باب دهم در بعض وجوه محرمه و بیان بعضی اسباب ملاهی
مسأله 220-:وظیفه طالب علم از وجوه سر گله و ابریشم و غیر آن چون است؟
جواب
اینها صورت شرعی ندارد.
مسأله 221-:مال و جهات را که حکام میگیرند بعد از گرفتن ایشان بر غیر ایشان حلال است هر چند صاحبش را دانیم؟ و عشر گندم دیلجه همین حکم دارد یا نه؟
جواب
از احادیث ظاهر میشود که هر گاه ایشان خود بگیرند و حواله نکنند که این کس خود بگیرد، بعد از گرفتن ایشان مباح است، هر چند صاحبش معلوم باشد، و عشر هم ظاهرا همین حکم دارد.
مسأله 222-:هر گاه دو نفر عالم باشند و یکی را گوئیم اعلم است از دیگری این غیبت خواهد بود یا نه؟
جواب
معلوم نیست که این بیان واقع است که گفته.
مسأله 223-:موشک اندازی چه صورت دارد؟ داخل آلات لهو است یا نه؟
جواب
احتمال اسراف دارد.
مسأله 224-:شبها که این کس میخوابد چراغ روشن گذاشتن که وقتی بیدار شود روشن باشد، و شاید که هم خوابش طولانی شود، اسراف است یا نه هر چند که ارباب استحقاق باشد؟
جواب
اگر قصد صحیحی داشته باشد معلوم نیست اسراف باشد.
مسأله 225-:زراعت قبرستان کردن بعد از آن که اکثر آن مندرس شده باشد و از بعضی شاید اندک علامتی باشد چون است؟و مالک آن سنگ کیست بعد از مدتی که قبر مندرس شود؟
جواب
حوط آن است که تا اثری از بعضی قبور باشد زراعت و غیر زراعت از تصرفات نکنند، و سنگ دور نیست که حکم وقف داشته، و تا ممکن باشد از جای قبر نباید حرکت داد، و با عدم معلومیت قبر بر سر قبر دیگر شاید توان گذاشت.
مسأله 226-:جماعت جامه باف کلافه خود را به خون گوسفند رنگ میکنند، و بعد از آن مکرر در آب روان میشویند تا جوهر خون بر طرف میشود چه میفرمائید؟
جواب
جزم به دغدغه نمیکنیم، و نکردن این فعل بهتر است.
مسأله 227-:عطیه و احسان که زن به معلم طفلش میکند و احتمال دارد که شوهرش اذن نداده باشد، آیا حمل به صحت کنیم یا احتیاط باید کرد؟
جواب
حمل بر صحت میتوان کرد، و اگر قرائن واضحه بر خلاف باشد احتیاط بد نیست، و اللّه یعلم.
مسأله 228-:جرت طواحین را بعضی دغدغه میکنند از چه راه است؟
جواب
از آنها که دغدغه میکنند باید پرسید.
مسأله 229-:اسباب ملاهی از بابت دهل و سرنا و کرنا و سنج و نقاره و دف صاحب جلاجل و غیر اینها هر چیز از اسباب ملاهی باشد و نص خاص در آن باشد حکم به حرمت آن میتوان کرد یا نه؟
جواب
هر چه داخل ملاهی باشد حرام است هر آن که عرفا سازگویند، و اگر استماع نکند و محظوظ نباشد شاید تغییر طریق ضرور نباشد، و اللّه یعلم.
مسأله 230-:با آب گرم جامه را شستن که شپش به میرد چون است.
جواب
ظاهرا قصور ندارد و نهی در خاطر نداریم.
مسأله 231-:پای بر سفره گذاشتن در حالت اختیار چون است با وجود این حدیث که امام علیه السلام از این فعل متغیر شد و اندک تصدیعی که میکشیده باشند به سبب گذاشتن ظروف و نان و غیر آن باعث جواز خواهد شد بدون کراهیت یا نه؟
جواب
تا مقدور باشد نکردن اولا است، و با قدری مشقت تخفیف کراهت با زوال معلوم نیست.
