قضاوت
مستند حکم قاضی
شرائط قاضی
تجدید نظر در حکم قاضی
مسائل متفرقه قضاء
دیات
دیه در سوانح رانندگی
دیه تنبیه فرزند
دیه جنین
دیه اعضاء
قتل عمد و خطا
س 2044
اشاره
- آیا قاضی موظف است به علم خود عمل نماید یا فقط مجاز به عمل است؟
ج
- ظاهر ادلّه وجوب عمل به علم است.
س 2045
اشاره
- آیا قاضی به علمی که از راه حدس برای او حاصل شده میتواند عمل نماید؟ (بعنوان مثال اگر خارج از محتویات پرونده قاضی حدس بزند که شخص مجرم است و منشأ علم او نیز همین حدس باشد آیا میتواند به استناد آن علم حکم نماید؟)
ج
- اگر برای قاضی علم حاصل شود تفاوت نمیکند که از مطالعه پرونده یا قرائن خارجیه دیگر باشد و در هر دو صورت منشأ علم او حدس است و در اعتبار علم اگر حاصل شود فرقی بین اینکه سبب آن حسّ یا حدس باشد نیست.
جامع الاحکام، ج2، ص: 324
س 2046
اشاره
- در صورتی که منشأ علم قاضی، رؤیت و شهود او باشد چه فرقی با شهادت دارد؟ و آیا میتوان گفت قاضی نیز مانند یک شاهد است و در صورت تکمیل شهود (بینه شرعی) که قاضی نیز جزء آن است میتوان حکم نمود؟
ج
- قول به اینکه علم قاضی مانند یک شاهد است و برای حجیّت آن شاهد دیگر لازم است، ظاهراً بین فقهاء قائل ندارد، و از جهات متعدّد مردود است و اگر منشأ علم قاضی حسّ باشد فرقش با بیّنه که باید عن حسّ باشد این ستکه در حجّیت بینه برای قاضی حصول علم شرط نیست و اگر اتفاقاً علم برای او حاصل شد حکم او مستند به علم است که اقوی از بیّنه است به هر حال در حکم حاکم به علم، علم او موضوعیت دارد.
س 2047
اشاره
- در کتب فقهاء امامیه بعضا و همچنین در قانون مجازات اسلامی ایران یکی از راههای ثبوت ادعای مدعی و یا موضوع ادعاء شده را علم قاضی میدانند حال در اینجا چند سؤال مطرح است:
1- آیا علم قاضی باید بر اساس مدارک و دلائل و قرائن وجود در پرونده باشد تا حجت باشد؟
2- با وجود دلایل و مدارک و محتویات پرونده اگر خود قاضی شاهد قضیه بوده و آن را از نزدیک دیده باشد میتواند بر همان مشاهدات خود حکم صادر نماید؟
3- آیا با وجود مدارک و محتویات و قرائن پرونده اگر قاضی علم و یقین بر خلاف آنها پیدا کرد نمیتواند به علم خود عمل کند؟
ج
- در تمام موارد سؤال، قاضی میتواند بر طبق علم خود حکم کند.
و اللّه العالم
س 2048
اشاره
- اگر قاضی به یک حالت روحی، وجدانی دست یابد که بدون داشتن هیچ دلیل و مدرکی و بدون هیچ مشاهده حسّی، برایش علم و یقین حاصل شود آیا در این صورت میتواند طبق همین علم و یقین خود حکم صادر نماید؟
ج
- در فرض مذکور اگر قاضی قطّاع باشد اگر چه قطاع برای خودش حجت
جامع الاحکام، ج2، ص: 325
است ولی وجود این حال در شخص و خروج او از متعارف موجب سلب صلاحیت و عدم نفوذ حکم او و بلکه حرمت مداخله او در امور قضائی است.
س 2049
اشاره
- طرق شرعی احراز عدالت شاهد در قضاوت را ذکر فرمایید؟
ج
- 1- قاضی شخصاً عدالت شاهد را از حسن ظاهر مثل مواظبت او در فعل واجبات و ترک محرمات و شرکت در جماعات و غیرها احراز کند. 2- دو نفر شاهد معلوم العدالة عند القاضی شهادت به عدالت او بدهند. 3- شهرت و شیاعی که موجب اطمینان باشد.
س 2050
اشاره
- نظر اسلام را پیرامون اعتبار اسنادی که توسط دستگاههای مدرن تهیه میشود بیان فرمایید: مانند فاکس، فیلم، عکس، نوار ضبط، تلفنگرام، زیراکس، فتوکپی، پرینتر و اسکنر کامپیوتر و ... کدام یک میتواند مستند حکم قاضی قرار گیرد و به عنوان مؤید تا چه حدّ قابل استفادهاند؟
ج
- اسناد مذکوره با اسناد متعارفه در جهت اعتبار تفاوتی ندارند زیرا در هر دو قسم باید اطمینان به صحت مضمون و صحت استناد به صاحب آن حاصل شود.
س 2051
اشاره
- آیا یک شاهد همراه با قسم مدعی را برای اثبات دعوا کافی میدانید؟
ج
- در بعض موارد مانند دین یک شاهد و یمین مدعی برای اثبات دعوی کافی است.
و اللَّه العالم
س 2052
اشاره
- قتلی واقع شده و قاتل مردد بین دو نفر است قاضی ظن دارد که قاتل احد الفردین لا بعینه هست و شواهد و قرائن هم ظن قاضی را تأیید میکند در این صورت آیا با قرعه معین کنند قاتل را یا برنامه دیگری است؟
ج
- در فرض سؤال، چنانچه اولیای مقتول مدعی هستند که قاتل یکی از این دو نفر است ولی بینه شرعیه ندارند و برای قاضی از شواهد و قرائن ظن به صدق اولیای مقتول حاصل شده از موارد لوث است که باید مدعی قسامه بیاورد اگر قسامه آورد، قاتل در یکی از دو نفر بطور لا بعینه تعیین میشود و در این صورت باید هر دو نفر را قسم بدهند پس اگر هر دو قسم خوردند بر عدم قتل و یا هیچ یک قسم نخوردند باید دیه را مشترکاً به ورثه مقتول بدهند ولی اگر یکی از دو نفر قسم خورد
جامع الاحکام، ج2، ص: 326
و دیگری نکول کرد قتل بر ناکل ثابت میشود. و اللَّه العالم
س 2053
اشاره
- اگر مقتولی در شارع عام یا در اماکنی که محل آمد و رفت عمومی است به صورت مجهول الهویه کشف شود و در مقام بررسی و تحقیقات در محاکم قضائی از جهت استناد عمل مجرمانه قتل نسبت به شخصی با وجود قرائن ظنیه از موارد لوث تشخیص گردد و برای مقتول ولی دمی شناخته نشود اجرای قسامه با چه شخصی است و اگر با ولی امر مسلمین است به چه کیفیت؟
ج
- در صورت مذکوره که ولی دم مقتول مجهول است و یا لااقل معلوم العدم نیست قضیه متروکه میماند، هر وقت ولی دم معلوم شد و ادعا کرد طبق موازین باب قسامه عمل میشود و الا (الحاکم ولی الغائب) در مثل این مورد که در صورت اقامه قسامه از طرف قاتل موجب سلب قاعده (الغائب علی حجّته) میشود جاری نیست، ولی اگر معلوم باشد که مقتول وارثی غیر از امام علیه السلام ندارد، مثل اینکه همه ورثه او کافر باشند و از جهت ولاء عتق و ضمان جریره نیز وارث نداشته باشد، در این صورت قول به ولایت حاکم جامع الشرائط بر طلب قسامه بعید نیست.
س 2054
اشاره
- شخصی با کمک دو نفر، جوانی را عالماً و عامداً بعلت وجود اختلافات شدید با ضربات کارد مجروح کرده بعد از حمل به بیمارستان فوت میکند. پدر متوجه فوت فرزندش در بیمارستان میشود و بلافاصله مسلحانه به منظور انتقام از قاتل فرزندش بیمارستان را ترک دفعتاً به عموی قاتل که او نیز از محرکین بوده است بر خورد و با شلیک یک رگبار پنج تیری او را بقتل میرساند و خود را به مأمورین معرفی و سلاح را نیز تحویل و اقرار به قتل قاتل فرزندش میکند و بر اقرار خود نیز باقی است. اولیاء مقتول دوّم اخیراً مدعی هستند که پدر مقتول اول قاتل نیست بلکه فرزند دیگرش که در بیمارستان بر بالین مقتول اوّل بوده قاتل است و چند نفر شاهد نیز در این زمینه معرفی کردهاند که شهادتشان محلّ تأمل است. لطفاً بفرمائید از نظر شرع انور قاتل قتل اخیر پدر مقتول اول است که اقرار به قتل نموده و بر اقرار خود نیز باقی است یا فرزند منکر او که مورد ادعای اولیاء مقتول دوم میباشد؟
ج
- در مورد سؤال، در صورتی که ورثه مقتول مدّعی باشند که قاتل برادر
جامع الاحکام، ج2، ص: 327
مقتول اوّل است و به پدر مقتول اوّل ادّعا نداشته باشند و بر ادعاء خود در محضر حاکم شرع بیّنه شرعیّه اقامه نمایند اقرار مقرّ به قتل موجب ردّ بینه نمیشود مگر اینکه حاکم شرع از قرائن و امارات یقین به صدق مقرّ پیدا کند که در این صورت بر طبق بیّنه حکم نمیدهد و حکم علیه مقرّ نیز در صورتی صادر میشود که ورثه علیه او اقامه دعوی نمایند. و اللَّه العالم.
