احکام شرط در بیع
س 1123
اشاره
- شخصی کُرهاً و اجباراً متعهد میشود قطعه زمینی را به اشخاص دیگری تملیک و واگذار نماید قطع نظر از آنکه تسلیم زمین از طرف شخص متعهد به متعهد لهم عن طیب نفسه نبوده است علی فرض که تعهد متعهّد طائعاً و راغباً ایجاد شده باشد با توجه به اینکه:
اولًا تنها عقود و معاملات منعقده فیما بین متعاقدین و متعاملین لازم الوفاء بوده آن هم در صورتی که در عقد و معامله منعقده کلیه شرائط و ارکان و عناصر اساسی صحت تحقق یافته باشد.
ثانیاً تعهد یک جانبه بر طبق آراء و فتاوای علمای عظام شیعه برای متعهد لازم الوفاء نبوده مگر آنکه تعهد معهود ضمن عقدی از عقود لازمه ایجاد و ایقاع شده باشد و به شرحی که فوقاً معروض افتاد تعهد مزبور بطور یکجانبه ایجاد گردیده ذیلًا مرقوم فرمائید در چنین وضعی برای شخص متعهد شرعاً عدول از تعهد جایز و سائع خواهد بود یا خیر؟
ج
- بطور کلّی مجرّد تعهّد اگر در ضمن عقد لازم شرط نشده باشد واجب الوفا نیست و سبب نقل و انتقال ملک نمیشود بلی چنانچه حسب وعده و تعهد با رضایت با یکی از اسباب شرعی نقل و انتقال از قبیل بیع و شراء و یا صلح و یا هبه مال مورد تعهد را تملیک طرف کرده باشد فسخ آن معاملات بعنوان اینکه تعهد یک جانبه بوده لزوم وفا نداشته، صحیح نیست و در صورت نزاع بین طرفین در جهات مذکوره مرافعه شرعیّه لازم است.
س 1124
اشاره
- ملکی معامله شده و خریدار مخارجی در ملک انجام داده و ملک مصادره گردیده است اگر از اول خریدار یا فروشنده میدانستهاند که ملک مصادرهای میباشد تکلیف خریدار یعنی خرید ملک و مخارج یکساله در ملک چیست؟ ضرر و زیان شامل میشود یا خیر؟ و اگر مشکوک بوده چطور؟ (زیرا بعد از انجام معامله مراجعه به محضر جهت وکالت میکنند به آنها میگویند ملک به نام دیگری بوده حتی فروشنده گفته هنوز پول شما را خرج نکرده و
جامع الاحکام، ج1، ص: 326
حاضرم برگردانم ضمناً خریدار مطالبه نماء و خسارت مینماید).
ج
- از قضیه شخصیّه اطلاعی ندارم به طور کلی چنانچه بعد از معامله معلوم شود که فروشنده قدرت تسلیم مبیع را نداشته آن معامله باطل است و باید فروشنده ثمن را (اگر گرفته) برگرداند و اگر فروشنده خریدار را مغرور نموده باشد باید مخارجی را هم که خریدار متحمل شده بپردازد ولی در هر صورت خساراتی را که به خاطر بهم خوردن معامله تصوّر میکند از قبیل اینکه اگر معامله واقع نشده بود با پولی که دادهام فلان نفع را میبردم فروشنده ضامن نیست و چنانچه نزاع موضوعی باشد مرافعه شرعیّه لازم است. و اللّه العالم.
س 1125
اشاره
- معاملهای انجام گردیده قرار شده طبق توافق طرفین چک مبلغ معامله تا زمان محضر، پیش واسطه باشد ولی واسطه معامله با نظر و امضاء خریدار قبل از زمان موعود چک را به فروشنده داده است آیا واسطه خیانت نموده و از نظر اخلاقی و شرعی مسئول است یا خیر؟
ج
- عبارت سؤال وافی نیست اگر مقصود این است که واسطه معامله با نظر و موافقت خریدار چک را به فروشنده داده در این صورت فرض خیانت صحیح نیست و اگر مقصود این است که بدون رضایت خریدار چک به فروشنده داده است چنانچه از این جهت خسارتی بر خریدار وارد شود واسطه ضامن است و الّا فقط مرتکب معصیت عمل خلاف امانت شده و باید توبه کند. و اللّه العالم
س 1126
اشاره
- شخصی جنسی را به پول نقد میخرد و نمیتواند تا مدّت دو ماه بپردازد آیا بایع میتواند از نسبت دو ماه تأخیر چیزی اضافه از قیمت اصلی بخواهد؟
ج
جامع الاحکام ؛ ج1 ؛ ص326
در فرض سؤال، بایع بیشتر از ثمنی که برای مبیع معیّن کرده و معامله بر آن واقع شده نمیتواند چیزی مطالبه کند.