مسأله 232-:گفتن به کسی بنده توام، خواه استاد باشد یا عالم یا صالح یا از اهل دنیا مرجوح است یا نه، هر چند منظور تواضع باشد نه سالوسی؟
جواب
نسبت به کسی که جهت دینی منظور باشد و معنی صحیحی قصد کند حکم به بدی نمیتوان کرد، و اللّه یعلم.
مسأله 233-:مراد به ظروف نقره که استعمالش حرام است چه چیز است؟
جواب
ظاهر این است که هر آنچه در عرف و عادت به جهت استعمال اکل و شرب باشد.
مسأله 234-:کشمش را هر گاه به کوبند، و شیره آن را گرفته به جوشانند، آیا در عصیر این نیز در حدش بر طرف شدن دو ثلث شرط است، یا همین که عرفا صدق دوشاب و شیره بر آن صادق است کافی است؟
جواب
به سبب غلیان و جوشیدن حکم به حرمت عصیر کشمش و مویز نمیتوان کرد، اما احتیاط این است که ذهاب ثلثین به عمل آید
مسأله 235-:کشمش را هر گاه در میان آب نارنج و غیره به جوشانند چه حکم دارد در حرمت و حلیت قبل از ذهاب ثلثین؟
جواب
چنان که کشمش به قدری باشد که شیره او آب را رنگین کند به حیثیتی که آب مویزش گویند، و همچنین اگر انگور بیندازند و دغدغه دارد قبل از ذهاب ثلثین، اما اگر قدر قلیلی باشد که شیره او محسوس نشود حرام نمیشود.
مسأله 236-:آوازی که طرب داشته باشد اما ترجیع و تحریر نداشته باشد غنا و حرام است یا نه؟ و در قرآن خواندن چه حکم دارد، و ترجیع و تحریر بدون طرب که به صدائی به خواند غنا است یا نه؟
جواب
غنا عبارت از ترجیع صوت مطرب است، پس طرب تنها حرام نیست، بلکه صوت حسن است، خصوصا در قرآن خواندن مستحب است. و ترجیع دو احتمال دارد یکی ترجیع که از شأنش طرب باشد، و به اعتبار بد صدائی کو طرب نداشته باشد، و یا ترجیعی که طرب هم داشته باشد، و احتیاط اجتناب از او است.
مسأله 237-:آب غوره را که به جوشانند حرام میشود و احتیاج به ذهاب ثلثین هست یا نه؟
جواب
تا شیرین نشود به حیثیتی که در عرف انگور اطلاق کنند حرام نمیشود.
مسأله 238-:شیر زنان حرام است اگر کسی در کبر سن به خورد، و همچنین در طفل بعد از دو سال یا نه؟
جواب
بعد از دو سال تا دو ماه حدیث دارد، اما بعضی حملکردهاند بر حالت اضطرار، و بعد از دو ماه دغدغه حرمت دارد، بلکه مطلقا بر ایشان سوای همان قدر احتمال حرمت دارد.
مسأله 239-:در بعضی بلاد که أهل تسنن میباشند و کشک و روغن میسازند، و گاه اتفاق میشود که مهمان ما میشوند، یا ما را به ایشان رجوعی هست، چیزی دادن به ایشان، و در خانه ایشان چیزی خوردن چون است؟ و خریدن کشک و روغن ایشان هر چند ضرورت نباشد چه صورت دارد؟
جواب
چنان که تعصب ایشان ظاهر نباشد ظاهرا جائز است، و با ظهور تعصب ایشان اجتناب کردن بدون ضرر شاید احوط باشد.
مسأله 240-:دعا هر گاه حدیث داشته باشد که بنویسند و بیاشامند به مرکب نوشتن و آشامیدن چون است با وجود نفرت طبع؟
جواب
حرمت هر چیز که طبع از آن متنفر باشد ثابت نیست، اما احتیاط آن است که به زعفران و امثال آن نوشته شود.
