loading...
فوج
s.m.m بازدید : 329 1395/06/21 نظرات (0)

 


قصاص


 

 

احکام قصاص

قصاص قطع عضو پس از پیوند 

مصالحه و بخشش قصاص 

حدود 

حد زنا

 ارتداد

 محارب

 تعزیر

 

س 2122

 

اشاره

- آیا مجازات قتل عمد فقط قصاص است یا قصاص و دیه؟

ج

- مجازات قتل عمد قصاص است بلی اولیاء دم می‌توانند با دریافت وجه یا بدون آن از قصاص صرف نظر نمایند. و اللَّه العالم.

س 2123

 

اشاره

- آیا قصاص حق انحلالی است یا غیر انحلالی (بسیط) است؟

ج

- حق قصاص برای همه اولیاء دم است و اگر بعضی از آنها عفو کنند باید قصاص‌کننده به مقدار سهم عفوکننده از دیه را به ورثه قاتل بدهد و اگر بعضی از اولیاء دم راضی به دیه شوند باید قصاص‌کننده به مقدار سهم راضی شونده از دیه را، به راضی شونده بدهد. و اللَّه العالم.

س 2124

 

اشاره

- آیا برای اجرای اعدام در مواردی که شارع نحوه آن را مشخص ننموده است، واجب است حکومت نوعی را انتخاب کند که حد اقل درد را برای 
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 360
محکوم دربرداشته باشد؟

ج

- در فرض سؤال بر حاکم شرع واجب نیست کیفیت مذکور در سؤال را انتخاب کند.
و اللَّه العالم.

س 2125

 

اشاره

- اگر اولیاء مقتول بعضی صغیر و بعضی کبیر باشند اولیاء کبیر می‌توانند با پرداخت حقّ اولیاء صغیر قصاص کنند؟

ج

- مانعی ندارد. و اللَّه العالم.

س 2126

 

اشاره

- آیا ولیّ و یا قیم می‌تواند به نیابت از صغار مطالبه قصاص نماید؟

ج

- نمی‌تواند. و اللَّه العالم.

س 2127

 

اشاره

- آیا می‌شود قاتل را در زندان نگه داشت تا اینکه صغار کبیر شوند؟

ج

- چنانچه با گرفتن کفیل و ضمان اطمینان به دسترسی به قاتل پیدا شد نگهداری او در زندان مجوز شرعی ندارد و نگهداشتن قاتل در زندان تا کبیر شدن صغیر ظلم بر قاتل است (بلکه اگر کفیل و ضمانی هم نباشد نگهداشتن قاتل در زندان جائز نیست). و اللَّه العالم.

س 2128

 

اشاره

- چنانچه مجنی علیه قبل از مرگ، جانی را از قصاص نفس عفو نماید حق قصاص ساقط می‌شود و اولیای دم نمی‌توانند پس از مرگ او مطالبه قصاص نمایند نظر حضرتعالی چیست؟

ج

- بر حسب فتوای جمعی از فقهاء عظام حق قصاص ولیّ در صورت مذکوره ساقط نمی‌شود ولی به نظر حقیر جواز قصاص در غایت اشکال است. و اللَّه العالم.

س 2129

 

اشاره

- شخصی دست کسی را می‌گیرد تا قدرت دفاع را از او سلب کند، ثالثی نیز نظارت و دیده‌بانی می‌دهد تا کسی مطلع نگردد و رابعی او را به قتل می‌رساند در این فرض اولًا مجازات قاتل و ممسک و دیده‌بان چیست و ثانیاً مجازات ممسک و دیده‌بان آیا حکم است تا قابل اسقاط نباشد یا حقّ است که با رضایت اولیاء دم قابل اسقاط باشد؟

ج

- مجازات قاتل قصاص است و مجازات ممسک حبس ابد است و مجازات 
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 361
دیده‌بان این است که چشم او را کور کنند و مجازات ممسک و دیده‌بان با رضایت ولیّ دم ساقط می‌شود. و اللَّه العالم.