س 1127
اشاره
- شخصی جنسی را بپول میخرد، و بعد از دو ماه که نمیتواند پول بدهد اصل همان جنس یا مشابه آن را برای بایع بازمیگرداند و در این مدت قیمت سوقی آن جنس پائین میآید آیا آن تفاوت قیمت بعهده بایع است یا مشتری؟
ج
- مشتری باید ثمن تعیین شده در حین معامله را به بایع بدهد و بایع ملزم به
جامع الاحکام، ج1، ص: 327
قبول عین یا مثل مبیع نیست بلی اگر بایع رضایت به اقاله معامله داشته باشد اقاله مانعی ندارد.
س 1128
اشاره
- در سال گذشته تاریخ 7/ 3/ 74 در نجفآباد اصفهان با شخصی دو هزار جفت تخت لاستیکی معامله کردم از قرار هر جفت تخت لاستیکی به مبلغ 115 تومان، 115 هزار تومان نقد دادهایم و قرار شد هر موقع هزار دومی تمام شد 115 هزار تومان دومی را بپردازیم در همین تاریخ 300 جفت تخت تحویل گرفتم 700 جفت نزد فروشنده است به بنده تلفن کرده در حال حاضر تخت شده هر جفت 250 تومان بفرمائید آیا حق گرفتن چنین مبلغی را دارد؟
ج
- در فرض سؤال، چنانچه در معامله تاریخ معینی برای پرداخت بقیه قیمت جنس خریداری شده تعیین کرده باشید فروشنده حق ندارد زاید بر قیمت تعیین شده چیزی بگیرد ولی اگر به نحوی که در سؤال ذکر شده تاریخ به این صورت باشد که (هر موقع هزار دومی تمام شد 115 هزار تومان دومی را بپردازم) بایع نسبت به تعدادی که پول آن را گرفته نمیتواند زیادتر بگیرد و نسبت به آنچه بنا بوده بعد بدهد میتواند گرانتر بدهد چون معامله نسبت به اجناسی که پول آن را نگرفته از جهت معین نبودن تاریخ پرداخت ثمن و مثمن باطل بوده است.
و اللّه العالم.
س 1129
اشاره
- اگر فروشنده نتواند کالای مورد معامله را پس از دریافت وجه تحویل مشتری نماید و بخواهد از معامله منصرف و وجه را مسترد نماید بدون رضایت خریدار جایز است یا خیر؟
ج
- در مورد سؤال چنانچه معامله نقدی و کلی بوده باید هر وقت متمکن شد تسلیم نماید و اگر سلف بوده مشتری میتواند معامله را فسخ کند و میتواند صبر کند تا موقع قدرت بر تسلیم و اگر معامله روی عین شخصی بوده با فرض عدم قدرت بر تسلیم باطل است هر چند در حین معامله قدرت بر تسلیم داشته و بعد متعذر شده باشد.