مسأله 241-:پوست بادام تلخ و جوز و پوست پسته که مانند چوب است و در بعضی کوهسار پوست آن را با مغز آن آرد میکنند و با دو شاب ممزوج میکنند، و گاه با آرد گندم ممزوج میکنند و نان میپزند، و تلخی آن بر طرف میشود، بلکه لذت بهم میرساند، و همچنین عرق یا آب دهن هر
جواب
پوست به روش مذکور و آب دهن و عرق ظاهر این است که حلال باشد، و جماعتی که دغدغه میکنند از راه خباثت است، و خباثت آنها ثابت نیست، خصوصا به روش مذکور در پوست و در باب چرس و بیخ و در دانه حرمت آنها تابع اسکار است، هر چه کثیر آن باعث اسکار شود قلیلش نیز حرام است.
مسأله 242-:زن ذبح میتواند کرد یا نه؟
جواب
مکروه است ذبح کردن ایشان اما جائز است.
مسأله 243-:در وقتی که دو شاب میپزند دو محل است که یکی از برای انگور است و دیگری از برای عصیر، اول نسبت به ثانی ارتفاع دارد، و عمق هر کدام به قدر یک کر شاید زیاده باشد، اگر احد هما نجس شود جریان آب اگر مقدور نشود، تطهیر به آب قلیل چه نحو میتوان دارد؟ و همچنی اگر کر پیش از آن که از آب کرده شود و آب روان و باران و تابیدن آفتاب ممکن نباشد علاج آن به چه خواهد بود؟
جواب
چنانچه کر میسر شود که بریزند آن آب را بر محل نجس احوط است. و طریق تطهیر در جمیع به آب قلیل آن است که اول پائین او را بشویند، و همچنین به تدریج از پائین بسمت بالا شسته شود، و آخر غساله آن را به کوزه بر دارند به کهنه خشک کنند، و آن کوزه و کهنه را آب کشند احتیاطا، و احتیاط این است که دو مرتبه به این روش شسته شود.
مسأله 244-:بعضی اوقات گوسفند را میدوشند و این کس غافل است در میان ظرف شیر بول میکند یا فضلهاش میریزد، و گاه هست که فضلهاش روان است و به شیر ممزوج میشود دغدغه دارد یا نه؟
جواب
ظاهرا دغدغه ندارد و حلال است.
مسأله 245-:زراعتهائی که مدار آنها بر فضله انسان است که از میان آن میروید و آب میکشد چه صورت دارد؟
جواب
مباح و حلال است.
مسأله 246-:در وقتی که گاو در خرمن میکنند که به کوبند گاو گندم را بسیار میخورد و باز گندم را درست دفع میکند در میان خرمن و به گندم خرمن ممزوج میشود چه صورت دارد؟
جواب
ظاهر این است که دغدغه نداشته باشد. و در میان گوشت میجوشد و آب گوشت به میان آن میرود و ممزوج میشود اشتباهی ندارد.
و تا علم بهم نرسیده باشد که از آن چیزی متصل شده باشد دغدغه آن معلوم نیست اگر چه بیرون کردن آن از میان گوشت اولا است، و در اعضای دیگر که حرام است اگر در میان گوشت به جوشد اشکال بیشتر است.
مسأله 247-:در جلد کله که پخته شود چه میفرمایند میتوان خورد یا نه؟ و بعضی میگویند مطلق جلد حرمتش معلوم نیست این حرف صورتی دارد یا نه؟
جواب
حرمت جلد معلوم نیست و اباحه اظهر است.
مسأله 248-:در قلیان چه میفرمایند داخل شبهات میدانید یا نه؟ و بر تقدیر دانستن اجتناب از چنین شبهه چرا سنت باشد و حال آن که تهدید بلیغ در بعضی روایات بر ارتکاب شبهات نمیدانید، چه میفرمائید در این که آیات و روایات داله بر اباحت اشیاء ظاهرا بر مأکول و مشروب است، و قلیان را در عرف و لغت هیچ کدام مشروب نمینامند، بلکه فعلی است که کردن آن موقوف بر رخصت شارع است.
جواب
عمومات اباحت اکثر اعم از مأکول و مشروب است، و جواب این سخنان در این مواضع ذکر نمیتواند کرد.