س 2055
اشاره
- همانطور که در باب قتل در موارد لوث احتیاج به قسامه میباشد (البته در دادگاه) آیا در آیات و یا احادیث و روایات نصّی بر اینکه بتوان در دادگاه در حضور قاضی قسم به نفع متهم خورد و بیگناهی متهم را با قسم خوردن ثابت کرد وجود دارد یا نه؟ (مثلًا یک عده قسم بخورند که این شخص قاتل نمیباشد)
2- علی فرض عدم وجود دلیل بر مطلب فوق آیا از ضمن ادله یا فحوای احادیث و روایات میشود این مطلب را فهمید؟
ج
- آنچه از ادلّه شرعیه نسبت به قسم استفاده میشود این است که منکر و یا مدّعی در موارد خاصّی خودشان و یا بانضمام منسوبین ذکور در مورد قسامه قسم میخورند و در غیر این موارد جهت اثبات دعوای دیگری یا ردّ آن قسم پذیرفته نیست. و اللَّه العالم.
س 2056
اشاره
- اگر متّهمی به محکمه و قاضی کتباً اعلام کند که من از تخلّفات و تقصیرات منتسبه مبرّا هستم و از محکمه و قاضی بخواهد که او را احضار کنند، حضوراً توضیحات لازم را بدهد و مدارک بیگناهی خود را ارائه نماید در چنین فرضی آیا قاضی و دادگاه حق دارد به تقاضای او توجهی نکرده و بدون احضار متهم غیاباً رأی صادر کند و اگر چنین حکمی صادر شود محکوم به بطلان است یا خیر؟
ج
- در موردی که به نظر قاضی جامع الشرائط حضور متّهم لازم نباشد نظر قاضی متّبع است بلی اگر قاضی احتمال هم بدهد که با حضور متهم که با حضور متهم نظرش تغییر میکند حضور متهم لازم است.
جامع الاحکام، ج2، ص: 328
شرائط قاضی
س 2057
اشاره
- قضاوت غیر مجتهد مأذون از ناحیه مجتهد در زمان غیبت امام علیه السلام جایز است یا خیر؟
ج
- فعلًا به نظر این جانب مسأله محلّ اشکال است. و اللَّه العالم.
س 2058
اشاره
- در صورت کمبود قاضی آیا قضاوت قاضی غیر مجتهد را تجویز میفرمایید و این قاضی غیر مجتهد باید طبق نظرات مقلد خود حکم کند یا طبق نظرات مقلَّد متهمان یا قانون مدون؟
ج
- قضاوت قاضی غیر مجتهد صحیح نیست فقط میتواند بیان فتوی کند که باید بگوید فتوای مرجع تقلید متهم در این مورد چنین است و حکم کردن اختصاص به مجتهد دارد. و اللَّه العالم
س 2059
اشاره
- در مورد دادگاههای اداری که به تخلفات کارمندان رسیدگی میکنند و حکم به پرداخت جریمه و یا انفصال از خدمت به طور موقّت یا دائم و امثال اینها صادر مینمایند آیا همان شرایطی که در قاضی لازم است از قبیل اجتهاد و عدالت و غیره در اعضاء حکمدهندگان این دادگاهها لازم است وجود داشته باشد یا لازم نیست؟
ج
- به طور کلّی در هر موضوعی که اختلافی در بین باشد که رفع آن محتاج به حکم قاضی باشد باید رفع نزاع به وسیله قاضی جامع الشرائط انجام بگیرد. و اللَّه العالم
س 2060
اشاره
- مستدعی است نظر مبارکتان را در رابطه با قضاوت زنان و ورود زنان به دستگاه قضاء جهت رسیدگی به دعاوی حقوقی، کیفری و امور حسبیّه از بدو تشکیل پرونده، مرحله تحقیقات و ختم رسیدگی و اصدار و ابلاغ و اجرای حکم مرقوم فرمائید.
ج
- قضاوت زنان جائز نیست و از اوّل پیدایش اسلام تاکنون در هیچ عصری زن متصدی منصب قضاوت نبوده است و ورود آنها به دستگاه قضائی هرچند
جامع الاحکام، ج2، ص: 329
قاضی نباشند هم مستلزم مفاسد و تبعات سوء اخلافی است این گرایشهای غیر اسلامی همه از غربگرائی و تبلیغات استعمارگران و خودباختگی برخی از زنان و مردان مسلمان است خداوند متعال استقلال و عزت بانوان اسلامی و شخصیت آنها را از این خطرات حفظ نماید. و اللَّه العالم.
س 2061
اشاره
- با توجه به اینکه تحقیقی از طرف دانشگاه در مورد قضاوت زن در اسلام برایمان تعیین شده است لذا در جهت این امر در صورت ممکن نظر و دلایل مورد نظرتان را مرقوم فرمایید.
ج
- مسأله مشروط بودن جواز قضاء به ذکوریت قاضی از مسائل مسلمه و مورد اجماع و اتفاق است و علاوه بر دلالت روایات و سیره مستمره و ارتکاز متشرعه و اقتضاء مجموع برنامهها و تعالیم اسلامی در مورد بانوان، مقتضای اصل نیز عدم نفوذ قضاء زنان است. و اللَّه العالم
س 2062
اشاره
- آیا حسب فتوای حضرت عالی قاضی تحکیم جایز است و حکم او نافذ است یا نه؟
ج
- حکم قاضی تحکیم در صورتی که واجد شرایط باشد نافذ است. و اللَّه العالم
تجدید نظر در حکم قاضی
س 2063
اشاره
- بدواً به استحضار میرساند در قوانین سابق قانونگذار در مواردی که احکام صادره قابلیت تجدید نظر داشته و از آنها تجدید نظر خواهی شده است، قائل به اثر تعلیقی بوده است یعنی اجراء حکم تا صدور مرجع استینافی معلق بوده و اجراء آن ممکن نبوده است. سؤال این که در کتب فقهاء خصوصاً در باب حدود قائل به عدم وجود اثر تعلیقی هستند بواسطه صدور حکم از جانب مجتهد جامع الشرائط بوده است یا شامل قضاوت قاضی مأذون نیز میباشد؟
ج
- اصل جواز اذن در قضاء به غیر مجتهد خصوصاً در باب حدود محل اشکال بلکه محکوم به عدم جواز است و اگر در باب حدود از جانب حاکم شرع
جامع الاحکام، ج2، ص: 330
واجد شرائط حکم صادر شد قابل تعلیق نیست. و اللَّه العالم.
س 2064
اشاره
- آیا ولایت حضرت رسول (ص) و ائمه اطهار (ع) و به تبع آن فقیه جامع الشرائط که والی مسلمین است، تا این حد گسترش دارد که برای کلیه احکام قضائی اولًا قائل به قابلیت تجدید نظر خواهی شود و ثانیاً اثر تعلیقی را بر آن بار نماید؟
ج
- منع از اصدار حکم قبل از رجوع به امام علیه السلام بعضاً یا کلًا از جانب امام علیه السلام جایز است ولی بعد از صدور حکم موردی که واقع شده باشد فعلًا در نظر نیست و به هر حال نسبت به مجتهد جامع الشرائط منع قبلی و تعلیق حکم او بعد از اصدار جایز نیست. بلی شخص مجتهد میتواند در موارد نادره اگر مصلحت اهم لازم الاستیفاء در معرض تفویت باشد یا مفسده اهم واجب الدفع در بین باشد از اصدار حکم یا اجراء آن منع نماید. و اللَّه العالم.
س 2065
اشاره
- بر فرض که شارع مقدس قائل به تجدید نظر در بعضی احکام صادره شود آیا تجدید نظر کردن بدون اثر تعلیقی مجوز شرعی دارد؟ خصوصاً اگر با اجرای حکم بدون جبران خسارات وارده میسر نباشد؟
ج
- عنوان تجدید نظر در حکم قاضی جامع الشرائط مطلقاً مطرح نیست. بلی در موارد تعزیرات شخص حاکم میتواند به ملاحظه مقامات و موارد تعزیر را به اخفّ از آنچه که خود حکم داده تخفیف دهد و در واقع تجدید نظر در حکم خود بنماید حتی به شفاعت اشخاص ترتیب اثر بدهد و اجراء حکم را متوقف سازد. و اللَّه العالم.
س 2066
اشاره
- اگر در موضوعی حاکم شرع، حکم صادر کرد ولی مرجع تقلید ما آن را خلاف شرع یا مبتنی بر اشتباه دانست به کدام یک از دو نظر باید ملتزم شد؟
ج
- بطور کلی چنانچه بین حکم قاضی جامع الشرائط و فتوای مرجع تقلید اختلاف باشد حکم قاضی متبع است. و اللَّه العالم.
