به من گفتند: «در جایت بمان حرکت نکن! و من جرأت نکردم کاری بکنم. نه به داخل رفتم و
نه بیرون شدم. آن گاه کنیزی که به همراهش چیزی پوشیده بود از کنارم گذشت. سپس به من
گفتند: داخل شو. و آن کنیز را هم صدا زدند. به سوی ایشان بازگشتم و ایشان به کنیز
فرمودند: آنچه را به همراه داری آشکار کن. و او از پسری سفید ...