شاهنامه فردوسی ب14_داستان بیژن و منیژه
شبی چون شبه روی شسته بقیر****نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر
دگرگونه آرایشی کرد ماه****بسیچ گذر کرد بر پیشگاه
شده تیره اندر سرای درنگ****میان کرده باریک و دل کرده تنگ
ز تاجش سه بهره شده لاژورد****سپرده هوا را بزنگار و گرد