جامع الاحکام، ج2، ص: 331
مسائل متفرقه قضاء
س 2067
اشاره
- اگر دو نفر کتابی متحد المذهب دعوایی به محکمه اسلامی آورند؟
ج
- در فرض سؤال قاضی مخیّر است بین این که مطابق دین خود آنها حکم کند و یا مطابق دین اسلام. و اللّه العالم
س 2068
اشاره
- اگر دو نفر کتابی مختلف المذهب به محکمه اسلامی دعوایی را بیاورند؟
ج
- در فرض سؤال، قاضی مطابق دین مقدس اسلام حکم میکند. و اللّه العالم
س 2069
اشاره
- در و صرت رجوع یک مسلمان و یک اهل کتاب وظیفه دادگاه در پذیرش و حکم چگونه است؟
ج
- حکم سؤال قبل را دارد. و اللّه العالم
س 2070
اشاره
- اگر یک مسلمان با یک اهل کتاب توافق کرده باشند در صورت بروز اختلاف بین آنان طبق قانون اهل کتاب حکم شود آیا این توافق از نظر محکمه اسلامی محترم است؟
ج
- این توافق صحیح نیست. و اللّه العالم
جامع الاحکام، ج2، ص: 333
دیات
جامع الاحکام، ج2، ص: 335
دیات
احکام دیه
س 2071
- آیا اخذ دیه امری تعبّدی است یا از مقدار آن میتوان عدول کرد؟
- اصل دیه و مقدار آن تعبّدی است ولی چون حقّی است برای مجنی علیه و یا ورثه او که از طرف شارع مقدس قرار داده شده مجنی علیه و یا ورثه او میتوانند تمام دیه و یا مقداری از آن را عفو کنند.
س 2072
- آیا دیه به عنوان خسارت است یا مجازات مالی؟
- حکم دیه تعبّد است هر چند از حکمتهای آن یکی از این دو امر یا هر دو باشد.
س 2073
- آیا همه موارد دیه اصل است (کدامیک از موارد ششگانه)؟
- همه موارد اصل است.
جامع الاحکام، ج2، ص: 336
س 2074
- آیا ضرر و زیان زاید بر دیه قابل مطالبه است یا خیر؟
- زائد بر دیه قابل مطالبه نیست.
س 2075
- آیا دیه همان خسارت است یا جانی باید علاوه بر دیه خسارات وارده به مجنیّ علیه و کلیه هزینههای درمان را بپردازد؟ جائی که مقدار دیه از خسارت بیشتر، مساوی یا کمتر باشد چه حکمی دارد؟
- جانی زائد بر مقدار دیه ضامن خسارات وارده از جهت درمان و معالجه نیست، بلی در جرح خطائی مادون السمحاق نسبت به مخارج احتیاط آن است که جانی و مجنیّ علیه مصالحه کنند. و اللَّه العالم
س 2076
- اولا: ارش مثل دیه مهلت پرداخت دارد یا خیر؟
ثانیا: اگر میزان آن به ثلث برسد به نصف تقلیل مییابد یا نه؟ و آیا اصولا ارش همان دیه غیر معین است و طبعا آثار و خواص گوناگون آن را دارد یا صدمه و خسارتی است نظیر خسارتهای دیگر.
- ظاهرا دیات مقدره و همچنین غیرم قدره که بوسیله ارش معلوم میشود و در مواردی که با صلح یا حکم حاکم تعیین میگردد در احکام عامّه مشترک میباشند. و اللّه العالم
س 2077
- گرچه فتوای مشهور فقهاء بزرگوار (رض) اینست که دیه را باید یوم الاداء پرداخت نمود و قیمت دیه را یوم الاداء محاسبه مینمایند لیکن اخیرا مستندا به نظریه برخی از اساتید و بزرگان عصر حاضر شاید بدلیل برقراری یک رویه و نظم خاص در پرداخت دیه قیمت آن را بر مبنای روز صدور و قطعیت حکم محاسبه میکنند حال سؤال این است نظر مبارک حضرتعالی در پرداخت قیمت دیه یوم الاداء است یا روز صدور حکم و یا روز وقوع حادثه لطفا ارشاد نمائید.
- در فرض سؤال، به نظر این جانب قیمت دیه را مطابق قول مشهور، باید یوم الاداء محاسبه نمود و وجه وجیهی برای محاسبه آن بر مبنای روز صدور و قطعیت حکم یا روز وقوع حادثه بنظر نمیرسد و وحدترویه که در مواردی
جامع الاحکام، ج2، ص: 337
مطرح مینمایند و قاضی را ملتزم برعایت آن میکنند موجب اشکالات متعدّد است و در خصوص این مورد جانی یوم الحادثه اشتغال ذمّه به دیه پیدا میکند بلی اگر در یوم حادثه اداء تمام اشیاء معین شده برای دیه معتذر باشد در این صورت ممکن است گفته شود مخیر بین اداء قیمت یوم الحادثه آنچه از دیه قمی است و اداء قیمت یوم الاداء مثل آنچه مثلی است میباشد. و اللّه العالم.
س 2078
- شخصی با مراجعه به دادگاه مدعی است که بر اثر صدمه وارده توسط زید مبلغ یک میلیون تومان هزینه دارو و درمان نموده است درحالیکه 400000 تومان دیه به او تعلق گرفته و خواستار 600000 تومان مابقی میباشد دادگاه تکلیفی دارد یا خیر؟
- مجنیّ علیه بیشتر از دیه مقرّره شرعی چیزی طلبکار نمیشود. و اللّه العالم.
س 2073
- گرچه فتوای مشهور فقهاء بزرگوار (رض) اینست که دیه را باید یوم الاداء پرداخت نمود و قیمت دیه را یوم الاداء محاسبه مینمایند لیکن اخیراً مستنداً به نظریه برخی از اساتید و بزرگان عصر حاضر شاید بدلیل برقراری یک رویه و نظم خاص در پرداخت دیه قیمت آن را بر مبنای روز صدور و قطعیت حکم محاسبه میکنند حال سؤال این است نظر مبارک حضرتعالی در پرداخت قیمت دیه یوم الاداء است یا روز صدور حکم و یا روز وقوع حادثه لطفاً ارشاد نمائید.
- در فرض سؤال، به نظر این جانب، قیمت دیه را مطابق قول مشهور، باید یوم الاداء محاسبه نمود و وجه وجیهی برای محاسبه آن بر مبنای روز صدور و قطعیت حکم یا روز وقوع حادثه بنظر نمیرسد و وحدت رویه که در مواردی مطرح مینمایند و قاضی را ملتزم برعایت آن میکنند موجب اشکالات متعدّد است و در خصوص این مورد جانی یوم الحادثه اشتغال ذمّه به دیه پیدا میکند بلی اگر در یوم حادثه اداء تمام اشیاء معین شده برای دیه متعذر باشد در این صورت ممکن است گفته شود مخیر بین اداء قیمت یوم الحادثه آنچه از دیه قیمی است و اداء قیمت یوم الاداء مثل آنچه مثلی است میباشد. و اللّه العالم.
س 2078
- شخصی با مراجعه به دادگاه اعلام میدارد برای خرج زیدی که بر اثر ضربه به وی مجروح گردیده 200000 تومان خرج دارو و درمان نموده است آیا میتوان از دیه مقرره مبلغ فوق را کسر نمود یا خیر؟
- در فرض سؤال، چنانچه خرج مذکور را با امر زید صرف نموده میتواند از مقدار دیه کسر کند یا دیه را بدهد و بعد مبلغ خرج شده را از زید بگیرد. و اللّه العالم.
س 2079
- اگر شخصی به بچهای که به سن بلوغ نرسیده جنایت وارد نماید و یا اینکه ضربهای بزند که موجب دیه است آیا ولیّ شرعی (پدر یا جد پدری) و در صورت نبودن آنان حاکم شرع میتواند از دیه ضرب و جرح، جانی را عفو نماید یا نه؟
- ولی شرعی اعمّ از پدر و جدّ پدری و وصی و حاکم شرع حق ندارد دیه ضرب و جرح جانی را عفو کند.
س 2080
- اگر شخصی به غیر بالغ امر کند که فلان شخص را به قتل برسان بدون آنکه بچه را اکراه به قتل کرده باشد تکلیف شرعی را نسبت به آمر و قاتل بیان فرمائید.
- آمر، حبس ابد میشود و دیه مقتول به عهده عاقله قاتل است.
