فوج

ائمّه (ع)به چه کسانی از گذشتگان شبیه اند و ناروا بودن سخن در پیامبری آ
امروز پنجشنبه 10 خرداد 1403
تبليغات تبليغات

شباهت ائمه (ع) به گذشتگان

 


در این که ائمّه [علیهم السّلام]به چه کسانی از گذشتگان شبیه اند و ناروا بودن سخن در پیامبری آنان


 

[6٩٨]١-حمران اعین گفته است: به حضرت باقر علیه السّلام عرض کردم: منزلت عالمان [ائمّه علیهم السّلام]چگونه است؟ فرمود: مثل ذوالقرنین و یاور سلیمان و موسی علیهم السّلام.

[6٩٩]٢-حسین ابو علا گفته است: حضرت صادق علیه السّلام فرمود: تبیین حلال و حرام به عهدۀ ما است امّا پیامبری نیست.

[٧٠٠]٣-ایّوب حرّ گفت: از حضرت صادق علیه السّلام شنیدم می فرمود: همانا خداوند-گرامی یاد-با پیامبر شما پیامبران را ختم کرد. پس هرگز پیامبری پس از او نیست. و به کتاب شما کتب [آسمانی]را ختم کرد و هرگز پس از آن کتابی نیست. و در آن تبیین هرچیزی و آفرینش شما و آفرینش آسمان ها و زمین و خبر پیشینیان و احکام دین و دنیاتان و خبر آیندگان و امر بهشت و دوزخ و آنچه را به سوی آن می روید، فروفرستاد.(سخن گفته شده) است. عرض کردم: می فرمایی پیامبر است؟ او گوید: حضرت دستش را چنین [به نشانۀ نفی]تکان داده، سپس فرمود: یا همچون [آصف]یاور سلیمان یا [خضر]یاور موسی یا همچون ذوالقرنین یا آنچه از حضرتش-درود خدا بر او و بر خاندانش-به شما رسیده که مثل او در میان شما است [یعنی خود علی علیه السّلام].

[٧٠٢]5-برید معاویه گفته است: به حضرت باقر و حضرت صادق علیهما السّلام عرض کردم: منزلت شما کجا است و به چه کسی از پیشینیان مانندید؟ فرمودند:

یاور موسی [یعنی خضر]و ذوالقرنین که عالم بودند و پیامبر نبودند.

[٧٠٣]6-سدیر گفت: به حضرت صادق علیه السّلام عرض کردم: مردمی می پندارند که شما خدایانید و برای آن بر ما از قرآن می خوانند. : (او کسی است که در آسمان معبود است و در زمین معبود.) [زخرف (4٣) :٨4]فرمود: ای سدیر! گوش و چشم و پوست و گوشت و خون و موی من از اینان بیزار است و خداوند از آنان بیزار است. اینان نه بر دین من و نه بر دین پدران منند. به خدا سوگند، خداوند مرا و آنان را در روز قیامت گرد هم نمی آورد جز این که او بر آنان خشمگین است. او گوید: من گفتم: و در میان ما مردمی هستند که می پندارند شما رسولانید و برای آن بر ما از قرآن می خوانند: (ای فرستادگان از غذاهای پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید که من به آنچه می کنید آگاهم.) [مؤمنون (٢٣) :5١]پس فرمود: ای سدیر! گوش و چشم و مو و پوست و گوشت و خون من از اینان بیزار است. و خداوند و رسولش از آنان بیزارند. آنان بر دین من و دین پدرانم نیستند. به خدا سوگند، خداوند مرا با آنان در روز قیامت گرد نمی آورد جز این که بر آنان خشمگین است. او گوید: من گفتم: پس شما کیستید؟ فرمود: ما گنجوران علم خداوندیم. ما تبیین گران فرمان خداوندیم. ما مردمی معصوم هستیم که خداوند پاک و والا به اطاعت از ما فرمان داده، از نافرمانی مان بازداشته است. ما حجّتی رسا بر کسی هستیم که زیر آسمان و روی زمین قرار دارد.[٧٠4]٧-محمّد مسلم گفته است: از حضرت صادق علیه السّلام شنیدم که می فرمود:

امامان [علیهم السّلام]به منزلۀ رسول خدا-درود خدا بر او و بر خاندانش-هستند جز اینکه پیامبر نیستند و آنچه از زنان بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله حلال است بر آنان حلال نیست.

