باب پنجم در خمس و زکات و بیان استطاعت حج
مسأله 113-:کسی که قوت سال از حاصل ملکش یا کسبش بهم نمیرسد، اما ملکی یا سرمایهای دارد که قوت سالش میشود هر گاه بفروشد، زکات و خمس میتوان داد به او، و در این فرقی میان مستحق زکات و خمس هست یا نه؟
جواب
به چنین جماعت زکات و خمس و فطره دادن مشکل است.
مسأله 114-:در خمس حصه امام یا غیر حصه امام علیه السلام را مالک با تجویز بعضی از صلحا که مرتبه استدلال نداشته باشند به سادات مستحقین میتوانند داد یا نه؟
جواب
البته به تجویز عالم به اخبار اهل بیت علیهم السلام بدهند.
مسأله 115-:خمس را بر مستحقین و یتامی و ابن السبیل متساوات تقسیم باید کرد یا هر قدر خمس که کسی داشته باشد به یک صنف بلکه به یک شخص میتواند داد، و استحقاق در سید البته شرط است یا نه؟ و اگر قدری دارد و یا اصلا خبری ندارد، یا آنچه دارد از قوت سنه میتوان داد یا
جواب
حصه امام علیه السلام را البته به تجویز فقیه بدهند و فقیه در تقسیم آنچه مصلحت داند به عمل میآورد، و استحقاق شرط است، و زیاده بر قوت سال نمیتوان داد.
مسأله 116-:در یتامی سادات نیز استحقاق شرط است یا نه؟
جواب
احوط آن است که رعایت استحقاق بشود.
مسأله 117-:از مال صغیر زکات دادن در غلات و غیرها بر وصی یا قیم که مال صغیر عرفا به اعتبار خویشی در دست او هست بباید داد یا واجب نیست؟
جواب
مشکل است دادن زکات در چنین صورتی.
مسأله 118-:در غیر ربح تجارت و آنچه ارباب صناعات کهعرفا به آن حرفه صادق آید و از زراعت که زیاده بر قوت سنه باشد بر جمیع که خمس واجب است در امور دیگر، مثل نوکری شخصی کرده، یا نفع از حاصل گوسفند یا شتر بهم رسیده، یا مثل ملائی این زمان یا نماز و روزه گرفتن مبلغی
جواب
در امور هر چه به روشی شده باشد که عرفا کسب شده باشد باید داد، و احتیاط این است که در هبه که نسبت به حال او خطیر گویند، و در میراث که به او رسد از جائی که گمان نداشته باشد خمس باید داد، بنا بر حدیثی که علی بن مهزیار نقل کرده.
مسأله 119-:در باب زکات گوسفند که به سیصد برسد هر صد یکی باید داد تا به چهار صد؟
جواب
احتیاط این است که در سیصد و یک چهار گوسفند بدهند و در چهار صد نیز چهار.
مسأله 120-:مثلا کسی ده تومان داشت خمس آن را داد، و در اثنای سال دیگر که تجارت میکند جمیع اخراجات سال او باید از فایده باشد یا بعضی از اصل و بعضی از فایده، و بر فرضی که مداخل دیگر نیز داشته باشد چه حکم دارد؟
جواب
اخراجات از فایده است، و چنانچه مداخل دیگر نیز داشته باشد اخراجات را توزیع بر ربح تجارت و مداخل او بالنسبه میکند.
مسأله 121-:مراد از مؤمنی که یتیم او را از زکات توان داد جماعت عامی که پروا به دین نداشته باشند، بعضی مثلا دوازده امام شنیدهاند و نام ایشان را نمیدانند، و بعضی نام را یاد گرفته امانمیدانند که امام چه معنی دارد که خلیفه و جانشین پیغمبراند، چه جای آن که دلیل
جواب
چنان که دانشمند صالح بهم رسد بهتر است، و اگر چنین بهم نرسد به ضرورت میتوان داد.
مسأله 122-:سادات اضطرار ایشان به چه حد که میرسد از زکات واجبه و فطره از غیر سید میتوانند گرفت؟
جواب
ظاهر این است که اضطراری که به حدی رسیده باشد که خوف تلف باشد به قدر سد رمق میتوانند گرفت.
مسأله 123-:کسی که به غریبی آمده و میگوید من سیدم بدون ثبوت خمس میتوان داد، و بر فرضی که مشهور باشد که میر یا سید میگویند میتوان داد بدون علم به ضبط سلسله ایشان.
جواب
خمس دادن بدون ضبط سلسله یا شهادت عدلین به روشی که علم شرعی به نسب او بهم رسد مشکل است.
مسأله 124-:کسی احسان به کسی میکند، و گیرنده مستحق نباشد، و قرینه نباشد که آنچه میدهد از چه وجه است، آیا واجب است که بگوید که از چه وجه است یا نه؟
جواب
چنانچه ظن غالبی نداشته باشد که از قرائن ظاهر باشد که از وجه زکات است سؤال کردن در کار نیست.