س 2081
- شخصی با اسلحه ساچمهای مورد اصابت یک گلوله واقع میشود، با توجه به اینکه ساچمههای گلوله تفنگ ساچمهزنی متفرق و به نقاط مختلف بدن اصابت مینمایند و ساچمهها بعضاً وارد بدن میشود، آیا اصابت گلوله به شرح فوق در حکم جائفه واحد است و یا اصابت هر عدد ساچمه یک جائفه
جامع الاحکام، ج2، ص: 338
محسوب میگردد؟
- مجرد فرو رفتن ساچمه بر بدن جائفه نیست و جائفه عبارت است از وارد شدن سلاح به داخل شکم، بنابراین هر یک از ساچمهها که به درون شکم رفته حکم جائفه دارد و الا حکم دیگر دارد و ظاهراً ساچمههای متعدّد که به محلّ متعدد بدن اصابت نموده هر یک حکم جدای خود را دارد و دیه آن به تعدد زخم متعدد است. و اللَّه العالم.
س 2082
- شخصی در سالهای قبل بواسطه رساندن جنایتی بر دیگری محکوم به دیه شده، و به قیمت درهم از او دریافت دیه شده و مجنی علیه هم رضایت داده است اینک که مبلغ دیه بیشتر معیّن شده مطالبه ما به التفاوت را مینماید آیا چنین ادعایی از او مسموع است یا خیر؟
- این مسأله و مطالبه مبلغ بیشتر ظاهراً مبنی بر این است که اجراء حکم صادر بر اداء دیه به قیمت درهم اشتباه بوده، یا از جهت اینکه دینار و درهم در زمان حاضر وجود خارجی ندارد علی هذا تعیین قیمت آن بیموضوع، و دیه متعین در چهار چیز دیگر میشود یا از این جهت که گفته شود هزار دینار یا ده هزار درهم که دیه کامله معلوم شده بلحاظ قیمت اشیاء دیگر بوده و جانی مخیّر شده بین اداء قیمت یا تحویل عین یکی از چهار چیز (شتر، و گاو و گوسفند و حلّه) و در هر دو صورت جانی به پرداخت قیمت هر یک از اشیاء چهارگانه هرکدام قیمتشان کمتر است یا تسلیم عین یکی از آنها محکوم میشود، اگر چه الزام مجنی علیه بر قبول قیمت و الزام جانی بر اداء آن با وجود عین اشیاء مذکوره بنابر وجه اوّل محلّ اشکال است بنابراین نظر به اینکه اعمال انجام شده بر اساس قیمت درهم صحیح نبوده و مجنی علیه و جانی از جهت جهل به این جهت رضایت دادهاند باید بر اساس تحویل عین یا قیمت هر کدام از اشیاء چهارگانه که قیمت آن کمتر است دیه ادا شود، اگر جانی مبلغ بیشتری پرداخته استرداد کند و اگر کمتر پرداخته به مجنی علیه بپردازد، بلی اگر مجنی علیه با علم و اطلاع به تفصیل حکم مذکور رضایت داده حق مطالبه ما به التفاوت را ندارد.
س 2083
- شخصی به علت واژگون شدن خودرو پایش شکسته و اعلان
جامع الاحکام، ج2، ص: 339
بخشش نموده و رضایت به راننده داده، بعد از 21 ماه میگوید حقّم را میخواهم آیا بعد از بخشش حق دارد یا ندارد؟ آیا پول خرج کرد را حق دارد یا دیه پا را؟
آیا بعد از اینکه پا خوب شد تمام دیه پا را حق دارد یا ما به التفاوت سالم و ناسالم را؟ آیا ما بین سالم و ناسالم را باید دکتر معین کند یا خود شخص مدعی؟
- در فرض سؤال مجنی علیه بعد از عفو و بخشش دیگر حق مطالبه دیه و یا خرج کرد را ندارد، و لو اینکه پای او معیوب شده باشد.
س 2084
- همسر و فرزند خردسالم تصادف کردهاند به طوری که هر دو زیر ماشین رفتهاند و از ناحیه پشت سر تا قسمت بناگوش و تقریباً نزدیک پیشانی پوست گرفته شده و ضربات زیادی از آن تصادف دیدهاند و همچنین همسرم که با این همه مشکلات زیادی که به وجود آمده بود بعد از مرخص شدن از بیمارستان سریعاً به دادگاه رفتهاند و بدون دریافت دیه و بدون ضمانت از آن طرف رضایت دادهاند آیا من حق مطالبه دیه را دارم؟
- در فرض سؤال که همسرتان رضایت داده و از حق خود صرف نظر نموده دیگر حق مطالبه ندارد لکن نسبت به بچه رضایت مادر، اثری ندارد و میتوانید دیه آن را مطالبه نمائید.
س 2085
- پدرم طی سانحهای به رحمت ایزدی پیوسته است شخصی که رانندگی خودرو سانحه دیده را به عهده داشته است، قاعدتاً توسط مراجع قضائی و قانونی به پرداخت دیه کامل و حبس تعزیری و کفاره محکوم خواهد شد. قرار است این جانب جهت آمرزش روح مرحوم والد از طرح شکایت در مراجع دولتی خودداری نمایم و در عوض، راننده و عاقلههای ایشان دیه کامل یک مرد مسلمان آزاد را به این جانب تأدیه نمایند که دارای وکالت نامه ثبتی و شرعی از وراث مرحوم میباشم. متمنی است پاسخ دهید آیا این عمل حقیر منع شرعی دارد یا خیر؟ و اگر پاسخ منفی است متمنی است در ذیل کمیت و کیفیت دیه کامل مرد مسلمان آزاد را که به قتل خطا تلف شده باشد، مرقوم بفرمائید.
- در صورتی که بدون شکایت، عاقله و یا خود قاتل دیه را بپردازند شکایت
جامع الاحکام، ج2، ص: 340
کردن لازم نیست و دیه کامله مرد مسلمان یکی از شش چیزی است که در رسائل عملیه ذکر شده به مسأله 2808 توضیح المسائل مراجعه فرمائید، و اختیار تعیین یکی از موارد با قاتل است.
س 2086
- این جانب در سنّ پانزده سالگی در حالت جوانی که با کسی درگیری داشتهام با چوب سر وی را شکستهام بطوری که پوست سر پاره شده الآن که پنجاه سال گذشته و حقیر او را نمیشناسم و نمیتوانم پیدایش کنم تا رضایتش را حاصل نمایم دیهاش را معین کنید تا بپردازم و از مدیونی در بیایم البته مبلغ هزار تومان در این مورد به فقیر دادهام لطفاً جواب مرحمت فرمائید.
- تفصیل دیه در مورد سؤال این است که اگر پوست سر پاره شده یک شتر و اگر به گوشت رسیده و قدری از آن را پاره کرده دو شتر و اگر خیلی از گوشت را پاره کرده سه شتر و اگر به پرده نازک استخوان رسیده چهار شتر و اگر استخوان نمایان شده پنج شتر و اگر استخوان شکسته ده شتر تا آخر مسأله که در توضیح المسائل مسأله 2815 ذکر شده و اگر دسترسی به او ندارید باید مقداری را که ضامن هستید از طرف او به فقیر غیر سید صدقه بدهید و چون احتیاط آن است که در این امر از حاکم شرع اجازه گرفته شود به شما اجازه داده میشود و آنچه را که قبلًا دادهاید اگر بعنوان صدقه از طرف آن شخص بوده میتوان از بدهی کسر کنید و چنانچه به هیچوجه تمکن مالی از پرداخت آن نداشته باشید میتوانید فقیر غیر سیّدی را پیدا کنید و مبلغ بدهی را از کسی قرض نمائید و به آن فقیر بدهید و او با رضایت قلبی واقعی بعد از قبول، به شما برگرداند البته اگر تمکن داشته باشید که تدریجاً بپردازید عمل بنحو مذکور مبرء ذمّه نیست.
س 2087
- در اثر درگیری دسته جمعی یک نفر کشته شده، اهل قریهای که آن نفر را کشتهاند باید دیه پرداخت نمایند- با توجه به این که بعضی از این مردم که در اینجا زمین دارند در هیچ یک از برنامه دعوی و قتل شرکت نداشتند و در خارج از کشور زندگی میکنند آنهائی که در آنجا هستند ادّعا دارند که باید دیه مقتول را همه پرداخت نمایند چه در قتل و دعوی شرکت داشته و چه نداشتهاند
جامع الاحکام، ج2، ص: 341
و در غیر این صورت حق ندارند از زمین شان یا کوه عام استفاده نمایند آیا آنانی که در قریه حاضرند میتوانند- از آنهائی که در خارج از کشور زندگی میکنند و در دعوی و قتل شرکت ندارند مطالبه کنند یا خیر؟
- در مورد سؤال کسانی که در درگیری دسته جمعی نبودهاند دیه بدهکار نیستند و ممانعت آنها از استفاده ملک مشروعشان جائز نیست.
س 2088
- دو نفر عمداً و یا خطأً تیری را به فردی شلیک نمودهاند که موجب قتل وی گردیده و معلوم است که قتل بوسیله یکی از دو تیر صورت گرفته ولی تیر کدامیک بوده غیر معلوم است حکم شرعی را بیان فرمائید.
