باب یازدهم در بعضی مسائل میراث
مسأله 258-:زوجه غیر ذات الولد از چه چیزها میراث میبرد از متروکات زوج و از چه چیز نمیبرد؟
جواب
از آب و زمین میراث نمیبرد، و از قیمت عمله خانه و باغ و دکاکین و آسیا و از عین منقولات میبرد.
مسأله 259-:حبوه که مخصوص پسر بزرگ است چه چیزها است؟
جواب
اشهر و اقوا در مسأله حبوه این است که جامههائی که پوشیده باشد یا مهیا کرده باشد برای پوشیدن داخل است، و آنچه نه پوشیده باشد محل تأمل است. و ظاهرا عمامه و رداء داخل باشد، و عدم دخول یا پونچی و کلاه و کفش و موزه و کمربند پوست اشهر است. و در جامههائی که از پوست باشد یا جایز الصلاة نباشدخلافی است، و دخول خالی از قوت نیست، و یک انگشتر که اختصاص بیشتر داشته باشد، و اگر نیست همه مساوی باشد شاید تعیین به قرعه اولا باشد.
و همچنین در تعیین یک مصحف اگر متعدد باشد، و در داخل بودن غلاف مصحف و زیور شمشیر خلافی هست، و دخول خصوصا در اخیر اقوا است، و احوط در اینها که محل خلاف است صلح است، و اللّه تعالی یعلم بحقائق الاحکام و حججه الکرام.
مسأله 260-:متعارف است که در بعضی جاها که از میراث دختر حصه واقعی او را نمیدهند، و آن وقت به همان قلیلی که میدهند راضی میشوند، و آخر او یا وارث او دعوی میکنند که تمام حصه خود را میخواهد، صورت شرعی دارد یا نه؟
جواب
هر گاه هبه نکرده باشد، هر گاه خواهند حصه آن دختر را میتوانند تمام گرفت.
مسأله 261-:مال یتیم و غائب را هر گاه دست به حاکم شرع نرسد بنابر آیه کریمه «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ» جماعت مؤمنین متوجه حفظ آن میتوانند شد یا نه؟
جواب
اگر جماعتی باشند که دیانت ایشان معلوم باشد ظاهرا توانند حفظ آن کرد.
باب دوازدهم در بعضی مسائل متفرقه
مسأله 262-:غیر آباء رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله که از احادیث فهمیده میشود که باید که از کفر و شرک پاک بودهاند باقی انبیاء دیگر فهمیده میشود که چنین هستند یا نه؟
جواب
اکثر گفتهاند اما معلوم نمیشود.
مسأله 263-:در اصول دین چه قسم جماعتی را تقلید نکنند؟در اصول دین چه قسم جماعتی را تقلید نکنند؟
جواب
هر کس به قدر فهم و قابلیت خود مکلف است، و هر دلیل که موجب علم ایشان شود کافی است، اگر چه دلائل اجمالیه باشد، و اللّه تعالی یعلم.
مسأله 264-:کسی که از علومی که به اعتقاد شما موقوف علیه احادیث است از بابت صرف و نحو و معانی و بیان و لغت و فقه و اصول و قدری منطق و تفسیر و حدیث فی الجمله در هر کدام آنها را تواند مباحثه کرد، هر چند در این فنون نهایت مهارت نداشته باشد، چنین کسی اگر نقل آیات کلام و احادیث ائمه معصومین علیهم السلام کند مرخص خواهد بود یا نه؟ با وجود آن که هر گاه رجوع به تفاسیر کند و معنی آیه را به فهمد و بر علما عرضه کند موافق فهمیده ایشان باشد.
جواب
این مسأله را جواب گفتن مشکل است، اشخاص در این باب اختلاف بسیار دارند و عمل به اقوای صور احوط است، و اللّه یعلم.
