شاهنامه فردوسی ب23_داستان کاموس کشانی
بنام خداوند خورشید و ماه****که دل را بنامش خرد داد راه
خداوند هستی و هم راستی****نخواهد ز تو کژی و کاستی
خداوند بهرام و کیوان و شید****ازویم نوید و بدویم امید
ستودن مر او را ندانم همی****از اندیشه جان برفشانم همی