- در فرض سؤال، چنانچه اولیاء دم بدانند یا احتمال بدهند که خود آن دو نفر میدانند که تیر کدامیک آنها اصابت کرده میتوانند هر دو نفر را قسم بدهند بر نفی علم، پس اگر هر دو قسم بخورند بر عدم علم یا هیچیک قسم نخورد و قتل عمدی باشد باید دیه را مشترکاً به ورثه مقتول بدهند و اگر خطائی باشد عاقله هر دو مشترکاً بدهند ولی اگر یکی از دو نفر قسم بخورد و دیگری نکول کند قتل بر ناکل ثابت میشود که اگر عمدی است قصاص میشود و اگر خطائی است دیه بر عاقله اوست.
س 2089
- شخصی پول خوبی گرفته البته بدستور دادگاه ... شخص فاعل که پول را ... کرده چند صغیر تحت تکفل دارد که از آن پسرش و چند آن خون دارد ... این شکل یک ماشین پیکان بوده و یک ساختمان ... ایشان واگذار نموده به خانواده مقتول و فعلًا منتظر میباشد و هیچ ... ندارد ... کند آیا این پول که خانواده مقتول گرفته میتوان خرج ساختن مسجد کرد یا خیر؟
- در فرض سؤال، چنانچه قتل شبه عمد بوده مدت اداء آن دو سال است و اگر عمد بوده و تراضی به دیه شده یک سال و اولیاء مقتول حق ندارند قاتل را مجبور به پرداخت فوری کنند علاوه بر اینکه دیه دین است بر ذمّه قاتل، و اولیاء مقتول نمیتوانند قاتل را مجبور به واگذاری خانه محلّ سکونت خود و یا فروش آن نمایند مانند سایر دیون و در هر حال پولی که بعنوان دیه بر طبق حکم شرع گرفته شود اولیاء مقتول در مصرف آن مختارند لکن اگر امرار معاش قاتل منحصر است به ماشین و موهائی که واگذار نموده مقتضی است کبار ورثه مقتول هر کدام از سهم خود مقداری از آنها را با رضایت خود به قاتل برگردانند تا بتواند زندگی خود را اداره کند امید است ان شاء اللَّه از اجر و ثواب الهی بهرهمند شود.
س 2089
- این جانب مرتکب قتل غیر عمد شدهام و از طرف دادگاه محکوم به مبلغ چهار میلیون و هفتصد هزار تومان به دیه شتر شدهام ولی خدا و رسول او گواه بر این مطلب هستند که این جانب قادر به پرداخت دیه نیستم چون وضع زندگی من بسیار ضعیف و در سطح پایین میباشد و الان مدت پنج سال است که در زندان به سر میبرم (به علت پرداخت نکردن دیه) و خرج و مخارج زندگی این جانب در این مدت پنج سال از ناحیه فامیلان صورت گرفته لذا نظر حضرتعالی برای موارد ذکر شده چیست آیا دادگاه میتواند از طریق اعسار دیه این جانب را از بیت المال پرداخت نماید؟
- به طور کلی دیه قتل (شبه عمد) حکم سائر دیون را دارد، در صورتی که برای قاضی بعد از تحقیق ثابت شود که قاتل غیر از مستثنیات دین مالی ندارد که دیه را ادا کند نباید او را حبس کند بلکه باید او را آزاد کند تا وقتی که تمکّن پیدا کرد دیه را ادا کند. و اللّه العالم
جامع الاحکام، ج2، ص: 342
دیه تنبیه فرزند
س 2090
- شخصی برای تربیت کردن فرزندانش دست به کتک با کمربند و یا هر چیز دیگری میزند و آنان را به وضعی تنبیه میکند که جای آن کبود، سیاه میشود و یا خون میآید آیا چنین کاری شرعاً جایز است؟
- تأدیب فرزندان بر پدر لازم است لکن در حدودی که شرع مقدّس اجازه داده و دستور شرع به اتفاق همه مراجع این است که تنبیه باید بنحوی باشد که موجب دیه نشود پس اگر طوری باشد که بدن یا صورت سرخ یا کبود یا سیاه شود و یا خون بیاید حرام و معصیت است و هر یک دیه دارد که تفصیل آن در توضیح المسائل مسأله 2816 ذکر شده ضمناً یادآوری میشود زدن زیاد مخصوصاً به صورت مذکوره در سؤال، غالباً نتیجه معکوس دارد و در آینده عکس العملهای غیر مطلوب از طرف فرزندان دارد به هر حال بایستی کمال ملاحظه را در تأدیب فرزندان نمود که هدف تربیت باشد نه تشفّی قلب و غیره که به خاطر حال عصبی که پیدا شده پیش میآید.
س 2091
- شخصی فرزند خودش را طوری زده است که دیه واجب شده و این شخص دیه را به صاحب دیه نپرداخت تا فرزند بالغ شد حال باید دیه را بدهد به فرزند و اگر فرزند خودش ببخشد یا مصالحه کند بریء الذّمة میشود یا نه؟
- در مورد سؤال اگر فرزند دیه را ببخشد و یا مصالحه کند پدر بریء الذمه میشود.
و اللَّه العالم
س 2092
- معلّمی که شاگرد خود را کتک بزند بحدّی که دیه واجب شود، دیه را به ولیّ شرعی میدهند یا بعد از بلوغ به فرد مضروب؟
و اگر دیه را به پدر کودک دادند آیا او میتواند مصرف کند یا باید نگهدارد و بعداً به فرزند بدهد؟ و اگر کودک کتک خورده بعد از بلوغ و رشد فکری بگوید من راضی هستم و پدر قبلًا مقدار دیه را مصرف کرده باشد باید برگرداند یا خیر؟
- در فرض سؤال باید دیه به ولیّ شرعی طفل پرداخت شود و ولیّ باید دیه را برای طفل حفظ کند یا به مصارف لازم او برساند بلی ولیّ میتواند بعنوان قرض
جامع الاحکام، ج2، ص: 343
دیه را مصرف نماید و بعد از بلوغ طفل به او بپردازد و طفل بعد از بلوغ میتواند عفو نماید و عین دیه را اگر باقی باشد یا عوض آن را به جانی برگرداند ولی بر ولیّ میت که طبق ولایت عمل کرده چیزی نیست. و اللَّه العالم
دیه جنین
س 2093
- زنی اقدام به سقط جنین نموده است آیا کفاره دارد یا نه؟ اگر دارد چه مقدار است و چه چیزی است و باید به چه کسی بدهد؟ آیا دیه به زن تعلّق میگیرد یا به شوهرش؟
- این کار، دیه دارد و دیه آن در حال نطفه بودن بیست مثقال شرعی طلای سکه دار است که هر مثقال آن 18 نخود است و اگر علقه یعنی خون بسته باشد چهل مثقال و اگر مضغه یعنی پاره گوشت باشد شصت مثقال و اگر استخوان شده باشد هشتاد مثقال و اگر گوشت آورده ولی هنوز روح در او دمیده نشده باشد صد مثقال و اگر روح دمیده شده چنانچه پسر باشد هزار مثقال و اگر دختر باشد پانصد مثقال و دیه را در مورد سؤال اگر خود زن قرص و دوائی که موجب سقط میشود خورده باشد باید زن بدهد و اگر دکتر مرتکب سقط جنین شده دیه بر ذمّه دکتر است.
س 2094
- دیه سقط جنین بر زن واجب است یا بر دکتری که آمپول میزند یا کورتاژ میکند؟
- هر کس مباشر سقط باشد ضامن دیه است و در فرض سؤال دکتری که آمپول میزند و بچه سقط میشود و یا کورتاژ میکند مباشر است. و اللَّه العالم
س 2095
- اگر زن حامله فوت نماید و دکتر متخصص تشخیص بدهد که حمل زنده است دکتر میخواهد طبق وظیفه شرعی و انسانی با عمل جراحی حمل را زنده از شکم مادر بیرون آورد ولی شخصی از اقرباء زن مانع خارج نمودن حمل میشود و بچه در شکم مادر فوت میکند لطفاً بیان فرمائید شخصی که مانع از خارج کردن حمل شده ضامن دیه بچه فوت شده خواهد بود یا خیر؟
- اگر شخص مذکور بطور قهر مانع شده باشد ضامن دیه است و الّا منع غیر قهری او سبب سقوط تکلیف ولیّ طفل و همچنین پزشک نمیشود ولی با ترک تکلیف و عدم اخراج طفل ظاهراً کسی ضامن دیه نیست هر چند معصیت کردهاند. و اللَّه العالم
جامع الاحکام، ج2، ص: 344
س 2096
- اگر زن حامله کاری کند بچهاش سقط شود و در رسائل عملیه مینویسند که باید دیه آن را به وارث بچه بدهد و به خود زن از آن چیزی نمیرسد اگر شوهر اطلاع داشته و راضی باشد از این کار و اجازه بدهد در سقط جنین، آیا دیه به شوهر یعنی پدر این بچه میرسد؟ یا نه بلکه باید ببرادر و خواهر و جد و جده این بچه بدهد که طبقه دوم محسوبند و در صورت عدم تعلق به پدر آیا شوهر در اداء دیه با آن زن شریک است یا خیر؟
- در فرض سؤال اگر مادر مباشر سقط جنین بوده دیه بر عهده مادر است و باید آن را بشوهر بدهد، و اگر با موافقت و رضایت شوهر بوده احتیاط این است که پدر بچه و کسانی که بعد از پدر وارث بچه هستند که در مورد سؤال برادر و خواهر و جدّ و جدّه میباشند با هم مصالحه کنند و شوهر در اداء دیه با زن شریک نیست.