اما هرچه غیر از این باشد آنان در آن به منزلۀ رسول خدا-درود خدا بر او و بر خاندانش-هستند.

ائمّه علیهم السّلام سخن گفته شدۀ مفهّم هستند


[٧٠5]١-عبید زراره گفت: حضرت باقر علیه السّلام زراره را فرستاد تا به حکم عتیبّه بگوید همانا اوصیای محمّد علیه و علیهم السلام سخن گفته شدگانند.

[٧٠6]٢-حکم عتیبه گفته است: روزی به نزد حضرت سجّاد علیه السّلام رفتم.

فرمودند: ای حکم آیا آیه ای را که علی بن ابی طالب علیه السّلام با آن قاتلش را می شناخت و با آن دربارۀ امور بزرگ با مردم سخن می گفت، بلدی؟ حکم گوید:

من با خودم گفتم: بر علمی از علی بن حسین [علیهما السّلام]قرار گرفته ام تا بدان آن امور بزرگ را بفهمم. پس گفتم: نه به خدا سوگند نمی دانم. سپس گفتم: ای پسر رسول خدا، آیا از آن آیه مرا آگاه می کنید؟ فرمود: آن به خدا سوگند این سخن خداوند گرامی یاد است: (و هیچ فرستاده و پیامبری [و محدّثی]را پیش از تو نفرستادیم.) [حجّ (٢٢) :5٢]و علی بن ابی طالب علیه السّلام محدّث (سخن گفته شده) بود. مردی که به او عبد اللّه زید گفته می شد و برادر مادری حضرت بود،گفت: سبحان اللّه! محدّث بود؟ ! گویا که انکار می کند. پس حضرت باقر علیه السّلام به ما رو کرد و فرمود: هان. به خدا سوگند سپس پسر مادرت (حضرت سجّاد علیه السّلام از مادر او شیر خورده بود.) آن را می دانست. او گوید: وقتی این را فرمود، مرد خاموش شد. آن گاه فرمود: این همان است که ابو خطّاب درباره اش به نابودی افتاد و معنای محدّث و پیامبر را ندانست.

[٧٠٧]٣-محمّد اسماعیل گفت: از حضرت ابو الحسن علیه السّلام شنیدم می فرماید:

امامان [علیهم السّلام]عالمانی صادق، مفهّم و محدّثند.

[٧٠٨]4-محمّد مسلم گفته است: نزد حضرت صادق علیه السّلام از «محدّث» سخن به میان آمد. حضرت فرمود: او صدا را می شنود و شخص [صاحب صدا]را نمی بیند. من عرض کردم: جانم به فدایت! چگونه می فهمد که آن سخن فرشته است. فرمود: آرامش و وقاری داده می شود تا بداند که آن سخن فرشته است.

[٧٠٩]5-حمران اعین گفت: حضرت باقر علیه السّلام فرمود: علی علیه السّلام محدّث بود.

من به نزد یارانم رفتم و گفتم: چیز شگفتی برایتان آورده ام. گفتند: و آن چیست؟ گفتم: از حضرت باقر علیه السّلام شنیدم که فرمود: علی علیه السّلام محدّث بود. گفتند: کاری نکرده ای مگر این که از ایشان بپرسی چه کسی با او سخن می گفت. پس به نزد حضرت بازگشتم و عرض کردم: من آنچه را با من فرمودید به یارانم بازگفتم.

آنان گفتند: کاری نکرده ای مگر این که از ایشان بپرسی چه کسی با او سخن می گفت. حضرتش به من فرمود: فرشته ای با او سخن می گفت. گفتم: می فرمایی او پیامبر است؟ او گوید حضرت دستش را چنین [به علامت نفی]تکان داده، فرمود: یا مانند [آصف]یاور سلیمان یا [خضر]یاور موسی یا همچون ذوالقرنین آیا نشنیده اید که رسول خدا-درود خدا بر او و بر خاندانش-فرمود: و مثل او (ذو القرنین) در میان شما است.

