شبی میگفت اکّافی همین راز//که یارب این حجاب آخر برانداز
مسوزان بیش از این مر دوستانت//بگو تا کی بود راز نهانت
چنین پیدا چنین پنهان چرائی//که با رندان دمادم آشنائی
شبی میگفت اکّافی همین راز//که یارب این حجاب آخر برانداز
مسوزان بیش از این مر دوستانت//بگو تا کی بود راز نهانت
چنین پیدا چنین پنهان چرائی//که با رندان دمادم آشنائی