مسأله 125-:جماعتی که نهایت احتیاج دارند، اگر کسی به قرض به ایشان چیزی بدهد و خود از خمس بهم رسانند و تسلیم ایشان نکرده قرض خود را حساب کند هر چند به ایشان بگوید خوب است، و منع نقل خمس که واقع شده اگر به قرض ایشان داده شود و در آن بلدی که سادات حاضر نیستند به
جواب
باید او را مطلع کنند، یا اول که قرض به او میدهند اذن از او بگیرند که چنانچه خمس بهم رسد تنخواه طلب خود بر دارد، و خمس را نزد عالم به اخبار اهل بیت که قابل ترجیح مسائل داشته باشد برند آنچه مصلحت داند به عمل میآورد.
مسأله 126-:هر گاه غله را زکاتش داده باشند و سالی بر آن بگذرد زکات خمس دارد یا نه؟
جواب
زکات خمس باید داد، زکات دادن غله باعث سقوط این نشده.
مسأله 127-:شخصی که از وجوه استحقاق میگیرد، خرج او باید به چه نحو باشد، مثلا اگر موافق زی اقوام باید بود زی اقوام مختلف باشد بعضی در ده باشند و وضعی نداشته باشند، و بعضی در شهرند و فی الجمله وضعی دارند، موافق کدام باید بود.و مثلا در مأکولات اگر وسط و عرف را
جواب
در این امور ضابطه قرار دادن مشکل است، و عمل به عرف و عادت و امثال آن در آن بلد خوب است، و اللّه یعلم.
مسأله 128-:به اعتقاد شما مال و جهات و مصالح الاملاک و تخم از غله بیرون میروند، و بعد از آن زکات میدهند یا نه؟
جواب
سوای خراج که میگیرند دیگر دلیل ندارد که بیرون روند.
مسأله 129-:هر گاه جنسی را یک نوبت خمس بدهند، مرتبه دیگر خمس باید داد یا نه؟ و بعد از آن لازم است که در سال آینده از آن خرج کنند و مداخل سال آینده ذخیره شود چون نفع سادات میشود، یا از مداخل آینده روز به روز خرج کند یا از هر دو تا؟
جواب
خمس یک نوبت که داد کافی است، و خرج را از هر دو تا بکند بهتر است.
مسأله 130-:هر گاه نوکری مثلا کسب این کس شده باشد، یا بعضی که اکثر اوقات نماز میکنند و روزه میدارند، اینها اگراز آن وجوه چیزی از اخراجات سال زیاده آید خمس باید داد یا نه؟
جواب
بلی خمس میباید داد.
مسأله 131-:شما از وظائفی که میگیرید اگر چیزی از اخراجات سال زیاده آید خمس میدهید یا نه؟
جواب
وجوبش مشخص نیست، و احتیاط خوب است.
مسأله 132-:از چه وقت حساب میشود مدتی که خرج سال وضع شود که خمس باید از وقت عمل یا از وقتی که آن وجه که کسب کرده به دست افتد، گاه هست که اجرت در محل میماند و بعد از مدتی به دست میافتد.
جواب
از وقتی که به دست آید اجرت عمل تا آن وقت سال دیگر هر چه زیاده آید خمس دارد.
مسأله 133-:به سادات رد مظالم میتوان داد یا نه؟ و کفاره واجبی نیز به ایشان دادن چه صورت دارد؟
جواب
رد مظالم را به ایشان میتوان داد، بعضی متعین میدانند دادن به ایشان را، و کفاره نمیتوان داد، چون از صدقات واجبه است، مگر دهنده سید باشد.
مسأله 134-:از وجوه استحقاق صرف راه عتبات کردن چون است؟
جواب
خلاف است.
مسأله 135-:در وجوه استحقاق فرق میان بعضی وظائف مقید به استحقاق و میان خمس و زکوات و بعضی تصدقات واجبه هست یا نه؟
جواب
میان اینها تفاوت معلوم نیست که باشد.
مسأله 136-:مردی که از جمله مستحقین و شغل ذمه به مهر دارد، آیا اگر از وجوه استحقاق زیاده از خرج سال به دست او افتد بگیرد و به مهر زن بدهد که از قرض خلاص شود بهتر است یا رعایت حال فقرا کند که دیگری صرف خود کند کدام ترجیح دارد؟
جواب
اگر قصدش ابراء ذمه خود باشد میتواند گرفت، و اللّه یعلم.
مسأله 137-:هر گاه در خمس باید احتیاط کرد که به تجویز فقیه جامع الشرائط داده شود، گاه باشد که طالبان علمان که دان مرتبه نباشند تکلیف نکنند به دادن خمس، و سادات عسرت تمام بکشند، و اکثر مردم هم ادای خمس نکنند، آیا تجویز میکنید که به نیابت شما تکلیف دادن خمس از
جواب
عموما این تجویز مشکل است، و اگر جائی دست به فقیه نرسد و صاحب خمس به تجویز محدث صالح متدین بدهند شاید بد نباشد.