مسأله 265-:اوساط طالب علم دانستن که فرض ایشان رجوع به علما است در این مرتبه تتبع و قدرت به استدلال است یا این نیز رجوع به اعلم است؟
جواب
این مسأله اصول است باید به استدلال بر او معلوم شود که فرض او استدلال است یا رجوع به علما است
مسأله 266-:کسی که رجوع به اعلم کند، و بر فرض رجوع باید طلب دلیل کند یا به اعتقاد او عمل کند؟
جواب
این را نیز به دلیل باید دانست.
مسأله 267-:اگر کسی تتبع تمام ندارد، و عالمی نیست که رجوع به او کند، چنین شخصی که مسائل از کتب فقهی فهمد یا در کتب احادیث حدیثی که دلالت بر بعضی مسائل دارد داند جمعی که از او پرسند میتواند گفت یا نه؟
جواب
اگر بگوید علما یا بعضی علما چنین گفتهاند یا حدیث چنین وارد شده بد نباشد.
مسأله 268-:اگر کسی در اصول مذهب علم قطعی در بعضی مواد نداشته باشد حال او چون است؟
جواب
احوال اشخاص مختلف است نسبت به بعضی شاید علم حاصل نشود به ظن اکتفا خواهد کرد.
مسأله 269-:در اخبار آحاد این کس را علم بهم رسد که همه جا عمل به علم کرده باشد؟
جواب
مشکل است علم بهم رسانیدن با وجود آن که بعضی احتمال تصحیف دارد، اما علم داریم که تمام اینها مورد علم است، اما در هر کدام بخصوصه علم بهم رسانیدن معلوم نیست.
مسأله 270-:در اثبات باری تعالی و وحدانیت او لازم استکه کسی کتب کلامیه به بیند یا به همان دلائلی که از معصوم متلقی شده است کافی است؟
جواب
در کار نیست بلکه از قرآن فهمیده میشود.
مسأله 271-:چشم اثر دارد یا نه؟ و همچنین سحر را که بعضی منکرند؟
جواب
هر دو اثر دارد، و شاید در سحر به طریق میرانیدن و بعضی اقسام وجود نداشته باشد
مسأله 272-:لعن أهل تصوف مطلقا میتوان کرد یا نه؟
جواب
مطلقا لعن نمیتوان کرد، و بعضی که اعتقاد آن جماعت سابق را دارند کافرند، و بعضی جهال که همان اسم تصوفی دارند هر چند چرخ و سماع کنند فاسقاند لعن نمیتوان کرد.
مسأله 273-:در بعضی احادیث که بر افعالی مکروهه لعن واقع شده، لعن میتوان کرد یا نه؟
جواب
آن لعن را شاید ایشان کرده باشند یا معنی دیگر مراد است.
مسأله 274-:عباس و عقیل چه حال داشتند بعضی حرکات از ایشان ناشی شده؟
جواب
هر دو تا ضعیف الایمان بودهاند قدری.
مسأله 275-:دفن اموات در روضه مقدسه چه صورت دارد با وجود نبش قبور؟
جواب
جزم به حرمت نمیتوان کرد، اما رخصت دادن مشکل است.
مسأله 276-:نقل کردن اموات به مشاهد مشرفه چه صورت دارد؟
جواب
ترک چندین سنت میشود، و باعث ریختن عرض میت است، و آزار مؤمن میشود، و حدیث رخصت نقل در کتب مشهوره نیست، و امانت سپردن میت نیز محل تأمل است، و تأخیر دفن مدتی میشود، و در زیر سردابها که به امانت میگذارند به طریق معهود مدفون نمیشود.
مسأله 277-:بر طفل کمتر از شش سال به اعتقاد شما نماز کردن سنت است یا نه؟
جواب
نماز نمیکنم چون دغدغه بدعت میشود.
مسأله 278-:دفن در نجف اشرف افضل است یا کربلای معلا و کعبه معظمه و مدینه طیبه؟
جواب
احادیث در باب نجف بیشتر است.
مسأله 279-:آیا قبرستان کهنه را آجرش را میتوان کند و تعمیر حمام نمود مطلقا یا نه؟ و همان کسانی که قبر را ساختهاند میتوانند کند بیآن که نبش قبر شود؟
جواب
نمیتوانند کند.
