باب روایت کتب و توسّل به آن و حدیث و فضیلت نوشتن
[١4١]١-ابو بصیر گوید: از امام صادق علیه السّلام راجع به فرمایش خدا (کسانی که سخن را می شنوند و از بهترینش پیروی می کنند) [زمر (٣٩) : آیۀ ١٨]پرسیدم، حضرت فرمود: او مردی است که حدیثی شنود و آن را آن گونه که شنیده، بی کم و زیاد بازگو نماید.
[١4٢]٢-محمّد مسلم گوید: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: از شما حدیث می شنوم آن را زیاد و کم می کنم فرمود: اگر معانی آن را برسانی اشکالی ندارد.
[١4٣]٣-داود فرقد گوید: به حضرت صادق علیه السّلام عرض کردم: سخنی از شما می شنوم و می خواهم همان طور که شنیده ام، روایت کنم ولی به خاطرم نمی آید.
فرمود: به عمد فراموش می کنی؟ گفتم: نه. فرمود: مقصودت معانی سخن من است؟ گفتم: آری. فرمود: اشکالی ندارد.
[١44]4-ابو بصیر گوید: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: حدیثی از شما بشنوم و از پدرتان روایت کنم یا از پدرتان بشنوم از شما روایت کنم (چطور است) ؟
ص :١٢١
عن القاسم بن محمّد، عن علیّ بن أبی حمزه، عن أبی بصیر قال:
قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: الحدیث أسمعه منک أرویه عن أبیک أو أسمعه من أبیک أرویه عنک؟ قال سواء إلاّ أنّک ترویه عن أبی أحبّ إلیّ و قال أبو عبد اللّه علیه السّلام لجمیل: ما سمعت منّی فاروه عن أبی.
[١45]5-و عنه، عن أحمد بن محمّد و محمّد بن الحسین، عن ابن محبوب، عن عبد اللّه بن سنان قال:
قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام یجیئنی القوم فیستمعون منّی حدیثکم فأضجر و لا أقوی، قال: فاقرأ علیهم من أوّله حدیثا و من وسطه حدیثا و من آخره حدیثا.
[١46]6-عنه بإسناده، عن أحمد بن عمر الحلاّل قال:
قلت لأبی الحسن الرّضا علیه السّلام: الرّجل من أصحابنا یعطینی الکتاب و لا یقول: اروه عنّی یجوز لی أن أرویه عنه؟ قال: فقال: إذا علمت أنّ الکتاب له فاروه عنه.
[١4٧]٧-علیّ بن إبراهیم، عن أبیه و، عن أحمد بن محمّد بن خالد، عن النّوفلیّ، عن السّکونیّ، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال:
قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: إذا حدّثتم بحدیث فأسندوه إلی الّذی حدّثکم فإن کان حقّا فلکم و إن کان کذبا فعلیه.
[١4٨]٨-علیّ بن محمّد بن عبد اللّه، عن أحمد بن محمّد، عن أبی أیّوب المدنیّ، عن ابن أبی عمیر، عن حسین الأحمسیّ، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال،
القلب یتّکل علی الکتابه
[١4٩]٩-الحسین بن محمّد، عن معلّی بن محمّد، عن الحسن بن علیّ الوشّاء، عن عاصم بن حمید، عن أبی بصیر قال:
ص :١٢٢
فرمود: فرق ندارد، جز اینکه به نام پدرم روایت کنی، دوست تر دارم. آن حضرت به جمیل فرمود: آنچه از من شنوی از طرف پدرم روایت کن.
[١45]5-عبد اللّه سنان گوید: به حضرت صادق علیه السّلام عرض کردم: مردم می آیند و حدیث شما را از من می شنوند و من به تنگ می آیم و نمی توانم (ادامه دهم) . فرمود: حدیثی از اول کتاب، حدیثی از وسط آن و حدیثی از آخرش برای آنان بخوان.
[١46]6-احمد عمر حلاّل گوید: به علی بن موسی الرضا علیهما السّلام عرض کردم:
مردی از یاران ما شیعیان به من کتابی می دهد و نمی گوید این کتاب را از من روایت کن. بر من رواست که از او روایت کنم؟ فرمود: اگر بدانی کتاب از آن اوست، از او روایت کن.
[١4٧]٧-امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود: هرگاه حدیثی به شما گویند (در مقام نقل) به گوینده اش نسبت دهید. اگر درست باشد به سود شماست و اگر دروغ باشد به زیان اوست.
[١4٨]٨-امام صادق علیه السّلام فرمود: دل به نوشتن آسودگی یابد.
[١4٩]٩-ابو بصیر گوید: شنیدم که امام صادق علیه السّلام می فرمود: بنویسید زیرا تا ننویسید حفظ نمی کنید.
ص :١٢٣
سمعت أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول: اکتبوا فإنّکم لا تحفظون حتّی تکتبوا.
[١5٠]١٠-محمّد بن یحیی، عن أحمد بن محمّد بن عیسی، عن الحسن بن علیّ بن فضّال، عن ابن بکیر، عن عبید بن زراره قال:
قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: احتفظوا بکتبکم فإنّکم سوف تحتاجون إلیها.
[١5١]١١-عدّه من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد بن خالد البرقیّ، عن بعض أصحابه، عن أبی سعید الخیبریّ، عن المفضّل بن عمر قال:
قال لی أبو عبد اللّه علیه السّلام: اکتب و بثّ علمک فی إخوانک فإن متّ فأورث کتبک بنیک فإنّه یأتی علی النّاس زمان هرج لا یأنسون فیه إلاّ بکتبهم.
