loading...
فوج
s.m.m بازدید : 237 1395/05/16 نظرات (0)

دربارۀ شناخت امام و رجوع به او

[46٢]١-ابو حمزه گفته است: حضرت باقر علیه السّلام به من فرمود: آن که خداوند را بشناسد او را بندگی می کند. امّا آن که خدا را نشناسد، او را همین طور گمراهانه بندگی می کند. گفتم: جانم فدایت! شناخت خداوند چیست؟ فرمود: تصدیق خداوند گرامی و بزرگ و تصدیق فرستادۀ او و دوستی حضرت علی علیه السّلام و پیروی از او و از امامان هدایت گر و بیزاری از دشمن ایشان. خداوند گرامی و بزرگ این گونه شناخته می شود.[46٣]٢-پسر اذینه گفت: چند راوی از یکی از صادقین علیهما السّلام به ما روایت کردند که ایشان فرمود: بنده مؤمن نمی شود مگر خداوند و فرستاده اش و همۀ امامان و امام زمانش (علیهم السّلام) را بشناسد. و به او [امام زمانش]رجوع کند و تسلیمش باشد. سپس فرمود: [او]چگونه آخرین را بشناسد در حالی که نخستین را نمی شناسد.

[464]٣-زراره گفته است: به حضرت باقر علیه السّلام عرض کردم: به من بفرمایید آیا شناخت امامی از شما بر همۀ مردم واجب است؟ فرمود: خداوند شکوهمند، محمّد-درود خدا بر او و بر خاندانش-را به عنوان رسول همۀ مردم و حجّتی از سوی خداوند بر همۀ آفریدگان در زمین برانگیخت. پس آن که به خداوند و به محمّد صلّی اللّه علیه و آله فرستادۀ او ایمان آورد و از او پیروی کرده، او را تصدیق کند. شناخت امامی از ما بر او بایسته است. امّا آن که به خداوند و فرستاده اش ایمان نیاورده و از او پیروی نکرده و به او باور نیافته تا حقّ آن دو را بشناسد چگونه بر او شناخت امام واجب می شود در حالی که به خدا و فرستاده اش ایمان ندارد و حقّشان را نمی شناسد. زراره گوید، من گفتم: دربارۀ کسی که به خدا و فرستاده اش ایمان آورده و همۀ آن چه را خداوند به فرستاده اش نازل کرده باور دارد، چه می فرمایید، آیا بر آنان معرفت شما واجب است؟ فرمود: بله. مگر اینان فلان و فلان را نمی شناسند؟ گفتم: چرا. فرمود: آیا می پنداری خداوند شناخت آنان را در دل اینها گذاشته است؟ به خدا سوگند آن را جز شیطان در دل هاشان نگذاشته است. نه بخدا سوگند حقّ ما را جز خداوند به مؤمنان الهام نفرموده است.

[465]4-جابر گفت، از حضرت باقر علیه السّلام شنیدم می فرماید: خداوند شکوهمند را کسی می شناسد و بندگی می کند که او و امامش را که از ما خاندان است، شناخته باشد. و آن که خداوند عزّتمند و امامی از ما خاندان را نشناسد، کسی جز خداوند را شناخته و بندگی کرده است و به خدا سوگند در گمراهی است.[466]5-ذریح گفت: از حضرت صادق علیه السّلام دربارۀ امامان پس از پیامبر گرامی پرسیدم. فرمودند: امیر مؤمنان علیه السّلام امام بود، سپس حضرت حسن علیه السّلام امام شد، سپس حضرت حسین علیه السّلام، سپس علی بن حسین علیهما السّلام، سپس محمّد بن علی علیهما السّلام. هرکه این را انکار کند مانند کسی است که شناخت خدای پاک و والا و شناخت فرستادۀ او را انکار کرده است. راوی گوید، من گفتم: و سپس شما هستید، جانم به فدایت. آن گاه سخنش را سه بار برایشان بازگفتم. به من فرمودند: همانا به تو گفتم تا از گواهان خداوند پاک و والا در زمینش باشی.

[46٧]6-ابو لیلی از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمود: شما صالح نمی شوید مگر این که معرفت یابید و معرفت نمی یابید مگر این که باور داشته باشید و باور نمی یابید مگر این که تسلیم شوید. چهار در که جز به سبب آخرین شان کار نخستین در سامان نمی یابد. اصحاب آن سه گمراه شدند و بسیار دور افتادند. همانا خداوند پاک و والا جز عمل صالح را نمی پذیرد. او جز وفا به شرط و پیمان را نمی پذیرد. پس هرکه برای خداوند عزّتمند به شرطش وفا کرد و آنچه را در پیمانش آمده بود، به کار بست، به آن چه نزد او است، می رسد و آنچه را وعده کرده بود، به تمامی درمی یابد. همانا خداوند پاک و والا بندگان را به راه های هدایت آگاه کرد و در آن راه ها برایشان چراغ های فروزان گذاشت و به آنان گفت که چگونه بپیمایند، فرمود: (و من بسیار آمرزندۀ کسی هستم که توبه کرده، ایمان آورد و عملی صالح انجام دهد و آن گاه راه را بیابد.) [طه (5٢) :٨٣]و فرمود:

(خداوند تنها از پرهیزگاران می پذیرد.) [مائده (5) :٣١]. پس هرکه از خدا-در آنچه که فرمانش داده بود-پروا کرد، خداوند را در حالی دیدار می کند که به آن چه محمّد-درود خدا بر او و بر خاندانش-آورده مؤمن می باشد. هیهات هیها مردمی درگذشتند و مردند پیش از آن که هدایت شوند و خود پنداشتند که ایمان آورده اند در حالی که از جایی که نمی دانستند، شرک ورزیدند. که هرکس از راه در به خانه بیاید هدایت شده و آن که جز آن را در پیش گیرد به راه نابود قدم گذاشته است. خداوند فرمانبری از ولی امرش را به فرمانبری از فرستاده اش و فرمانبری از فرستاده را به فرمانبری از خودش پیوسته است. پس هرکه فرمانبری از ولی امر را فروگذارد، نه خداوند را فرمانبری کرده و نه فرستاده اش را.و این است اقرار به آن چه از سوی خداوند عزّتمند فرود آمده است که:

(زیورهاتان را در مساجد به بر کنید.) [اعراف (٧) :٣١]و از خانه هایی بجویید که خداوند اجازه داد نامش در آنها گفته شود و بالا رود خدا به شما گفت که: (آنان مردانی هستند که نه تجارت و نه هیچ [خرید]و فروشی ایشان را از یاد خدا و نماز گزاردن و زکات دادن سرگرم نمی کند. از روزی می هراسند که در آن، دل ها و دیدگان دگرگون می شود.) [نور (٢4) :٣٧]خداوند فرستادگان را برای فرمانش برگزید سپس آنان را در باورمندان به فرمانش و بیم های خود برگزید و فرمود: (و هیچ امّتی نیست که در آن بیم دهنده ای نباشد.) [فاطر (٣5) :٢4]گمراه شد آن که نادانی کرد و راه را یافت آن که دید و اندیشید که خداوند عزّتمند می فرماید: (چنین است که دیدگان کور نمی شوند امّا دل هایی که در سینه است، کور می شوند.) [حج (٢٢) :46]و چگونه راه بیابد آن که ندیده است. و چگونه ببیند آن که دور نیندیشیده است.

فرستادۀ خدا و خاندانش را پیروی کنید و به آن چه از نزد خداوند فروآمده اقرار کنید و به دنبال نشانه های هدایت بروید. که آنان نشانه های امانت و پرهیزگاری اند. و بدانید که اگر مردم، عیسای مریم را انکار کنند هرچند به فرستادگان دیگر اقرار کنند ایمان نیاورده اند. با جستن چراغ های فروزان، راه بپیمایید و نشانه های پشت پرده را بجویید تا کار دینتان را کامل کنید و به خداوند، پروردگارتان، ایمان آرید.

[46٨]٧-ربعی عبد اللّه از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمود: خداوند نخواست که چیزها جز به واسطۀ اسباب جاری شوند، پس برای هرچیزی سببی گذاشت و برای هر سبب فهمی و برای هر فهم دانشی و برای هر دانش دری گویا. کسی به معرفت رسید که آن را شناخت و آن که آن را نشناخت نادان ماند. و آن در رسول خدا است و ما.

[46٩]٨-محمّد مسلم گفت: شنیدم که حضرت صادق علیه السّلام می فرمود: هرکه با عبادتی خود را به زحمت اندازد تا از خدای عزّتمند اطاعت کند در حالی که پیشوایی از سوی خداوند ندارد، کوشش اش پذیرفته نیاید و خودش گمراه و سرگردان باشد. بلکه خداوند اعمالش را دشمن می دارد. او همانند گوسفندی است که از چوپان و گله دور افتاده، روز را این سو و آن سو برود و چون شب همه جا را فراگرفت، گله ای گوسفند و چوپانش را دیده با شوق به سویشان دویده و خود را با آنان بفریبد پس با آنان در خوابگاهشان بخوابد و هنگامی که چوپان بامدادان گله اش را حرکت دهد نه چوپان را بشناسد و نه گله را. پس حیران به جستجوی چوپان و گله اش بدود. آن گاه باز گوسفندانی را با چوپانش دیده با شوق به سویشان دویده خود را با آنان بفریبد امّا چوپان به سرش فریاد کشد که: به چوپان و گلّه خود بپیوند که تو حیرانی و از چوپان و گله ات دور افتاده ای. پس او هراسان و پریشان و راه گم کرده بدود. چوپانی ندارد تا او را به چراگاهش راهنمایی کند یا برگرداند. در این میان گرگ فرصت را غنیمت شمرده، او را بخورد. و ای محمّد به خدا سوگند چنین است. از این امت کسی که بامداد برخیزد و از سوی خداوند شکوهمند پیشوایی آشکار و عادل نداشته باشد، گمراه و سرگردان صبح کرده است. و اگر براین حال بمیرد به مرگ کفر و نفاق مرده است. ای محمّد بدان که پیشوایان ستم و پیروانشان از دین خدا بر کنارند. که آنان گمراه شدند و گمراه کردند. و اعمالی که آنان انجام می دهند چون خاکستری است که در روزی طوفانی بادی سخت بر آن وزیده است، از آن چه به دست آورده اند، چیزی برنمی گیرند. این است آن گمراهی ژرف.