س 1130
اشاره
- کسی که معاملهای انجام داده و از متعامل وجه آن را به صورت چک دریافت نموده پس از رسیدن زمان چک متعامل وجه را پرداخت ننموده حال آیا شخص بایع میتواند معامله قبل را فسخ کند یا خیر و در صورت توانستن آیا
جامع الاحکام، ج1، ص: 328
میتواند همان جنس فروختهشده قبلی را به مبلغ بالاتر به همان شخص قبل بفروشد با یک قرار داد جدید و بیع جدید دیگر؟
ج
- اگر در حین معامله، شرط کرده که چنانچه مشتری ثمن را در موعد تعیین شده نپردازد بایع حق فسخ معامله را داشته باشد در فرض سؤال میتواند فسخ کند و بعد به قیمت بیشتر به همان مشتری یا غیر او بفروشد و اگر چنین شرطی نکرده و معامله به صورت نسیه بوده و مشتری در تاریخ تعیین شده ثمن را نداده بایع حق فسخ ندارد. و اللّه العالم
س 1131
اشاره
- شخصی خانهای را میفروشد و پولی را از بابت فروش دریافت مینماید، و قرار میشود مابقی پول خود را پس از آمادگی مدارک ثبت در موعد مقرر دریافت نماید، اما بدلیل نبودن مدارک خانه و عدم آمادگی در ثبت دفترخانه ناچار وجه مابقی خانه به تعویق میافتد، آیا از جهت این عدم آمادگی مدارک و تأخیر در صورت عدم انصراف خریدار، فروشنده میتواند معامله را فسخ و یا بدلیل افزایش بهاء خانه وجهی اضافه بر قیمت اولیّه از خریدار دریافت کند؟
ج
- در فرض سؤال، اگر تاریخ پرداخت بقیه ثمن کاملًا معلوم بوده مثلًا اوّل برج فلان و چنانچه در حین وقوع معامله غبنی در بین نبوده، مجرّد افزایش قیمت بعد از آن، موجب حق خیار نیست بلی اگر بایع در ضمن عقد بیع، شرط کرده باشد که اگر خریدار تا تاریخ معینی بقیّه ثمن را نپردازد حق فسخ داشته باشد و خریدار تا آن تاریخ بقیه ثمن را نپردازد بایع خیار تخلف شرط دارد و الّا مجرد تأخیر ثمن موجب خیار نمیشود ولی اگر قرار بر این بوده که وقتی در محضر به ثبت رسید بقیه ثمن پرداخت گردد چون تعیین مدت محسوب نمیشود معامله نسبت به مقدار بقیه ثمن باطل است و نسبت به آن مقدار بایع و مشتری خیار تبعّض صفقه دارند.
س 1132
اشاره
- خانهای را در مقابل قولنامه در چند ماه قبل به شخصی فروختهام بمدت 4 ماه که خریدار وجه آن را طی چند فقره چک ماهیانه مبلغ 7 میلیون تومان بپردازد. با توجه به اینکه اولین چک با مدتی تأخیر و بقیه نیز که مبلغ ده میلیون تومان میباشد حدوداً با سه ماه تأخیر وصول گردید و نیز با توجه به وضع اقتصادی موجود و بموقع وصول نشدن چکها ضرر و زیان زیادی متوجه گردیده است، ضمناً تاکنون سند به نام خریدار انتقال نیافته با عنایت به مراتب
جامع الاحکام، ج1، ص: 329
فوق خواهشمند است نظر مبارک را از نظر شرعی اعلام فرمائید؟
ج
- در فرض سؤال چنانچه بیع شرعی بین متعاملین واقع شده و قبض حاصل شده بدون مجوز شرعی فسخ آن جایز نیست و همچنین جایز نیست وجهی در برابر تأخیر در اداء از خریدار بگیرد و نزاع موضوعی مرافعه شرعیّه لازم است.
س 1133
اشاره
- دو نفر پس از توافق طرفین معامله ای را امضاء مینمایند و بیعانه لازم هم از طرف خریدار به فروشنده داده میشود تا در مهلت معین در محضر حاضر و معامله را بطور کامل انجام دهند فروشنده هم به اعتبار قرار داد منعقده با کس دیگری معامله نمینماید پس از انقضاء مدت معینه خریدار از انجام معامله منصرف شده و انصراف خود را کتبا به محضر اعلان مینماید و در اثر خلف وعده و نقض قرار داد، فروشنده متضرر میشود آیا فروشنده شرعا حق دارد زیان حاصله از تخلف وعده را از خریدار بگیرد یا نه؟
ج
- بعد از انجام معامله هیچیک از طرفین بدون مجوز شرعی حق فسخ معامله را ندارند و با مجوز فسخ، متضرر شدن یک طرف نمیتواند مانع فسخ شود.
