آفرینش بدن و روح و قلب امامان علیهم السّلام
[١٠٠٨]١-یکی از اصحاب از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمودند: همانا خداوند [بدن های]ما را از علّیّون (زیر عرش) آفرید. و ارواحمان را از بالاتر از آن آفرید. و ارواح شیعیانمان را از علّیّون (زیر عرش) و اجسادشان را از پایین تر از آن آفرید. و برای همین میان ما و ایشان خویشاوندی است. و دل های آنان به ما مشتاق است.
[١٠٠٩]٢-محمّد مروان گفت: از حضرت صادق علیه السّلام شنیدم می فرماید: همانا خداوند ما را از نور عظمتش آفرید، سپس آفرینش مان را از گلی در خزانه و پنهان در زیر عرش تصویر کرده، آن نور را در آن قرار داد. آن گاه ما آفریدگانی و بشری نورانی شدیم که در مثل آنچه ما را آفریده برای کسی بهره ای قرار نداد. و ارواح شیعیانمان را از گل ما آفرید.
و بدن هاشان را از گلی در خزانه و پنهان در زیر آن گل. و در مثل آنچه آنان را از آن آفریده برای کسی بهره ای قرار نداده است جز برای پیامبران. برای همین ما و آنان آدمیان شدیم و مردم دیگر مگسانی برای آتش و به سوی آتش.
[١٠١٠]٣-از علی رئاب حدیثی که سندش را به امیر مؤمنان علیه السّلام رسانده روایت شده که ایشان فرموده است: همانا برای خداوند در زیر عرشش نهری است و زیر نهری که پایین عرش است نوری است که آن [نهر یا عرش]را برمی فروزد.
و در دو کنارۀ نهر دو روح آفریده شده، روح القدس و روحی از امر او است. و برای خداوند ده گل است. پنج گل از بهشت و پنج گل از زمین.
آن گاه بهشت و زمین را تفسیر کرد.سپس فرمود: هیچ پیامبر و فرشته ای از پس پیامبر نیست که او را جز با دمیدن یکی از دو روح آفریده باشد-و پیامبر-درود خدا بر او و بر خاندانش-را از یکی از دو گل قرار داد-به جز ما اهل بیت، که همانا خداوند عزّتمند ما را از ده گل آفریده، از هردو روح در ما دمید. و چه گل پاکی.
و از ابو صامت روایت شده که گفته است: گل بهشت، بهشت عدن و بهشت پناه و بهشت نعمت ها و فردوس و بهشت جاودان است. و گل زمین [از]مکّه و کوفه و مدینه و بیت المقدس و کربلا است.
[١٠١١]4-ابو حمزۀ ثمالی گفت: از حضرت باقر علیه السّلام شنیدم می فرماید: همانا خداوند ما را از علّیّون والاتر آفرید و قلب شیعیانمان را از آفرینش ما آفرید.
و بدن هاشان را از پایین آن آفرید. پس دل هاشان به ما مشتاق است؛ زیراکه آن از آنچه ما را آفریده اند، آفریده شده است. سپس این آیه را خواند: چنان نیست، بلکه نامۀ نیکان در علّیّون است. و تو چه می دانی علّیّون چیست؟ نامه ای است رقم خورده، که مقرّبان شاهدان آنند. [مطّففین (٨٣) :١٨ تا ٢١]و دشمنانمان را از سجّین آفرید. و قلب پیروانشان را از آنچه آنان را از آن آفرید.
و بدن هاشان را از پایین تر از آن. پس دلهاشان به آنها مشتاق است. زیرا از آن چیزی آفریده شدند که آنان از آن آفریده شدند. سپس این آیه را خواند: چنان نیست. همانا نامۀ بدکاران در سجّین است. و تو چه می دانی سجّین چیست؟ ! نامه ای است رقم خورده. [مطّففین (٨٣) :٧-٩]
تسلیم و تسلیم شوندگان
[١٠١٢]١-سدیر گفت: من به حضرت باقر علیه السّلام عرض کردم: من دوستداران شما را در حالی ترک کردم که اختلاف داشتند و از هم بیزاری می جستند. او گوید: حضرت فرمودند: تو را به آنچه کار مردم به سه چیز تکلیف شده اند: شناخت امامان [علیهم السّلام]و تسلیم به آنان در آنچه به ایشان رسیده است و رجوع به آنان در آنچه اختلاف دارند.
[١٠١٣]٢-عبد اللّه کاهلی گفت: حضرت صادق علیه السّلام فرمود: اگر مردمی خداوند یکتای بی شریک را عبادت کنند و نماز را به پا داشته، زکات داده، حجّ گزارند و ماه رمضان را روزه بگیرند، سپس به چیزی که خداوند یا رسول خدا -درود خدا بر او و بر خاندانش-کرده، بگویند: آیا نمی شد جز این کند؟
یا به دلشان خطور کند، با همان مشرک می شوند. سپس این آیه را خواند: به پروردگارت سوگند آن ها مؤمن نخواهند شد مگر این که در اختلافات خود، تو را داور خود کنند. و سپس از داوری ات در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملا تسلیم باشند. [نساء (4) :65]حضرت سپس فرمودند: بر شما باد تسلیم.