مسأله 138-:طلبه علوم که توانند میان قدری تحصیل و کسبی یا تجارتی یا زراعتی جمع کنند بهتر است، یا از وجوه استحقاق بگیرند و در تحصیل بیشتر بهکوشند؟ و هر گاه جماعت مذکوره از سواد اعظم نقل کرده به رساتیق روند از برای هدایت مردم، و معاش ایشان از غیر وجوه مذکوره می میسر شود، لازم خواهد بود رفتن یا راجح یا بر عکس؟ چون سواد اعظم مسائل مشکله در خدمت فضلا تحصیل میکنند و در علم نیز ترقی میکنند.
جواب
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ،
با قدرت بر کسب اگر با طلب
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 590
علوم ضروریه جمع شود دور نیست که بهتر باشد از اخذ زکات و صدقات. و اگر داند که بر تحصیل علم او فوائد عظیمه از نشر علوم و دفع بدع مترتب میشود و با کسب جمع نمیشود، اخذ صدقات بهتر خواهد بود، و اللّه یعلم.
مسأله 139-:اگر کسی که از ارباب استحقاق است آن قدری که در کتابها مضبوط است در نفقه واجب النفقه گاه باشد زیاده بگیرند، مثلا هر عید و نوروز رخت تازه میخواهند، و اکثر آن است که صرفه کنند و ذخیره شود، بیان فرمایند که چه صورت دارد؟ باید دیگر نداد تا کهنه شود یا هر عید و نوروز میتوان داد؟
جواب
باز به عرف و اقارب بلد بر میگردد.
مسأله 140-:هر گاه کسی از جمله طلبه باشد که از صرف و نحو و معانی و بیان و منطق و اصول و تفسیر و فقه و حدیث هر کدام وقوف داشته باشد تواند در همه اینها درس گفت، یا در بعضی محتاج به خواندن باشد و معاش او از وجه استحقاق باشد، آیا میتواند که از تفاسیر سه و چهار دا
جواب
آنچه در تحصیل مسائل ضروریه و ترویج اخبار و آثار ائمه طاهرین او را ضرور باشد ظاهرا مستثنا باشد، مگر آن که به عاریه به آسانی برای او میسر شود، و اگر تملیک به زن و فرزند بکند ظاهرا بد نباشد، اگر چه به غیر ضرورت شرعیه قبول این امور نکردن بهتر است، و اللّه یعلم.
مسأله 141-:زنی که به قدر پنج تومان یا شش تومان ملک داشته باشد، و اطفال سید داشته باشد، میتواند از برای ایشان خمس بگیرد یا واجب است که از ملک خود به فروشد و صرف ایشان کند هر چند خود به آن نهایت احتیاج داشته باشد؟
جواب
برای ایشان ظاهرا خمس توان گرفت.
مسأله 142-:اگر کسی مستحق باشد که از وجوه استحقاق به سهولت معاش او میرسیده باشد، و خفتی و ذلتی نسبت به ایشان واقع نمیشده باشد، به آن اکتفا کند بهتر است یا تلاش جوائز ظلمه و وظائف حکام کند؟ چون اینها گاه باشد به عنوان عطیه بهدهند و از وجوه استحقاق خلاص شود.
جواب
ظاهرا اولی باشد اگر به استحقاق موصوف باشد.
مسأله 143-:ارباب استحقاق میتوانند ظروف و فروش متعدده داشت، گاه باشد که در عرض سال سه چهار نوبت چند دست رخت خواب به واسطه مهمان احتیاج خواهد داشت، آیا از خود ذخیره کند که در آن وقت خجالت مردم نکشد و تصدیع به کسی ندهد یا نه؟
جواب
به قدر عادت امثال چنانچه مذکور شد.
مسأله 144-:کسی که مستحق است و میباید زیاده بر مؤونت سال نگیرد سه چهار قبا دارد که دو سه سال اکتفا میتواند کرد، و بر این قیاس پوستین و بعضی اسباب ضروری.
جواب
مثل سابق است، و احتیاط در جمیع بهتر است، و اللّه یعلم.
مسأله 145-:کسی که استطاعت حج از راه بیابان نداشته باشد اما استطاعت راه دریا داشته باشد، چنانچه مشهور است که ده دوازده تومان اوساط مردمان را بیشتر خرج نمیشود آیا حج واجب است یا نه؟
جواب
چنانچه در دریا خوف غالب نباشد و فی الجمله مضبوط باشد اخراجات واجب است رفتن، و چنین شخصی مظنون او باشد که مال او بعد آذوقه مال عیال وفا به اخراجات او میکند.
مسأله 146-:کسی که در حین صغر سن میراثی به او میرسد که مستطیع شده و در حین بلوغ در دست وصی بوده به تدریج به او میداده، و ظن غالب داشته که جمیع را به یک مرتبه به او نمیدهند مگر به عنف و تعدی، و احتمال داشته که با وجود خشونت نیز ندهد، آیا بر چنین شخصی حج واجب
جواب
آن کس بهتر میداند چنان که ظن غالب بوده که بدونمرتکب شدن نامشروع گرفتن ممکن نبوده و در وقت اختیار وجه استطاعت بر طرف شده واجب نخواهد بود.
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 590