س 2130

 

اشاره

- در رابطه با این فتوی که «من تعلّق علیه القصاص و قتله غیر ولیّ القصاص یقتصّ منه» آیا حق قصاص از اجنبی و غیر ولیّ قصاص مختص اولیاء دم اوّلی یعنی اولیاء دم مقتول اوّل است یا این قصاص، حقّ اولیاء دم دومی یعنی اولیاء دم قاتل است که خود مقتول ثانی است؟ ضمناً این حق مختص به هر کدام باشد آیا حقّ دیگری باطل و موضوعاً منتفی می‌گردد یا تبدیل به دیه و امثال این می‌گردد؟

ج

- در فرض سؤال که مثلًا زید قاتل عمرو بوده و فرزند عمرو (ولی دم) حق قصاص داشته و بکر که اجنبی بوده زید قاتل را کشته است چون مقتول زید از جهت این که بدون اذن ولیّ دم (فرزند عمرو) واقع شده ظلماً بوده قصاص برای فرزند زید ثابت است که ولیّ دم زید است و ربطی به ولیّ دم عمرو مقتول (پسر عمرو) ندارد ولیّ دم عمرو حق دیه هم ندارد چون بعد از کشته شدن زید قاتل عمرو، محلّ قصاص باقی نیست تا زمینه برای تبدّل به دیه فراهم باشد. و اللَّه العالم.

س 2131

 

اشاره

- در صورتی که شخصی بر اثر قتل عمد مهدور الدم می‌شود اما قبل از این که اولیاء دم حق القصاص خویش را استیفاء کنند شخص دیگری فضولة جانی را می‌کشد حال این شخص فضول قصاص می‌شود در مقابل کدام قاتل؟
اگر در مقابل قتل خودش باشد حق اولیاء مقتول اول چه می‌شود در مقابل کدام مقتول؟ اگر در مقابل قاتل خودش باشد حق اولیاء مقتول اول چه می‌شود؟ در صورت تبدیل به دیه چه کسی دیه را خواهد پرداخت؟

ج

- در مورد سؤال که شخص دیگر یعنی غیر ولیّ بدون دستور ولیّ دم جانی را کشته شخص مذکور به جهت قتل جانی قصاص می‌شود و چون مقتول اوّل از بین رفته زمینه قصاص برای جنایت او نیز از بین رفته است لذا تبدّل قصاص به دیه هم مورد ندارد و کسی که بی‌اجازه قاتل را کشته، فرزندان قاتل می‌توانند او را قصاص کنند و مربوط به ولیّ دم مقتول اوّل نیست. و اللَّه العالم.

س 2132

 

اشاره

- پسرم با وجود اینکه مریض روانی می‌باشد و تحت نظر پزشکان 
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 362
متخصص اعصاب و روان بوده بعلت نزاع به قصاص محکوم و اولیاء مقتول تحت هیچ عنوانی رضایت نمی‌دهند و می‌خواهند فرزند مریض بنده را (که حتی به پزشک قانونی معرفی نکردند و ریاست دادگاه تحت عنوان اینکه از نظر بنده ایشان سلامت است) اعدام نمایند حالیه سؤال دارم که آیا با بودن مدارک و شهود و وجود خود فرد مریض روانی آیا شارع مقدس دین مبین حق اینچنین اجازت به حاکم و حاکمان خود تفویض نموده که چنین فرد روانی را اعدام نمایند یا خیر؟

ج

- بطور کلّی چنانچه به طریق شرعی ثابت شود که قاتل حین ارتکاب به قتل مبتلا به جنون بوده قصاص جایز نیست و باید دیه گرفته شود. و اللَّه العالم.

س 2133

 

اشاره

- اگر شخصی ولد زنا را به قتل برساند شخص قاتل را می‌توان قصاص کرد یا نه، و در صورت عدم جواز قصاص، مقدار دیه را بیان و وارث آن را مشخص فرمائید.