بیان ارواحی که در ائمّه علیهم السّلام است


 

[٧١٠]١-خداوند پاک و والا آفریدگان را بر سه دسته آفرید و این سخن خداوند عزّتمند است: (و شما سه گروه خواهید بود. سعادتمندان و خجستگان. چه سعادتمندان و خجستگانی. و شقاوتمندان و تیره روزان. چه شقاوتمندان و تیره روزانی. و پیشگامان پیشرو. که آنان مقرّبانند.) [واقعه (56) :5 الی ١١]پیشگامان، فرستادگان خداوند علیهم السّلام و خواصّ آفریدگان خداوندند که در میانشان پنج روح نهاد با روح القدس یاری شان کرد. پس با او چیزها را شناختند. با روح ایمان یاری شان کرده، با آن از خدای شکوهمند هراسیدند. با روح قوّت یاری شان کرد پس با آن بر اطاعت خداوند توانا شدند و با روح شهوت (میل شدید) یاری شان کرد که با آن بر اطاعت خداوند گرامی رغبت کرده، نافرمانی اش را نپسندند. و روح مدرج را در میانشان نهاد که مردم با آن می روند و می آیند. و در مؤمنان که سعادتمندان هستند روح ایمان را نهاد که با آن از خداوند هراسیدند و در میانشان روح قوّت را نهاد که با آن بر اطاعت خداوند توانا شدند و در میانشان روح شهوت (میل شدید) را نهاد که با آن به اطاعت از خداوند رغبت کردند و در میانشان روح مدرج را نهاد که مردم با آن می روند و می آیند.

[٧١١]٢-جابر گفته است: از حضرت باقر علیه السّلام دربارۀ علم عالم (امام) پرسیدم. پس به من فرمود: ای جابر! در میان پیامبران و اوصیا پنج روح است:

روح القدس، روح ایمان، روح زندگانی، روح قوّت و روح شهوت. ای جابر با روح القدس از آنچه زیر آسمان است تا آنچه را زیر خاک است، شناختند. سپس فرمود: ای جابر! آن چهار تا روح هایی هستند که دچار حوادث می شوند جز روح القدس که بازی و بیهودگی ندارد.[٧١٢]٣-مفضّل عمر گفته است: از حضرت صادق علیه السّلام دربارۀ دانش امام به آنچه در اطراف زمین است پرسیدم در حالی که خودش در میان خانه ای است که پرده اش افکنده است. فرمودند: ای مفضّل! همانا خدای پاک و والا در پیامبر -درود خدا بر او و بر خاندانش-پنج روح نهاد: روح زندگانی که با آن راه افتاده، حرکت می کند. و روح قوّت که با آن قیام کرده، جهاد می کند. و روح شهوت که با آن می خورد و می آشامد و بر زنان حلالش وارد می شود و روح ایمان که با آن ایمان آورده، عدالت می ورزد و روح القدس که با آن پیامبری را به عهده می گیرد.

وقتی پیامبر-درود خدا بر او و بر خاندانش-درگذشت روح القدس به امام منتقل شد. روح القدس نمی خوابد و غفلت نمی کند. و بیهودگی و آرزوی یاوه ندارد.

در حالی که چهار روح دیگر خواب و غفلت و بیهودگی و آرزوهای باطل می کنند، روح القدس [همه چیز را]به او نشان می دهد.

روحی که خداوند با آن ائمّه علیهم السّلام را استوار می کند


 

[٧١٣]١-ابو بصیر گفته است: از حضرت صادق علیه السّلام دربارۀ این سخن خداوند پاک و فرازمند پرسیدم: (و همین گونه، روحی از امر خود را بر تو وحی کردیم.

تو که نمی دانستی کتاب و ایمان چیست؟) [شورا (4٢) :5٢]فرمودند: آفریده ای از آفریدگان خداوند عزّتمند که بزرگ تر از جبرئیل و میکائیل است، همراه رسول خدا-درود خدا بر او و بر خاندانش-بود. که به او خبر می داد و استوارش می کرد. و پس از او با ائمّه [علیهم السّلام]است.