س 1134
اشاره
- در تاریخ 8/ 5/ 1372 یک باب منزل فروختهام به شخصی به مبلغ ششصد هزار تومان که قرار شد که در طول 12 ماه مبلغ ذکر شده را بپردازد ولی ایشان در طول 8 ماه مبلغ دویست و نود هزار تومان داده است و تا به امروز 3 سال از آن تاریخ میگذرد که مبلغ سیصد و ده هزار تومان آن مانده است و حال آنکه در ابتدا معامله شرط شده که اگر خریدار ثمن را در موعد مقرّر ندهد فروشنده حق فسخ دارد، خواهشمند است حکم شرعی را بیان فرمائید.
ج
- در فرض سؤال، که فروشنده شرط کرده که اگر خریدار ثمن را در موعد مقرّر نپردازد حق فسخ داشته باشد و خریدار تخلّف نموده، فروشنده حق فسخ دارد. و اللّه العالم
س 1135
اشاره
- آپارتمانی را که آموزش و پرورش به نام من تحویل داده با شراکت شوهرم خریداری نموده به شرطی که تا آخر عمر در آن باشیم ایشان مقداری از اقساط بانک را پرداخت نموده بعد از مدتی تصمیم به فروش آن داشته آیا چنین
جامع الاحکام، ج1، ص: 330
حقی را دارد؟ حال که قریب دو ماه است فوت کرده تکلیف ورثه چیست؟
ج
- اگر شما قرار داد شرعی با شوهرتان در مورد آپارتمان مذکور منعقد کرده باشید و او تخلّف از شرائط کرده باشد اختیار فسخ معامله را دارید و در این صورت همسرتان فقط پولهائی را که پرداخت نموده طلبکار است و حال که او فوت شده به ورثه او از جمله خود شما طبق تقسیمات شرعی میرسد.
نقد و نسیه
س 1136
اشاره
- جنابعالی در رساله عملیه فرمودهاید که در معاملات نسیه مدت باید معلوم باشد اگر مثلًا بگوید سر خرمن اشکال دارد؟ آیا مغازه دار که معمولًا با مردم حساب دارد و مردم از او مواد خوراکی و غیره را خریداری میکنند به صورت نسیه و مدت معلوم نیست چه صورتی دارد؟
ج
- معاملات مذکوره صحیح نیست باید مدت را معلوم کنید.
س 1137
اشاره
- آیا میتوان اجناس را که بصورت نسیه فروخته میشود با اطلاع مشتری به مبلغی گرانتر فروخت؟
ج
- اشکال ندارد ولی سعی کند اجحاف نشود.
س 1138
اشاره
- فردی درب آهنی دست دوم را به فرد دیگری فروخته بدون اینکه وزن درب و یا قیمت معین شود فقط فروشنده هنگام فروش گفته است قیمت روز هر چقدر میباشد شما کیلوئی 10 تومان ارزانتر پولش را پرداخت کنید در آن موقع قیمت کرده و آهن 90 تومان بوده سه سال از این قضیه میگذرد در طول این سه سال نه خریدار بنابر سوابق دوستی که داشته پول درب را پرداخت کرده و نه فروشنده سراغ پولش را گرفته است الآن که سه سال گذشته فروشنده ادّعا میکند که باید قیمت امسال را بپردازی نه سه سال قبل را لطفاً حکم شرعی مسأله را مرقوم فرمائید.
ج
- در فرض سؤال معامله باطل است و آن درب آهنی به ملکیت فروشنده باقی است خریدار اگر بخواهد درب را نگهدارد به قیمت فعلی باید پولش را بدهد و در نزاع موضوعی مراجعه شرعیه لازم است.
جامع الاحکام، ج1، ص: 331
س 1139
اشاره
- در معامله نسیه که فرمودهاند اگر مدت معین نشد باطل است آیا مراد این است که نسیه باطل است و معامله نقدی میشود و یا اصل معامله باطل است؟
ج
- اصل معامله باطل است.