دیه اعضاء
س 2097
- بر اثر درگیری و در مقام دفاع از نفس بطوری که داشتم خفه میشدم در فروردین ماه 1357 در اثر گاز گرفتن بینی یکی از مهاجمان قسمتی از نوک بینی ایشان کنده شد و این موضوع مورد تأیید کارشناس پزشکی قانونی و ریاست دادگاه قرار گرفته است و در نظریه پزشکی قانونی نوشته شده است قسمتی از نوک بینی پارگی و کندگی دارد نقص عضوی بوجود نیامده است.
علیهذا نظر باینکه طبق ماده 358 قانون مجازات اسلامی دیه از بین بردن نوک بینی که محل چکیدن خون است نصف دیه کامل انسان تعیین شده خواهشمند است در مقام استفتاء بیان فرمایید، کنده شدن قسمتی از نوک بینی که نقص عضو نیز ایجاد نشده باشد همان میزان دیه را دارد یا خیر؟
- دیه کنده شدن نوک بینی که به آن روثه گفته میشود نصف دیه کامله است و در فرض سؤال که قسمتی از نوک بینی جدا شده دیه مقدّره ندارد و باید ارش داده شود و چون تعیین ارش در این زمان ممکن نیست طرفین باید با مصالحه یکدیگر را راضی نمایند بلی اگر در مقام دفاع از خود بوده و بغیر این طریق راه دیگری برای دفاع نداشته چیزی بر او نیست ولی اگر نزاع موضوعی در بین باشد مرافعه شرعیه
جامع الاحکام، ج2، ص: 345
لازم است. و اللَّه العالم.
س 2098
- اگر گلوله به دست یا پای کسی فرو رود و از طرف دیگر خارج شود و موجب فلج دست یا پا نیز بشود آیا فقط دیه جائفه بر عهده جانی است یا دیه فلج نمودن دست یا پا یا هر دو دیه بر عهده جانی مستقر است و در هر صورت اگر زخم ظاهری نیز ایجاد شده باشد دیه مستقل دارد یا خیر؟
- در مورد سؤال باید دیه فلج شدن که دو ثلث دیه خود عضو است داده شود و با حصول فلج چیزی جهت زخم ظاهری آن زائد بر دو ثلث دیه عضو لازم نیست.
س 2099
- اگر در اثر جنایت جانی مچ دست کسی بشکند و در اثر ضربه، محدودیت در حرکت دست به میزان هفتاد در صد ایجاد شود بیان فرمائید دیه چنین جنایتی چه میباشد.
- اگر شکستگی زند موجب خشک شدن کف یا شل شدن تمام انگشتها شود دیه آن دو ثلث دیه دست است با توجه به اینکه توانائی حرکت دست هفتاد در صد از بین رفته است بعید نیست که جانی ضامن هفتاد در صد دو ثلث دیه تمام دست باشد لکن احتیاط به مصالحه ترک نشود.
س 2100
- این جانب بعنوان کارگر در موتور آب مشغول کار بودم و موقع برگشت جهت صرف عصرانه و چای به موتورخانه، کارفرما مشغول دسته نمودن بیل بود و بنده را صدا زد بیا اینجا بنشین تا بیل را دسته بزنم و با هم برویم متأسفانه پیشهای از بیل ایشان به چشم بنده فرورفت و ایشان به خانم خود دستور داد با آهنربا پیشه را در بیاور متأسفانه خسارات جبرانناپذیری به چشم بنده وارد شده که قادر به جبران آن نیستم چون از نظر مالی خیلی بیبضاعت میباشم لذا خواهشمندم شما بفرمائید به این امر، ایشان باید دیه بپردازد یا خیر؟
- در مورد سؤال اگر کار فرما و خانم ایشان باعث مصدوم شدن چشم شدهاند باید دیه بدهند و نسبت به مقدار آن با هم مصالحه نمائید.
جامع الاحکام، ج2، ص: 346
س 2101
- دیه شرعی مربوط به شکستگی استخوان گونه صورت، طرف چپ را تعیین فرمائید. ضمناً لازم به ذکر میباشد که عمل جراحی این شکستگی با پیوند استخوان از قسمت لگن انجام گرفته است.
- دیه شکستگی استخوان صورت، ده شتر (عشر دیه نفس) است.
س 20102
- پسر بچه 11 سالهای در اثر تصادف با ماشین، مضروب و مجروح گردیده که موارد جرح به شرح زیر میباشد:
1- پوست و گوشت قسمت زیادی از ماهیچه ساق پا و ران مجروح و لِه گردیده (در حدی که گوشتهای جدا شده از پا به زمین ریخته).
2- باعث خرد شدن و قطعهقطعه شدن کاسه زانو و مفصل گردیده.
3- بعضی از اعصاب و رگهای زیر زانو و ماهیچهها که در سلامت و حرکت پا نقش دارند در حد پاره شدن بوده.
4- صفحه رشد ما بین مفصل زانو (که از سنین کودکی الی 18 سالگی باعث قد کشیدن و رشد استخوان ساق پا و ران میشود) از بین رفته در نتیجه این پا کوتاه میماند و پای دیگر رشد طبیعی خود را دارد. نهایتاً پس از جراحیهای مکرر و پیوندهای لازم، پای مصدوم کج و کوتاه و زانویش بیحرکت و مقداری خمیده مانده که طبق نظریه پزشکی قانونی در مجموع و شرایط فعلی 65 درصد نقص عضو (نسبت به ارزش عضوی) ایجاد شده است خواهشمند است مقدار دیه و یا ارش را که شخص ضارب و مقصر نسبت به موارد فوق باید بپردازد را بیان فرمایید.
5- جهت ترمیم گوشت و پوست پای مصدوم، از پای دیگرش گوشت و پوست برداشته و پیوند زدهاند آیا پای سالم هم که تکهبرداری شده و اثراتش باقی است، ارش دارد؟
- ظاهراً مورد سؤال از موارد رضّ است و چون صدمه به پای مصدوم وارد شده و با معالجه بهبودی کامل نیافته دیه آن یک ششم دیه کامله است که باید پرداخت شود ولی نسبت به گوشت و پوست پای دیگر مصدوم که جهت معالجه جراحت وارده برداشته شده و اثرش نیز باقی مانده جانی ضمانی ندارد. و اللَّه العالم
جامع الاحکام، ج2، ص: 347
س 2103
- فردی در اثر ضربه وارده به سر وی- خونریزی، داخلی مغزی پیدا کرده است و جرحی به سر وی وارده نشده تا به کیسه مغز برسد آیا این عمل به حکم مامومه و جانی باید ثلث دیه را بپردازد یا آنکه ارش باید بپردازد؟
- مورد سؤال ظاهراً از موارد مأمومه نیست و از موارد ارش است و چون تعیین ارش در این زمان به دقت ممکن نیست باید اختلاف با مصالحه حل شود. و اللّه العالم.
قتل عمد و خطا
س 2104
- شخصی غیر وارد، یک خانه درست کرده متأسّفانه یک عدّه زیر آوار مانده، خانه خراب شده است، کارشناسان و معماران ارزیابی نموده و تشخیص میدهند که خانه خراب شده را کسی درست کرده است که وارد نبوده، و در مصالح ساختمانی هم خیانت شده است لذا از حضرت عالی تقاضامندیم که آیا قتل عمد است یا خیر؟
- مورد سؤال، قتل عمد محسوب نمیشود.
س 2105
- ماده 206 قانون مجازات اسلامی- قتل در موارد زیر قتل عمدی است- بند ن: مواردی که قاتل عمداً کاری انجام دهد که نوعاً کشنده باشد هر چند قصد کشتن شخص را نداشته باشد، نظر حضرتعالی چیست؟
- بلی در صورت مذکوره قتل عمد است. و اللَّه العالم
س د 210
- در قتل اگر قاتل قصد زدن را داشته باشد اما قصد کشتن نداشته باشد اینگونه قتلها عمد است یا خیر و چه حکمی دارد؟ مثلًا برای ترساندن یا تنبیه کردن.
- اگر با وسیلهای باشد که غالباً قتل به آن واقع میشود و ضارب عالم به این جهت باشد اگر چه قصد قتل نداشته باشد حکم قتل عمد را دارد.
س 2107
- اگر دو نفر یا بیشتر یک نفر را عمداً بکشند آیا اولیاء مقتول میتوانند
جامع الاحکام، ج2، ص: 348
با پرداخت دیه قاتلین، تمام قاتلین را اعدام کنند یا خیر؟
- اولیاء دم میتوانند با پرداخت دیه اضافی قاتلین را قصاص کنند.
