دور از آن در چند در هر دشت و در گرداندم****بخت برگردیده برگردد که برگرداندم
طالعی دارم که چرخ بیمروت همچو شمع****شام پیش از دیگر آگه از سحر گرداندم
آگهی در کارگاه مخملم خون میخورد****خواب پا برجاست صد پهلو اگر گرداندم
زهرهام از نام عشق آبست لیک اقبال شوق****میتواند کوه یاقوت جگر گرداندم

درباره
شعر , دیوان بیدل دهلوی ,