مسأله 280-:مثلا هر گاه کسی وقف کند املاکی چند را وقف حضرت امام رضا علیه السلام یا بعضی قبور جماعتی به اعتبار حسن ظنی که به آن داشتهاند که مذهب ایشان مشخص نیست، یا بر مساجد یا مسجد معینی، از مال چنین وقف مستحقین به ازاء استحقاق میتوانند گرفت؟ و مصرف چنین وقف مستحقین به ازاء استحقاق میتوانند گرفت؟ و مصرف چنین وقفی چه چیز است؟
جواب
باید حاصل موقوفات صرف و خرج آن مزار از فرش و روشنائی، و کسی که به خدمت آن مزار و مسجد مشغول باشد به قدر اجرت عمل میتوان گرفت، و به ازای استحقاق جائز نیست گرفتن.
مسأله 281-:هر گاه حوضی یا پلی خراب شده باشد اجزاء آنرا در حوض دیگر صرف کنند که هر دو خراب است یا یکی ساخته شود مشروع است یا نه؟
جواب
نمیتوان مگر آن که آن حوض را تعمیر نتوان کرد در این صورت شاید بد نباشد.
مسأله 282-:حجره بعضی مدارس که شرط کنند که شب باشند، اگر متولی شرعی گوید که شب باید بود چه صورت دارد؟
جواب
هر گاه متولی شرعی بگوید که شب باید بود مشکل است ترک کردن، و اگر از واقف شرط پرسنده باشد و متولی بگوید روز کافی خواهد بود.
مسأله 283-:گاه میشود که جماعتی که در مدارس حجره دارند، به قدر پنج ماه و شش ماه و بیشتر و کمتر حرکت میکنند به ولایت خود یا عتبات یا غیر آنها، و کسی در حجره ایشان میباشد، و بعد از شش ماه که آمدند متولی شرعی میخواهد که ایشان آنجا باشند، و کسی کهباشد هر متولی گوید، مگر آن شخص به طیب خاطر دست بردارد و اولی بنشیند.
جواب
اگر شرط واقف معلوم باشد عمل به آن کنند، و اگر معلوم نباشد به قدر شش ماه و هفت ماه که بگذرد مشکل است اخراج کسی که نشسته باشد هر متولی گوید، مگر آن شخص به طیب خاطر دست بردارد و اولی بنشیند.
مسأله 284-:منجزات مریض از اصل اعتبار دارد یا از ثلث؟
جواب
احتیاط باید کرد.
مسأله 285-:در ثواب الاعمال و غیر آن حدیثی هست از حضرت صادق علیه السلام که کسی که صلوات بر محمد و آل محمد فرستد خدا و عالمیان از برای او هزار حسنه مینویسند، و از عمار بن موسی حدیثی واقع شده که گفت بودم در نزد حضرت صادق علیه السلام پس مردی گفت: اللهم صل علی محمد، پس بوده باشیم ما و شیعیان ما که به تحقیق داخل شده باشیم در آل. حدیث به حسب ظاهر با سابق منافات دارد؟
جواب
حدیث عمار کم است که تشویش لفظی یا معنوی نداشته باشد، و شاید آن مرد از اهل بیت اصحاب کبار اراده کرده باشد، لهذا منع فرموده، و اگر کسی معنی اعم اراده کند خوب باشد، و اللّه یعلم.
در آخر رساله چنین آمده: تمت الرسالة فی یوم الجمعة (17) شهر جمادی الثانی من شهور سنة (1127) علی ید احقر العباد محمد حسن.
و تمام شد استنساخ و تصحیح و تحقیق این بیست و پنج رساله در روز مولود پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه و آله سنه (1412) ه ق بر دست این فقیر ناچیز سید مهدی رجائی عفی عن جرائمه بحق محمد و اهل بیته الطاهرین.
بیست و پنج رساله فارسی، متن