س 1140
اشاره
- ماشینی که قیمت آن مشخص شده و ارزش آن یک میلیون تومان میباشد و خریدار میخواهد یک سال بعد پول آن را بپردازد آیا جایز است که فروشنده برای هر ماه 40 هزار تومان بعنوان سود بگیرد، و در مورد کالای دیگر نیز اگر این مسأله صادق باشد آیا جایز است؟
ج
- اگر بعد از تعیین قیمت و انجام معامله شرعی خریدار بخواهد چیزی بعنوان سود، از جهت تأخیر پرداخت بگیرد حرام است ولی اگر قبل از انجام معامله، فروشنده بگوید اگر ثمن را نقد میدهی مثلًا یک میلیون تومان و اگر بوعده یک ساله میدهی (معامله نسیه) مثلًا یک میلیون و پانصد هزار تومان و خریدار معامله نسیه را اختیار کند سپس معامله نسیه انجام دهند اشکال ندارد در هر صورت باید ثمن مقطوع و معین باشد.
س 1141
اشاره
- خریدار و فروشندهای خانهای را معامله کردهاند بعض ثمن نقد و بعض دیگر مدت دار بوده است و مدت مجهول است زمان تحویل مابقی ثمن پس از انجام مراحل قانونی و هنگام تنظیم سند در محضر است و هیچ یک از طرفین توجه نداشتهاند که میشود معامله را بطور نقد و بصورت نسیه انجام داد بنابراین نمیدانند کدامیک از دو شکل معامله را قصد کردهاند البته مشتری خود را ذی حق در تأخیر ثمن تا مدت مذکور میداند. فروشنده نیز این حق را انکار نمیکند مستدعی است بفرمائید:
س 1: آیا معامله تماماً حکم نقد را دارد و یا قسمت مدت دار آن نسیه است؟
س 2: آیا در فرض نسیه بودن معامله فوق با توجه به جهل به مدت معامله باطل است یا صحیح؟
س 3: در فرض بطلان آیا معامله رأساً باطل است و یا نسبت به مقدار نقدی
جامع الاحکام، ج1، ص: 332
آن صحیح است؟
س 4: چنانچه معامله نسبت به مقدار نقدی آن صحیح باشد آیا طرفین یا یکی از آنها حق فسخ معامله را نسبت به آن مقدار دارد یا خیر؟
س 5: در صورت صحت معامله مذکور چنانچه مشتری نتواند مابقی ثمن را در زمان مقرّر تحویل دهد آیا فروشنده حق فسخ معامله را دارد یا خیر؟
ج
- در فرض سؤال معامله نسبت به مبلغ مدتدار نسیه است و چون مجهول بوده نسبت به همان مقدار باطل است و نسبت به بقیه صحیح است ولی هر یک از فروشنده و خریدار خیار تبعّض صفقه دارند.
س 1142
اشاره
- فروشنده یک فرش یا یک جنس معین به خریدار میگوید سه ماه وعده 50 هزار تومان، نقد 45 هزار تومان و کاسبی دیگر همین جنس معین را میگوید نقد 45 هزار تومان، سه ماه وعده 50 هزار تومان کدامیک از این دو صحیح است؟
ج
- اگر نقد و یا نسیه بودن معامله هنگام انجام معامله معلوم باشد هر دو صورت صحیح است.
س 1143
اشاره
- این جانب برای خرید چند دستگاه مختلف از فروشندگان استعلام نمودم و با یکی از آنها به توافق رسیدم و دستگاههای مذکور را به قیمت معینی از او خریداری نمودم نقدا قسمتی از ثمن معامله، به در خواست فروشنده پرداخت گردید، و قرار بر آن شد که:
دستگاهها، حد اکثر در مدت سه ماه تحویل گردد، و در این مدت نیز طبق در خواست فروشنده بقیه ثمن نیز تحویل داده شد، الحال فروشنده ادعا میکند که:
اولًا: به لحاظ افزایش قیمتها باید مبلغی به ثمن معامله افزوده شود.
ثانیاً: بعضی از دستگاهها به صورت ناقص تحویل داده شده است.
ثالثاً: بعضی از آنها را هم تحویل نداده است.
لطفاً حکم شرعی مسأله را بیان فرمائید.