[4٧٠]٩-از مقرّن روایت شده که گفت: شنیدم حضرت صادق علیه السّلام می فرمود: پسر کوّاء نزد امیر مؤمنان علیه السّلام آمد و گفت: ای امیر مؤمنان (و بر اعراف مردانی هستند که هرکسی را با سیمایش می شناسند) [اعراف (٧) :46]چیست؟ فرمود:

بر اعراف ماییم که یارانمان را با سیمایشان می شناسیم. ماییم اعرافی که خداوند عزّتمند جز از راه شناختن ما شناخته نمی شود. و ماییم آن اعراف، که خداوند در روز رستاخیز بر صراط معرّفی مان می کند؛ پس جز کسی که ما را شناخته و ما او را شناخته ایم به بهشت داخل نمی شود و کسی اندر دوزخ نمی شود جز کسی که ما را نشناخته و ما او را نشناخته ایم. خداوند پاک و والا اگر می خواست خودش را به بندگان می شناساند ولی ما را در و راه و جهتی نهاد تا از آن وارد شوند.پس هرکه از ولایت ما روی گرداند یا جز ما را به ما برتری دهد آنان با سر از صراط فروبیفتند. پس برابر نیستند کسانی که مردم به آنان چنگ می زنند، برابر نیستند، چنان که مردم به سوی چشمه های تیره ای می روند که از یکی به دیگری می ریزد، ولی باورمندان به ما، به سوی چشمه های زلالی می روند که به فرمان پروردگارشان روان اند و پایان یافتنی و خشک شدنی نیستند.

[4٧١]١٠-ابو حمزه گفته است که حضرت باقر علیه السّلام فرمودند: ای ابو حمزه! از شما کسی چند فرسخی بیرون می رود و برای خود راهنمایی می جوید و تو که به راه های آسمان نسبت به راه های زمین نادان تری، برای خود راهنمایی بجوی.

[4٧٢]١١-ابو بصیر از حضرت صادق علیه السّلام دربارۀ سخن خداوند گرامی و بزرگ: (و کسی که حکمت داده شود به راستی که خیر فراوانی داده شده است.) [بقره (٢) :٢٧٣]روایت کرده که فرمود: [آن حکمت]فرمانبرداری خداوند و شناخت امام است.

[4٧٣]١٢-ابو بصیر گفته است: حضرت باقر علیه السّلام به من فرمود: آیا امام خود را شناخته ای؟ من گفتم: آری به خدا سوگند، پیش از آن که از کوفه بیرون بیایم.

حضرت فرمود: این تو را بس است.

[4٧4]١٣-برید گفت: شنیدم که حضرت باقر علیه السّلام دربارۀ سخن خداوند پاک و والا: (آیا کسی که مرده بود و ما زنده اش کرده، برایش نوری نهادیم تا با آن در میان مردم حرکت کند.) [انعام (6) :١٢٢]فرمود: مرده ای که چیزی نمی فهمد و «نوری که با آن در مردم حرکت کند.» امامی است که از او پیروی می شود. (مانند کسی است که در تاریک هاست و راه برون شدی ندارد.) فرمود:کسی که امام را نمی شناسد.

[4٧5]١4-عبد الرحمن کثیر از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که حضرت باقر علیه السّلام فرموده است: ابو عبد اللّه جدلی به نزد امیر مؤمنان علیه السّلام آمد. حضرت به او فرمود: ای ابو عبد اللّه آیا تو را به این سخن خداوند عزّتمند آگاهت نکنم که فرمود: (هرکه نیکی آورد، برایش بهتر از آن باشد و هم آنان از هراس آن روز ایمن باشند. و هرکه زشتی آورد به صورت در دوزخ افتند. آیا شما جز به آن چه انجام می دادید جزا داده می شوید؟) [نمل (٢٧) :٩١ و ٩٢]او گفت: چرا ای امیر مؤمنان! جانم به فدایت. پس فرمود: نیکی، شناخت ولایت و دوستی ما خاندان است. و زشتی، انکار ولایت و دشمنی با خاندان ما. سپس آن آیه را بر او خواند.

اصول کافی ج1ص393

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2473
  • کل نظرات : 40
  • افراد آنلاین : 15
  • تعداد اعضا : 22
  • آی پی امروز : 570
  • آی پی دیروز : 250
  • بازدید امروز : 7,226
  • باردید دیروز : 1,878
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 15
  • بازدید هفته : 9,104
  • بازدید ماه : 17,315
  • بازدید سال : 257,191
  • بازدید کلی : 5,870,748