س 2108
- ماده 296 قانون مجازات اسلامی، در مواردی هم که کسی قصد تیراندازی به کسی یا شیئی یا حیوانی را داشته باشد و تیر او به انسان بیگناه دیگری اصابت کند عمل او خطای محض محسوب میشود، نظر حضرتعالی چیست؟
- مورد سؤال قتل خطا است. و اللَّه العالم.
س 2109
- مردی 40 سال قبل زن سیدهای را متعه کرده اولادی از او متولد شده زن دائمی آن آقا، شوهر را وادار کرده که بچه را از بین ببرند دو نفری مقداری تریاک در نعلبکی ریخته او را میکشند حالا پشیمان شدهاند آیا دیه او را باید در چه راه صرف کنند؟ (البته آن سیده که متعه بوده فوت کرده برادر او زنده است).
- پناه بخداوند متعال از اغوائات شیطان و تسویلات نفس اماره البته عاملان این عمل فجیع باید در توبه و استغفار، اهتمام و اصرار نمایند و کفاره قتل نفس عمدی کفاره جمع، آزاد کردن مملوک، دو ماه پیدرپی روزه و اطعام شصت مسکین است که هر کدام محلول تریاک را بحلق طفل ریخته و او را کشته است باید از عهده این کفاره برآید و نسبت به آزاد کردن مملوک چون فعلًا غلام و کنیز در دسترس نیست تکلیف ندارد و اما دیه اگر کسی که محلول تریاک را به طفل خورانده پدر او بوده باید دیه بدهد و دیه به وارث او که مادر او بوده میرسد و اگر او فوت کرده بوارث او میرسد و اگر کشنده طفل که محلول را باو خورانده زن پدر او بوده حکم قتل عمدی را دارد که قصاص است و ناچار باید بوارث مادر مقتول مراجعه نماید که یا به تفضیلی که در فقه معیّن شده تحت نظر حاکم شرع جامع الشرائط قصاص شود و یا ورثه مادر را راضی به عفو و گذشت نمایند البته حکم مجازات هر کدام که بچه را نگاه داشته تا دیگری او را بکشد در صورت ثبوت نزد حاکم شرع حبس دائم است ولی چون موضوع در محضر حاکم مطرح نشده اقرار بجرم نزد او واجب نیست امید است با همان توبه و استغفار جبران بشود. و من یعمل سوءاً أو یظلم نفسه ثم یستغفر اللّه یجد الله غفوراً رحیماً و اللّه العام
جامع الاحکام، ج2، ص: 349
س 2110
- در حال رانندگی با موتورسواری تصادف نموده و منجر به مرگ او شد حال علاوه بر دیه معمولی مبلغی به خاطر وقوع در ماه رجب از من مطالبه میشود آیا در قتل خطائی هم میتوانند چنین مبلغی را مطالبه نمایند یا فقط در قتل عمد و شبه عمد است؟ و در صورت جواز مطالبه به چه کسی باید پرداخت گردد؟
- تغلیظ دیه اضافه بر دیه معمولی در ماههای حرام نسبت به قتل عمد و شبه عمد ثابت ولی در مورد قتل خطائی محلّ اشکال است و بهتر است نسبت بمقدار زائد بر دیه معمولی بین طرفین مصالحه شود و مقدار زائد باید به ورثه مقتول داده شود. و اللّه العالم
عاقله
س 2111
- استحضار دارید نظریه مشهور بین فقها در قتل خطای محض که با بیّنه ثابت میشود، آن است که دیه مقتول بر عهده آن دسته از خویشاوندان قاتل که عاقله نامیده میشوند، میباشد و آنها میبایست دیه را پرداخت نمایند و لازم نیست خود قاتل چیزی بپردازد. و همچنین است در جنایات مربوط به صغار یا مجانین که دیه مقتول بر عهده عاقله صغیر یا مجنون است.
آیا این نظریه که حکم مزبور منحصر به جوامعی است که ساختار اجتماعی آنها در قالب یک نظام قبیلهای باشد، درست است؟ یا به نظر حضرت عالی، ارتباطی به نوع زندگی اجتماعی نداشته، شامل همه جوامع در همه زمانها و مکانهاست؟
- احکام شرعیّه بطور کلی شامل همه جوامع و اماکن و همه ازمنه و اعصار است و فتح باب مثل این احتمال در مثل این حکم که اختصاص به زمانی دون زمان یا قبیله و مردم خاصی داشته باشد که قابل تسریه به بسیاری از احکام است با خاتمیّت اسلام و جاودانی بودن دین حنیف منافات دارد «و من یبتغ غیر الإسلام دیناً فلن یقبل منه و هو فی الآخرة من الخاسرین» حلال محمد حلال إلی یوم القیامة و حرامه حرام إلی یوم القیامة.
جامع الاحکام، ج2، ص: 350
س 2112
- در صورت پذیرش نظریه مشهور، آیا عاقله، تکلیفاً مسئول پرداخت دیه است و ضمان بر عهده خود قاتل میباشد، یا این حکم در موارد مزبور، تکلیفاً و وضعاً، بر عهده عاقله ثابت است و قاتل هیچ نوع مسئولیتی ندارد؟
- حکم نسبت به عاقله وضعی است که حکم تکلیفی اداء دیه از آن منتزع است.
س 2131
- فرزند 3 ساله این جانب در یک جلسه مهمانی در موقع صرف میوه که با بچههای دیگر مشغول بازی بوده ناگهان چاقوی میوهخوری پرتاب میکند و به چشم پسر بچه دیگری برخورد کرده و بطور کلی یک چشم کودک مضروب از کار افتاده و بکلی دید ندارد و در اثر بازی این حادثه رخ داده است و بزرگترها هیچگونه مداخلهای نداشتهاند استدعا دارد طبق موازین شرعی حکم را مرقوم فرمائید
- ظاهراً در مورد سؤال دیه بر عاقله است.
حکم دیه اعضاء میت
س 2114
- سوزاندن میّت و جدا نمودن سر او از بدن دیه دارد یا نه و در صورت دیه وارث از آن ارث میبرد یا خیر؟
- دیه دارد و ورثه از آن ارث نمیبرد باید مصرف خیرات جهت میّت بشود.
احکام دیه در سوانح رانندگی
س 2115
- اگر رانندهای ناگهان خود را محیر بین دو محذور ببیند مثلًا یا باید از تصادف با ماشین مقابل فرار کند و به ناچار با عابر پیاده برخورد نماید و یا با ماشین مقابل تصادف نموده و موجب قتل مسافرین گردد و سرانجام راه اوّل را انتخاب نموده و با عابر برخورد و موجب قتل عابر شود آیا قتل عمد محسوب
جامع الاحکام، ج2، ص: 351
است و حکمش قصاص است و یا حکم دیگری دارد؟
- مسأله شقوق و فروض مختلف دارد، یک فرض اینست که راننده ماشین ببیند ماشینی که از روبرو میآید بوضع غیر عادی و غیر مجاز چنان در حرکت است که تصادم او با او، و تلف مسافرینش و بلکه مسافرین ماشین روبرو قطعی است و برای نجات خود و مسافرینش راهی غیر از تغییر مسیر و قتل عابر پیاده نباشد در این صورت تغییر مسیر و قتل عابر پیاده برای دفع خطر ماشین مذکور جایز نیست و قتل، قتل عمد و قصاص دارد و دوران امر بین المحذورین نیست فرض دوم این ستکه ماشین او خود بخود با ماشین مقابل یا شیء دیگری تصادم میکند و رفع تصادم متوقف بر قتل عابر پیاده است در این صورت نیز قتل عابر جائز نیست و قتل عمد است و مثل این ستکه سیل به خانهای که در آن ده نفر باشند متوجّه باشد و شخصی آن را بخانهای که پنج نفر در آن تلف میشوند بگرداند فرض سوّم این ستکه حادثه طوری پیش آمده باشد که راننده یا باید ماشین را باختیار به سمتی که تصادف در جلو دارد ببرد و جمعی را هلاک کند یا بسمتی که منجر بقتل یک نفر میشود، برود در این صورت عقلًا بلکه شرعاً باید اقل المحذورین را انتخاب نماید و نظیر آن این ستکه راننده ملاحظه کند یا باید به اختیار ترمز کند و عدّهای تلف شوند یا باید جلو برود و به تصادف با خطر دیگری برخورد کند که در این صورت هم اقلّ المحذورین را باید انتخاب کند و به هر حال در صوری که مسأله دوران امر بین المحذورین باشد و خود راننده سبب حادثه شده باشد چون قتل از روی عمد و قصد واقع میشود ظاهراً حکم قتل عمدی را دارد اگر چه احتیاط این ستکه ورثه مقتول به دیه اکتفاء کنند و اگر راننده سبب نشده و حادثه در اثر مثل نقص فنّی و جریان ناگهانی واقع شده حکم قصاص ندارد و باید به دیه اکتفاء شود.