[١٠١4]٣-زید شحّام گفته است: من به حضرت صادق علیه السّلام عرض کردم: مردی نزد ما است که به او «کلیب» می گویند. چیزی از شما نمی رسد جز این که می گوید: من تسلیمم. چنان که نامش را کلیب تسلیم نهاده ایم. حضرت به او رحمت فرستاده، سپس فرمود: آیا می دانید تسلیم چیست؟ ما خاموش شدیم. حضرت فرمودند: به خدا سوگند آن فروتنی با دل و تن است. و این سخن خداوند عزّتمند است: کسانی که ایمان آورده، عمل صالح انجام داده و به پروردگارشان فروتنی کردند. [هود (١١) :٢٣]
[١٠١5]4-محمّد مسلم از حضرت باقر علیه السّلام دربارۀ این سخن خداوند پاک و والا: و هرکس کار نیکی انجام دهد بر نیکی اش می افزاییم. [شوری (4٢) :٢٣] روایت کرده که فرمودند: کار نیک، تسلیم به ما، راستی با ما و دروغ نبستن به ما است.
[١٠١6]5-کامل تمّار روایت کرده که حضرت باقر علیه السّلام فرمودند: آیا می دانی درمؤمنان حتما رستگار می شوند. [مؤمنون (٢٣) :١]مؤمنان چه کسانی اند؟ من عرض کردم: شما داناترید. فرمودند: مؤمنان تسلیم شونده حتما رستگار می شوند. همانا تسلیم شوندگان همان نجیبان اند. پس مؤمن غریب است. و خوشا بر غریبان.
[١٠١٧]6-یحیای زکریا انصاری گفت: از حضرت صادق علیه السّلام شنیدم می فرماید: هرکس دوست دارد همۀ ایمانش کامل شود باید بگوید: سخن من در همۀ چیزها سخن آل محمّد [درود خدا بر او و بر خاندانش]است. در آنچه پنهان کردند و آنچه آشکار. و در آنچه به من رسید و آنچه نرسید.
[١٠١٨]٧-زراره یا برید از حضرت باقر علیه السّلام روایت کرده که فرمودند: خداوند با امیر مؤمنان علیه السّلام در کتابش سخن گفته است. او گوید، من عرض کردم: در کجا؟ فرمود: در این سخنش: و اگر آنان وقتی به خود ستم می کردند، به نزد تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند و رسول هم برایشان آمرزش می خواست، خدای را توبه پذیر و مهربان می یافتند.
به پروردگارت سوگند که آن ها مؤمن نخواهند شد مگر این که در اختلافشان تو را به داوری برگیرند. (در آنچه بر آن پیمان بستند که اگر خداوند محمّد [درود خدا بر او و بر خاندانش]را میراند، این امر را به بنی هاشم باز نگردانند.) و سپس از داوری تو در دل خود احساس ناراحتی نکرده، کاملا تسلیم باشند. [نساء (4) :64 و 65]
[١٠١٩]٨-ابو بصیر گفت: از حضرت صادق علیه السّلام دربارۀ این سخن خداوند شکوهمند پرسیدم: کسانی که به سخن گوش فرامی دهند و از نیکوترین آن پیروی می کنند. . . [زمر (٣٩) :١٨]فرمودند: آنان تسلیم شوندگان به آل محمّدند. کسانی که وقتی حدیث را شنیدند به آن نیفزوده و از آن نمی کاهند. آن را چنان بازمی گویند که شنیده اند.
بر مردم واجب است پس از انجام مناسکشان نزد امام بیایند و از نشانه های دینشان پرسیده و ولایت و مودّتشان را به حضورش برسانند
[١٠٢٠]-فضیل گفته است: حضرت باقر علیه السّلام به مردمی که گرد کعبه طواف می کردند، نگاه کرد و فرمود: در جاهلیّت هم چنین طواف می کردند! ! همانا به آنان فرمان داده شده که بر گرد آن طواف کنند و سپس به سوی ما کوچ کنند تا ولایت و مودّتشان را به آگاهی ما رسانده یاری شان را به ما عرضه کنند. و این آیه را خواندند: و دل های گروهی از مردم را به آن ها متوجّه ساز. [ابراهیم (١4) :٣٧]
[١٠٢١]٢-ابو عبیده گفت: از حضرت باقر علیه السّلام شنیدم می فرماید: درحالی که مردم و عملشان را در مکّه می دید-کارهایی چون کارهای جاهلیت. هان! به خدا سوگند. به آنان چنین فرمان داده نشده است. به آنان فرمان داده شده که مناسکشان را انجام داده، به نذرهاشان وفا کرده آن گاه بر ما بگذرند و از ولایتشان به ما خبر داده و یاری شان را عرضه کنند.
[١٠٢٢]٣-سدیر گفت: حضرت باقر علیه السّلام-درحالی که او داخل می شد و من خارج می شدم-دستم را گرفت، سپس رو به خانۀ خدا ایستاد و فرمود: ای سدیر! همانا به مردم فرمان داده شده که به نزد این سنگ ها آمده، آن ها را طواف کرده، سپس به نزد ما بیایند و ولایتشان را به آگاهی ما برسانند. و آن سخن خداوند است که: و من بسیار آمرزندۀ کسی ام که توبه کرده و ایمان آورد و عمل صالح بکند و سپس هدایت شود.[طه (٢٠) :٨٢]سپس با دست به سینه اش اشاره کرد: یعنی به ولایت ما.
سپس فرمود: ای سدیر! به تو بازدارندگان از دین خدا را نشان می دهم. سپس به ابو حنیفه و سفیان ثوری نگریست که در آن زمان در مسجد حلقه زده بودند و فرمود: اینان بازدارندگان دین خدایند. بدون هدایتی از خدا و کتابی روشن. همانا این خبیث ها اگر در خانه هاشان می نشستند، مردم می گشتند و کسی را نمی یافتند که برایشان از خدای پاک و والا و از رسول او-درود خدا بر او و بر خاندانش-سخن بگوید. و به نزد ما می آمدند و ما از خداوند پاک و والا و از رسولش صلّی اللّه علیه و اله و سلّم برایشان سخن می گفتیم.
اصول کافی ج1ص....262