عجب دردیست خو با کام کردن//به نا گه زهر غم در جام کردن
به سر بردن به شادی روزگاران//به ناگه دور افتادن ز یاران
عجب کاریست بعد از شهریاری//در افتادن به مسکینی و خواری
عجب دردیست خو با کام کردن//به نا گه زهر غم در جام کردن
به سر بردن به شادی روزگاران//به ناگه دور افتادن ز یاران
عجب کاریست بعد از شهریاری//در افتادن به مسکینی و خواری