ج
- در فرض سؤال اگر دستگاههای مذکور را بنحو کلّی خریدهاید فروشنده نسبت به مقداری از مبیع که قیمت آن حین معامله نقداً پرداخت شده حق مطالبه افزایش قیمت را ندارد و اما نسبت به بقیّه مبیع کلّی که پرداخت قیمت آن موکول به
جامع الاحکام، ج1، ص: 333
بعد شده و تحویل بقیه مبیع نیز مدّت دار بوده معامله باطل است لذا فروشنده ملزم به تحویل آن نیست مگر با تراضی و معامله جدید ولی اگر دستگاههای معیّن شخصی را خریدهاید نه کلّی فروشنده حق مطالبه افزایش قیمت را ندارد و در صورت معیوب بودن مبیع در معامله شخصی خریدار حق فسخ دارد و در معامله کلّی حق دارد که فروشنده را ملزم نماید که مبیع معیوب را عوض کند و مبیع سالم تسلیم کند، و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیّه لازم است. و اللّه العالم.
س 1144
اشاره
- حدود 12 سال پیش یک قطعه زمین به مبلغ 75 هزار تومان مورد معامله قرار گرفته مبلغ 50 هزار تومان آن پس از معامله و تصرف زمین به فروشنده پرداخت گردید و الباقی که مبلغ 25 هزار تومان میباشد با توافق طرفین متعاملین مقرر گردید که 4 سال بعد در قبال انتقال سند، خریدار تسلیم فروشنده نماید و قبل از موعد مقرر فروشنده از خریدار تقاضای مبلغی نموده ولی چون موعد نرسیده بوده خریدار از پرداخت امتناع ورزیده و بعد موعد مقرر که رسیده خریدار جهت تأدیه و تقاضای سند به فروشنده مراجعه نموده فروشنده حاضر به انتقال نشده که هنوز قضیه به همین صورت باقیمانده و زمین مورد تصرف خریدار قرار گرفته و مدت 10 سال است که بصورت منزل مسکونی در آمده اکنون فروشنده آیا استحقاق همان 25 هزار تومان الباقی را دارد یا بیش از آن استدعا میشود در مورد فوق حکم اللّه را بیان بفرمائید.
ج
- در مورد سؤال که برای پرداخت بقیه ثمن موعد معین شده است خریدار بیش از مبلغ 25 هزار تومان مدیون نیست، و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیّه لازم است. و اللّه العالم.
س 1145
اشاره
- شخصی مقداری جنس از شخص دیگری خریده و نصف قیمت آن را داده است بعلّت اختلاف در اصل جنس تا مدّت انتقال اجناس قیمت پائین آمده است شخص بایع بدون اجازه مشتری همه اجناس را به ضرر فروخته است آیا ضرر این جنس بر عهده بایع است یا مشتری؟
ج
- در مورد سؤال، چنانچه معامله بطور صحیح بر عین شخصی واقع شده فروش بایع فضولی بوده و با ردّ مشتری معامله دوّم باطل است و مشتری میتواند عین جنس را بگیرد و اگر بایع فضولی جنس را تحویل خریدار دوّم داده و جنس از
جامع الاحکام، ج1، ص: 334
بین رفته باید مثل جنس را اگر مثلی است یا قیمت آن را اگر قیمی است به قیمت یوم التلف به مشتری اول بدهد و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیّه لازم است.
س 1146
اشاره
- این جانب در سال 58 زمینی به متراژ 144 متر از قرار هر متر 45 تومان از شخصی خریداری نمودم و قرار ما در معامله این بود که نصف قیمت را نقداً و نصف دیگر را پس از یک ماه دیگر بپردازم نیمی از قیمت را طبق قرار همان زمان پرداخت نمودم بعد از یک ماه که ما بقی را خواستم بدهم سند درخواست نمودم جواب داد با این مبلغ سند را نمیدهم و بنده هم بخاطر اینکه ترسیدم پولم بکلّی از بین برود بقیه پول را ندادم در این مدّت 16 سال نه من تقاضای سند کردم و نه او پول از من مطالبه کرد و حال که زمین گران شده میگوید یا نصف زمین را بده و یا قیمت فعلی را مستدعی است حکم شرعی را بیان فرمائید.
