خواب رادر دیدهٔ حیران عاشق بار نیست****خانهٔ خورشید را با فرش مخملکار نیست
عشق مختار است با تدبیر عقلشکار نیست****اینکنم یا آنکنم شایستهٔ مختار نیست
شعلهٔ آواز ما در سرمه بالی میزند****شمع را از ضعف رنگ ناله در منقار نیست
حسن یکتایی وآغوش دویی، رهم است وهم****تا تو از آیینه مییابی اثر دیدار نیست

درباره
شعر , دیوان بیدل دهلوی ,