مسأله 249-:بسیار میشود که بر مویز و انجیر و امثال آنها از مو و پشم و پنبه و غیر آنها میچسبد خوردن آن چه صورت دارد؟
جواب
دلیل بر حرمت مو و پشم و پنبه و امثال اینها قائم نشده، و حکم به حرمت بدون دلیل نمیتوان کرد، و اللّه یعلم.
مسأله 250-:در وظیفه سر کار فیض آثار حضرت امام رضا علیه السلام به فرمایند که اکثر مصارف آن بهم مخلوط شده، و بعضی مداخل آن به مصارفش وفا نمیکند، و مجموع به مجموع وفا میکند، آیا اگر در این صورت اگر مجموع مخلوط بهم شده باشد و به مصارف مقرره آن بدهند حرام است و و نامشروع چون خلاف گفته واقف یا نه؟
جواب
اگر در خصوص آن وجهی که به این کس دهند معلوم او باشد که خلاف شرائط وقف در آن به عمل آمده نمیتوان گرفت، اما اکثر اوقات شرائطش معلوم نمیباشد، و اللّه یعلم.
مسأله 251-:هر گاه جمعی باشند که در پنجه مال وجهات با هم شریک باشند یا سرشماری که در بعض بلاد باشد و یک نفر از ایشان که به اعتبار دنیا اعتبار او بیشتر است او را التماس میکنند که ما را آنچه باید داد به شما میدهیم که شما تسلیم نوکر حاکم کنید و منتدار هستند، و شاید نفعی هم به ایشان برسد از دادن آن شخص، اگر کسی چنین کند و مرتکب این امر شده از ایشان بگیرد و به حاکم دهد آیا آثم است یا نه؟
جواب
اگر کسی به رضای خود کسی را التماس کند، دور نیست که به اعتبار مصلحت او خوب باشد، اما چنانچه اغلبی آناست که سر گردانی کسی را رئیس میکنند و التماس مینمایند و بیچارگان هستند که از ایشان به تعدی میگیرند وجهی ندارد و اعانت بر ظلم است، و مرتکب شدن چنین امری صورت ندارد.
مسأله 252-:گاه میشود که در مزرعه چند نفر تحصیلدار از مالو جهات و غیره وارد میشوند و به قدر دو هزار دینار طلب دارند، و هر شب قریب هزار دینار خرج ایشان است، آیا اگر کسی از شرکا یا غیره وجه مطالبه آن جماعت از خود بدهد تا ایشان حرکت کرده اخراجات کمتر واقع شود و باعث نفع شرکاء شود، و بعد از آن از شرکاء متفرقه یا مجتمع الاجزاء بگیرد چه صورت دارد. و در صورت مذکوره هر گاه به اعتبار مکث محصلان نقصان آن ده باشد آیا سعی نمودن و تحریک مردم شرکاء از برای زود دادن وجه اعانت ظالم خواهد بود یا نه؟
جواب
این نیز از جواب مسأله سابق معلوم میشود، و چنین امور را حسبتا مرتکب نمیتوان شد.
مسأله 253-:تشدید قرآن را لازم است نوشتن یا نه؟
جواب
در کتابها که نوشته میشود مشخص نیست که واجب باشد اما در قرآن باید نوشت.
مسأله 254-:خربزه بازی حرام است یا نه؟
جواب
سوای چند چیز که رخصت دارد در آن گرو بستن در غیر آن دیگر دغدغه دارد.
مسأله 255-:غلط قرآن را واجب است درست کردن، و اگر کسی غلط بخواند البته به او باید گفت یا نه؟
جواب
به طریق امر معروف کردن اینها بهتر است و بعضی میگویند واجب است.
مسأله 256-:حدیثی که حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله به حضرت امیر المؤمنین علیه السلام فرمود که سگهای هرزه گرد را به کشد معتبر است میتوان کشت یا نه؟
جواب
بلی حدیث است، و سایر حیوانات که موذی نیستند نکشند بهتر است.
مسأله 257-:شبها که کسی مطالعه میکند اگر چراغ را خاموش نکند و بخوابد داخل اسراف است یا نه که هر گاه بیدار شود چراغ مهیا باشد؟
جواب
اگر بر او دشوار باشد روشن کردن ظاهرا قصور ندارد.
بیست و پنج رساله فارسی، متن