ج
- بطور کلی در فرض سؤال اگر خریدار بر طبق قرار داد عمل کرده و بقیه قیمت زمین را در موعد تعیین شده تحویل فروشنده داده و او قبول نکرده خریدار بیش از همان مبلغ بدهکار نیست و فروشنده نمیتواند بیشتر مطالبه کند و چنانچه نزاع موضوعی در بین باشد مرافعه شرعیّه لازم است.
س 1147
اشاره
- در معاملات تجاری نقدی معمولا در بازار با رضایت طرفین صدی یک کسر میشود و یا اینکه قبلا موضوع بیان میشود نظر حضرتعالی چیست؟
ج
- اشکال ندارد.
س 1148
اشاره
- گوسفندی که امروز به نرخ مثلًا پانزده هزار تومان است برای یک سال نسیه میخرد هیجده هزار تومان آیا این شرعاً صحیح است یا خیر؟ (در صورتی که خودشان این گوسفند را بعداً (سه چهار روز بعد) به قیمت 14 هزار تومان میفروشند).
ج
- فروش نسیه گوسفند به قیمتی بیشتر از قیمت نقد اشکال ندارد و همچنین پس از انجام معامله فروش نقدی آن به کمتر مانعی ندارد. و اللّه العالم
س 1149
اشاره
- شخصی معامله نسیه میکند در معامله نه نوشتهای میگیرد و نه شاهدی و سود بیشتری روی جنس میکند گاهی هم در بعضی از مشتریان اصل
جامع الاحکام، ج1، ص: 335
سرمایه هم میسوزد آیا آن سود زیادی بابت اجناس چه صورتی دارد؟
ج
- در صورتی که معامله با رضایت طرفین انجام شود معامله صحیح است البته در صورت غبن خیار برای مغبون ثابت است.
بیع به شرط
س 1150
اشاره
- آیا بیع به شرط جایز است؟
ج
- اشکال ندارد.
س 1151
اشاره
- آیا برای تخلص از ربا بیع بشرط و اجاره صحیح است؟ مثلًا زید دو دانگ ماشین خود را به مشتری میفروشد بیع به شرط و سپس همین دو دانگ ماشین فروخته شده را از او اجاره میکند ماهی به 40 هزار تومان آیا صحیح است و مقصود آنها از بیع به شرط آن است که تا مدت سه ماه صاحب ماشین حق فسخ داشته باشد.
ج
- بیع بشرط در صورتی که صاحب ماشین جدّاً قصد خرید نماید به همان نحو که در سؤال ذکر شده صحیح است لکن فروشنده بگوید دو دانگ از این ماشین را میفروشم به فلان مبلغ و شرط کند که از تاریخ فلان تا تاریخ فلان در صورت ردّ ثمن حق فسخ داشته باشم و در این صورت هرگاه در مدت تعیین شده پولی را که گرفته به خریدار داد و فسخ کرد معامله بهم میخورد و اگر فسخ واقع نشود تا مدت بگذرد دیگر حق مطالبه دو دانگ ماشین را ندارد.
س 1152
اشاره
- شخصی چهار دانگ از ماشین خود را در دو نوبت به فاصله پنج ماه به بیع به شرط فروخته است زمان انقضای حق فسخ بایع در هر دو معامله در یک زمان میباشد اکنون بایع پول دو دانگ را داده نسبت به دو دانگ دیگر که نتوانسته پولش را بدهد مشتری میگوید دو دانک ماشین مال من است یا خود شما بخرید یا به دیگری میفروشم بایع میگوید فقط پولی که برای خرید دادهای میدهم با اجاره مدت بعد از انقضاء، لطفاً نظر مبارک را در مورد مسأله فوق بیان فرمائید.
ج
- در فرض سؤال در صورتی که معامله بنحو صحیح و شرعی واقع شده
جامع الاحکام، ج1، ص: 336
است بعد از انقضاء مدت خیار نسبت به دو دانگ، معامله لازم است و اختیار فروش این دو دانگ با مشتری است و فروشنده حق اجبار نسبت به خریدار ندارد و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیّه لازم است.