س 2116
- اتومبیلی با سرعت مجاز و رعایت مقررات راهنمائی و رانندگی از کوچهای در حال عبور بوده که ناگهان فردی از یکی از منازل با سرعت به قصد ورود به منزل مقابل بیرون میآید و با اتومبیل برخورد نموده و کشته میشود آیا قتل از موارد خطاء محض است و یا خون عابر هدر است؟
- در این فرض اگر قتل مستند به بیاحتیاطی و بیمبالاتی خود عابر باشد و
جامع الاحکام، ج2، ص: 352
راننده با مراعات سرعت مجاز قادر بکنترل وسیله سواری نباشد ظاهر اینست که خون عابر هدر است و الّا قتل به هر صورت واقع شده شبه عمد یا خطا، حکم آن را دارد.
س 2117
- اگر شخصی از رانندهای بخواهد او را به تهران ببرد، در وسط راه بر اثر بارندگی شدید و ترمز کردن راننده، ماشین دچار حادثه شود و شخص مسافر به رحمت خدا واصل شود، راننده اکنون زنده است. سؤال این است که نسبت به کفاره این قتل آیا راننده مسئولیتی دارد یا نه؟ (در ضمن در موقع بارندگی به امر مسافر راننده تصمیم میگیرد سرعت ماشین را کم کند ولی اشتباهاً ترمز میکند که منجر به واژگونی ماشین میشود)؟
- در فرض سؤال که قتل بر اثر اشتباه راننده در ترمز گرفتن صورت پذیرفته است قتل خطائی است و کفاره آن بترتیب، عتق رقبه و 60 روز روزه گرفتن و 60 مسکین طعام دادن است که با عجز از هر کدام دیگری واجب میشود.
س 2118
- شخصی ماشین سواری دارد و کارش حمل مسافر و گرفتن کرایه نیست روزی رفیقش را با هدف احسان و خدمت به او سوار میکند که به مقصد برساند بدون کرایه در بین راه بر حسب اتفاق چرخ ماشین میترکد و ماشین واژگون میشود و آن شخص فوت میکند آیا دیه او بر راننده واجبت یا خیر؟
ج- در فرض سؤال، چنانچه صاحب ماشین هیچگونه مسامحهای در رسیدگی به ماشین و برطرف نمودن عیب و نقص آن و همچنین در مراعات نحوه رانندگی از جهت سرعت و غیره ننموده قتل مستند به راننده نیست و دیه ندارد، و اگر در رعایت امور مذکوره مسامحه شده باشد قتل شبه عمد است و دیه آن بر عهده خود قاتل است. و اللّه العالم
س 1219
اشاره
- این جانب راننده نیسانبار با شخص موتورسواری تصادف کردم (یعنی موتور آمده روی ماشین) بههرحال موتورسوار فوت شده است و منجر بقتل خطایی و دیه متوجه این جانب شده است:
1- قتل خطایی که دیه بر عاقله شخص فوت شده پسر عمومی مادر پدرم بود
جامع الاحکام، ج2، ص: 353
است و نسبتا بین فامیلهای این جانب متمکن بوده و فعلا از اولیا دم همچنان متمکنند آیا عاقله شامل آنها خواهد شد که مرا در دیه کمک کنند.
2- دیگر اینکه دیه خطایی در چند مدت باید ادا شود.
ج
- مدّت پرداخت دیه در قتل خطائی سه سال است و ابتدای مدت از حین موت مقتول است و نسبت بعنوان قتل خطائی بوده یا شبه عمد، اگر راننده وانت هیچگونه تقصیری نکرده و تقصیر از موتور سوار بوده که خود را در معرض تصادف قرار داده راننده وانت ضامن نیست و اگر در وقوع تصادف هیچیک مقصر نبوده است قتل خطائی است و عاقله که باید دیه را بدهد عبارت است از خویشان پدری قاتل مانند پدر و عمو و جدّ پدری و برادر و پسر عمو و در مورد قتل خطائی، دیه بر عهده قاتل نیست و چنانچه بیان شد بر عاقله است. و اللّه العالم
س 2120
اشاره
- در تصادفی ما بین اتوبوس و موتوری و خاور، راکب موتورسیکلت فوت مینماید نحوه تصادف به شرح زیر بوده:
1- اتوبوس شهری در جاده در حرکت بوده که بعلت متوقف شدن ماشین قبلی متوقف میشود و برای اینکه به حرکت خود ادامه بدهد بدون توجه به وضعیت پشت سر خود و نگاه به آئینه سمت چپ فرمان را به سمت چپ میپیچد.
2- موتور سواری که از پشت سر اتوبوس و در جهت اتوبوس حرکت مینموده به محض انحراف اتوبوس به قسمت بدنه جلو اتوبوس اصابت نموده و کنترل موتور از دستش خارج و به وسط جاده پرتاب میشود. خاوری که از همان جاده و در جهت مخالف اتوبوس و موتوری در حرکت بوده موتور سوار را زیر لاستیک خود میگیرد و موتوری فوت مینماید.
3- راننده اتوبوس مدعی است موتوری پس از پرتاب شدن و به زمین خوردن بلند شد و ایستاد و اگر راننده خاور سرعتش زیاد نبوده و او را زیر نمیگرفت موتوری کشته نمیشد. بعضی از شهود و ناظرین صحنه اظهار میدارند راکب موتور پس از خوردن به زمین بلند شد و نشست و دستهای خود را روی سر گرفت که خاور او را زیر گرفت.
جامع الاحکام، ج2، ص: 354
4- هیچگونه خط ترمزی از خاور در جاده مشاهده نشده است.
5- راننده اتوبوس و بعضی از شهود و ناظرین صحنه اظهار میدارند فاصله خاور با راکب حدود بیست متر بوده است ولی راننده خاور مدعی است که فقط صدائی شنیده است و پس از ایستادن متوجه شده موتوری زیر چرخ خاور رفته و منظورش این است که فاصلهاش با اتوبوس در حین برخورد موتورسیکلت بسیار کم بوده.
6- کارشناسان تصادف، مقصر در حادثه را راننده اتوبوس بعلت انحراف به چپ میدانند با توجه به شرح واقعه و سببیّت اتوبوس و مباشرت خاور حکم موضوع را بیان فرمائید آیا در صورتی که ثابت شود فاصله خاور حدود بیست متر بوده و هیچگونه اثر ترمزی نیز از خاور مشاهده نشده میتوان راننده خاور را مقصّر صد در صد فرض نمود، یا اینکه در هر صورت سبب اقوی از مباشر بوده و در نتیجه اتوبوس مقصر در حادثه و ضامن دیه است یا حکم دیگری دارد؟
ج
- با فرض اینکه موتور سواری که به اتوبوس خورده پس از آن زنده بوده و موت او بواسطه این واقع شده که خاور او را زیر گرفته چنانچه خاور با سرعت مجاز در حرکت بوده و راننده قادر به کنترل آن نبوده ظاهراً قتل مستند به راننده اتوبوس میشود زیرا سبب اقوی از مباشر است و اگر خاور با سرعت غیر مجاز در حرکت بوده یا راننده قادر به کنترل آن بوده است قتل به راننده خاور مستند میشود. البته استناد قتل به راننده خاور موجب سقوط دیه جراحاتی که از جهت اتوبوس به مقتول وارد شده نیست و اگر راننده اتوبوس با راننده خاور در دعوی اختلاف داشته باشند و با بیّنه شرعیّه دعوی احد طرفین ثابت نشود و قاضی نیز از اوضاع و احوال و امارات علم پیدا نکند مورد، مورد تحالف است و با تحالف طرفین بعید نیست که اگر طرفین به تنصیف دیه توافق نکنند حکم رجوع به قرعه باشد.
س 2121
اشاره
- این جانب مدت 9 سال است که با فردی یک دستگاه اتوبوس که هر کدام سه دانگ از آن را به شراکت خریدیم و در این مدت شریکم راننده آن بوده است و هر چه بدست میآورد، بدون پرسیدن از آن هر بار مقداری از درآمد به این جانب میداد و در مخارج اتوبوس هم، با هم شریک بودیم. در اواخر ماه صفر
جامع الاحکام، ج2، ص: 355
به علت خارج شدن اتوبوس از جاده و واژگون شدن ان راننده شریکم و یک نفر از مسافران آن کشته شدند. لازم به ذکر است که وضع زندگی آنها از لحاظ مالی خوب میباشد و قیم آنها نیز خانمش میباشد و فرزندان مرحوم 8 نفر و خانواده خودم نیز 10 نفر میباشند. اکنون وظیفه ما نسبت به سهمی که به شراکت داشتیم از لحاظ شرعی چیست؟ آیا خسارت ناشی از حادثه با خانواده شریکم راشد میباشد یا به طور شراکت؟
ج
- بطور کلی مجرد شرکت در ماشین موجب شرکت در ضمان دیه مقتول نیست دیه مقتول اگر قتل شبه عمد باشد بعهده قاتل است و اگر خطائی باشد بعهده عاقله قاتل است و اما نسبت به خسارت وارده بخود ماشین اگر راننده تعدّی و تفریط در محافظت ماشین نکرده باشد ضامن خسارت وارده بر ماشین نیست. و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیه لازم است. و اللّه العالم.
جامع الاحکام، ج2، ص: 357