[٧١4]٢-اسباط سالم گفت: من نزد امام علیه السّلام بودم که مردی از هیت (در عراق) از ایشان دربارۀ این سخن خداوند شکوهمند پرسید: (و همین گونه، روحی از امر خود را بر تو وحی کردیم.) حضرت فرمودند: از آن هنگام که خداوند گرامی آن روح را به محمّد-درود خدا بر او و بر خاندانش-نازل کرده، به آسمان نرفته است و در میان ما است.

[٧١5]٣-ابو بصیر گفته است: از حضرت صادق علیه السّلام شنیدم که می فرمود: (و از تو دربارۀ روح می پرسند. بگو روح از امر پروردگارم است.) [اسرا (١٧) :٨5] آفریده ای بزرگ تر از جبرئیل و میکائیل که همراه رسول خدا-درود خدا بر او و بر خاندانش-بود. و اینک با امامان [علیهم السّلام]است. و او از ملکوت است.

[٧١6]4-ابو بصیر گفته است: از حضرت صادق علیه السّلام شنیدم که می فرمود: (از تو دربارۀ روح می پرسند بگو روح از امر پروردگارم است) آفریده ای بزرگ تر از جبرئیل و میکائیل که با کسی از پیشینیان جز محمّد-درود خدا بر او و بر خاندانش-نبوده است. و او با ائمّه [علیهم السّلام]است که ایشان را استوار می کند. و چنین نیست که هرچه جسته شود، دست یافته شود.

[٧١٧]5-ابو حمزه گفته است: از حضرت صادق علیه السّلام دربارۀ علم پرسیدم که آیا آن علمی است که عالم از زبان مردانی می آموزد یا از کتابی در نزد خودتان است که آن را می خوانید و می آموزید؟ فرمود: این امر بزرگ تر و کامل تر از آن است. مگر این سخن خداوند عزّتمند را نخوانده ای: (و همین گونه، روحی از امر خود را بر تو وحی کردیم. که تو نمی دانستی کتاب و ایمان چیست.) سپس فرمود: یاران شما دربارۀ این آیه چه می گویند؟ آیا اقرار می کنند که او درحالی بوده که نمی دانسته کتاب و ایمان چیست؟ گفتم: نمی دانم-جانم به فدایت-چه می گویند. پس [به من]فرمود: چرا. آن حضرت در حالی بوده که نمی دانسته کتاب و ایمان چیست. تا خداوند والا روحی را که در کتاب گفته شده برانگیخته است. پس وقتی آن را به او وحی کرد، با آن، علم و فهم را به او آموخت و آن روحی است که خداوند فرازمند به هرکه خواهد، می دهد.و وقتی آن را به بنده ای داد فهم را به او آموخته است.

[٧١٨]6-سعد اسکاف گفته است: مردی نزد امیر مؤمنان علیه السّلام آمده، از روح پرسید که آیا آن همان جبرئیل نیست؟ امیر مؤمنان علیه السّلام به او فرمود: جبرئیل علیه السّلام از فرشتگان است و روح غیر از جبرئیل است-و این را برای آن مرد تکرار کرد-او به حضرت عرض کرد: سخن بزرگی گفتی، کسی نیست که گمان کند روح غیر از جبرئیل است. امیر مؤمنان [علیه السّلام]به او فرمود: تو گمراهی هستی که از اهل گمراهی روایت می کنی. خداوند والا به پیامبرش-درود خدا بر او و بر خاندانش- می فرماید: (فرمان خدا فرارسید؛ برای آن شتاب نکنید. او از آنچه همتای او قرار می دهند منزّه است. فرشتگان را با روحی از امرش فرومی فرستد.) [نحل (١6) :١ و ٢] و روح غیر از فرشتگان است. درود خدا بر آنان.

اصول کافی ج1ص589...


 


 

دسته بندي: کتاب انلاین,حدیث,
مطالب مرتبط :

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش

مطالب تصادفي

مطالب پربازديد