س 1153
اشاره
- زید نیاز به پول دارد و عمرو، بادام دارد زید بادام را از عمرو کیلویی 460 تومان میخرد تا پول را پس از 3 ماه به عمرو، بدهد و در همان مجلس عمرو بادام را از زید کیلویی 430 تومان میخرد و پول را به زید میدهد، حکم این مسأله چیست؟
ج
- اگر معامله اوّل مشروط به معامله دوّم باشد صحیح نیست. و اللّه العالم
س 1154
اشاره
- بعرض میرساند این جانب فرشی داشتم فروختم بمدت و خریدار تحویل گرفت و بعد از سه روز رفتم سه تا فرش از او خریدم و پول فرشها را نقداً به او دادم آیا اشکالی هست در این معامله، توضیح آنکه دوتا از سه عدد فرش مذکور همان فرشهائی بود که به او قبلًا فروخته بودم.
ج
- چنانچه در معامله اول شرط نکردهاند که فرش را مجدداً به مالک اوّل بفروشند، معامله دوّم اشکال ندارد.
خریدوفروش و واگذاری اجزاء بدن
س 1155
اشاره
- شخصی مبتلاء به سرطان است اطباء متخصّص و به اتفاق تشخیص میدهند که امید حیات برای این شخص باقی نیست و خود مریض هم یقین دارد که چند صباحی بیش عمر نخواهد کرد. اگر این شخص بخواهد در آخرین لحظات حیات خود کلیه، چشم یا سایر اعضاء خود را مثلًا در مقابل ده میلیون تومان بفروشد تا ورّاث بتوانند با این پول امرار معاش نمایند درحالیکه قطع اعضاء، هیچ گونه تسریع در مرگ شخص نداشته باشد فروش اعضاء جایز میشود یا خیر؟
ج
- امّا واگذاری عضو اگر موجب تسریع موت شود بلا اشکال جایز نیست و اگر موت مستند به آن باشد مباشر در حکم قاتل است که بحسب موارد محکوم میشود و اگر خطر جسمانی نداشته باشد در این صورت نیز حکم به جواز واگذاری در نهایت اشکال است و معاوضه آن با پول باطل است.
جامع الاحکام، ج1، ص: 337
س 1156
اشاره
- خریدوفروش عضو بدن انسان زنده جهت پیوند به بیماران چه حکمی دارد؟
ج
- در صورتی که حفظ جان بیمار معیّنی فعلًا موقوف به آن عضو باشد و برای صاحب عضو هیچگونه ضرری نداشته باشد، بعید نیست واگذاری عضو اشکال نداشته باشد ولی در هر حال جواز خریدوفروش آن مشکل است و میتوانند به صورت مصالحه عمل نمایند.
س 1157
اشاره
- خریدوفروش کلیه در حال حیات و چشم بعد از فوت جایز است یا نه؟
ج
- جائز نیست.
س 1158
اشاره
- کسی که وصیت میکند که پس از مرگم کلیه مرا برای محتاجین خارج کنید آیا این وصیت قابل اجرا است یا نه دیگر اینکه خارج کننده کلیه از بدن میّت مسلمان باید دیه بپردازد یا نه؟
ج
- در صورت توقف حفظ نفس محترمه بر آن، جواز قابل توجیه است. و الّا وصیت شخص، مجوز نیست و دیه هم در هر حال ساقط نمیشود و بر عهده خارج کننده کلیه است.
س 1159
اشاره
- کسی در حال احتضار است و دکتر از حیات او قطع امید میکند آیا وارث و یا ولی میتواند از اعضاء او اجازه پیوند به یک مریض دیگر بدهد یا نه؟ و یا کسی وصیت میکند در حال احتضار من دکتر حق دارد از اعضاء سالم من به مریض دیگر که احتیاج دارد پیوند بزند آیا صحیح است یا نه؟
ج
- قبل از فوت مریض وارث و یا ولی چنین حقی ندارد و همچنین خود مریض حق ندارد وصیت کند که قبل از فوت من عضوی از بدن من جدا شود و به کسی داده شود بلی بعد از فوت مریض چنانچه حیات مؤمنی بستگی به پیوند عضوی داشته باشد جواز دادن عضوی از میت قابل توجیه است ولی باید دیه آن داده شود که مصرف خیرات جهت میت بشود.
جامع الاحکام، ج1، ص: 338