[١5٢]١٢-و بهذا الإسناد، عن محمّد بن علیّ رفعه قال:
قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: إیّاکم و الکذب المفترع قیل له: و ما الکذب المفترع؟ قال: أن یحدّثک الرّجل بالحدیث فتترکه و ترویه عن الّذی حدّثک عنه.
[١5٣]١٣-محمّد بن یحیی، عن أحمد بن محمّد بن عیسی، عن أحمد بن محمّد بن أبی نصر، عن جمیل بن درّاج قال:
قال أبو عبد اللّه علیه السّلام: أعربوا حدیثنا فإنّا قوم فصحاء.
[١54]١4-علیّ بن محمّد، عن سهل بن زیاد، عن أحمد بن محمّد، عن عمر بن عبد العزیز، عن هشام بن سالم و حمّاد بن عثمان و غیره قالوا:
سمعنا أبا عبد اللّه علیه السّلام یقول: حدیثی حدیث أبی و حدیث أبی حدیث جدّی و حدیث جدّی حدیث الحسین و حدیث الحسین حدیث الحسن و حدیث الحسن حدیث أمیر المؤمنین علیه السّلام و حدیث أمیر المؤمنین حدیث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و حدیث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم قول اللّه عزّ و جلّ.
[١55]١5-عدّه من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد، عن محمّد بن الحسن بن
ص :١٢4
[١5٠]١٠-امام صادق علیه السّلام فرمود: کتاب ها (نوشته های) خود را نگه دارید که در آینده به آنها نیازمند شوید.
[١5١]١١-مفضّل عمر گوید: حضرت صادق علیه السّلام به من فرمود: بنویس و آموخته های خود را میان برادران دینی خویش منتشر کن و چون مرگت فرارسید، کتاب هایت را به پسرانت ارث بده؛ چرا که برای مردم زمانه ای پرآشوب فرارسد که آن هنگام جز با کتاب هایش همدم نشوند.
[١5٢]١٢-امام صادق علیه السّلام فرمود: از دروغ شاخ دار بپرهیزید. عرض شد:
دروغ شاخ دار چیست؟ فرمود: اینکه مردی به تو حدیثی بازگوید و تو او را (در مقام نقل) رها کنی و آن را از کسی که گوینده از او خبر داده، بازگویی.
[١5٣]١٣-امام صادق علیه السّلام فرمود: حدیث ما را اعراب گذارید که ما مردمی فصیح زبانیم.
[١54]١4-هشام سالم و حمّاد بن عثمان و دیگران گویند: شنیدیم که امام صادق علیه السّلام می فرمود: حدیث من، حدیث پدرم و حدیث پدرم، حدیث جدّم و حدیث جدّم، حدیث حسین و حدیث حسین، حدیث حسن و حدیث حسن، حدیث امیر مؤمنان و حدیث امیر مؤمنان، حدیث رسول خدا و حدیث رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم گفتار خدای بزرگ و والا می باشد.
[١55]١5-ابو خالد شینوله گوید: به ابو جعفر دوم (امام جواد) علیه السّلام عرض کردم:
ص :١٢5
أبی خالد شینوله قال:
قلت لأبی جعفر الثّانی علیه السّلام: جعلت فداک إنّ مشایخنا رووا عن أبی جعفر و أبی عبد اللّه علیه السّلام و کانت التّقیّه شدیده فکتموا کتبهم و لم ترو عنهم فلمّا ماتوا صارت الکتب إلینا فقال: حدّثوا بها فإنّها حقّ.
باب التّقلید [١56]١-عدّه من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد بن خالد، عن عبد اللّه بن یحیی، عن ابن مسکان، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال:
قلت له: اِتَّخَذُوا أَحْبٰارَهُمْ وَ رُهْبٰانَهُمْ أَرْبٰاباً مِنْ دُونِ اَللّٰهِ فقال: أما و اللّه ما دعوهم إلی عباده أنفسهم و لو دعوهم ما أجابوهم و لکن أحلّوا لهم حراما و حرّموا علیهم حلالا فعبدوهم من حیث لا یشعرون.
[١5٧]٢-علیّ بن محمّد، عن سهل بن زیاد، عن إبراهیم بن محمّد الهمذانیّ، عن محمّد بن عبیده قال:
قال لی أبو الحسن علیه السّلام: یا محمّد أنتم أشدّ تقلیدا أم المرجئه؟ قال: قلت:
قلّدنا و قلّدوا فقال: لم أسألک عن هذا، فلم یکن عندی جواب أکثر من الجواب الأوّل فقال أبو الحسن علیه السّلام: إنّ المرجئه نصبت رجلا لم تفرض طاعته و قلّدوه و أنتم نصبتم رجلا و فرضتم طاعته ثمّ لم تقلّدوه فهم أشدّ منکم تقلیدا.
[١5٨]٣-محمّد بن إسماعیل، عن الفضل بن شاذان، عن حمّاد بن عیسی، عن ربعیّ بن عبد اللّه، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام فی قول اللّه جلّ و عزّ:
اِتَّخَذُوا أَحْبٰارَهُمْ وَ رُهْبٰانَهُمْ أَرْبٰاباً مِنْ دُونِ اَللّٰهِ فقال:
و اللّه ما صاموا لهم و لا صلّوا لهم و لکن أحلّوا لهم حراما و حرّموا علیهم
ص :١٢6
قربانت گردم! استادان ما از امام باقر و امام صادق علیهما السّلام روایاتی دارند و چون تقیّه سخت بود، کتاب هایشان را پنهان کردند و از آنان روایت نشد. زمانی که مردند، کتاب های ایشان به دست ما رسید. حضرت فرمود: به نقل آن روایات پردازید که آنها درستند.