ج

- در مورد سؤال چنانچه ولد زنا بالغ بشود و بعد از بلوغ اسلام اختیار کند حکم سائر مسلمین را دارد و قتل عمدی او موجب قصاص است و امر قصاص کردن با حاکم شرع جامع الشرائط است و اگر در فرض بلوغ و اختیار اسلام بغیر عمد کشته شود دیه کامله دارد و دیه به حاکم شرع جامع الشرائط باید داده شود که در موردش مصرف نماید و اگر بعد از بلوغ اظهار اسلام نکند و یا قبل از بلوغ کشته شده در اصل ثبوت دیه و مقدار قصاص قطع عضو پس از پیوند آن تردّد است.

س 2134

 

اشاره

- مردی، زنی را به قتل رسانیده با توجه به این که وقوع قتل در ماه حرام موجب اضافه شدن ثلث دیه می‌شود، اگر اولیاء دم تقاضای قصاص جانی را داشته باشند، باید نصف دیه یک مرد در ماه حرام را به او بپردازند یا نصف دیه یک مرد در غیر ماه حرام را؟

ج

- نصف دیه یک مرد را در غیر ماه حرام بپردازند کافی است. و اللّه العالم

س 2135

 

اشاره

- در صورتی که بعد از اعدام و قبل از دفن در سردخانه یا پزشکی قانونی و ... در مجرم علائمی حیاتی دیده شود و با مداوا سلامت خود را بازیابد،
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 363
اجرای مجدد حکم چه صورتی دارد؟ آیا بین حد و قصاص تفاوتی وجود دارد؟

ج

- در فرض سؤال ظاهراً حکم اجرای حد و قصاص به قوت خود باقی است. و اللّه العالم

س 2136

 

اشاره

- کسی که قرار است اعدام شود (حداً یا قصاصاً) اگر حدود و تعزیرات دیگری اقل از قتل بر او ثابت شود، می‌توان از آنها صرف نظر نمود؟

ج

- در فرض سؤال، نسبت به تعزیر امر موکول به نظر حاکم شرع است ولی حد باید قبل از اعدام اجرا شود، بلی چنانچه حد مربوط به حق الناس باشد و ذیحق بتواند آن را اسقاط کند ممکن است با صرف نظر کردن ذیحق، حد اسقاط شود مانند حدّ قذف. و اللّه العالم

قصاص قطع عضو پس از پیوند 


 

س 2137

 

اشاره

- اگر جانی دست فردی را قطع کرد ولی مجدداً توسط طبیب پیوند زده شد در این فرض:
الف) بدون نقص و عیبی، دست مزبور صحیح و سالم شد.
ب) معیوب و شبیه عضو مفلوج است، جانی محکوم به پرداخت چه چیزی خواهد شد؟

ج

- اگر قطع دست، عمدی باشد جانی قصاص دارد و اگر غیر عمدی بوده در هر دو فرض دیه آن نصف دیه کامله است. پس اگر شبیه به عمد بوده دیه بر عهده جانی است و اگر خطایی بوده بر عاقله است.

مصالحه و بخشش قصاص 


 

س 2138

 

اشاره

- آیا اگر اولیاء دم گذشت کنند قاتل را می‌توان حبس تعزیری کرد؟

ج

- تعزیر بستگی به نظر حاکم شرع دارد. و اللَّه العالم.

س 2139

 

اشاره

- اگر کسی شخصی را عمداً به قتل برساند و مقتول دیون و بدهکاری به مردم داشته باشد درحالی‌که هیچ ما ترک از او بجانمانده باشد آیا اولیاء مقتول 
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 364
می‌توانند قاتل را قصاص نمایند یا باید صلح به دیه نموده بدهی او را بپردازند لطفاً نظر مبارک را در این خصوص بیان فرمائید.

ج

- در فرض سؤال مصالحه بر دیه بر ورثه واجب نیست، میتوانند قصاص کنند و یا مصالحه بردیه و یا زیادتر و کمتر بنمایند.

س 2140

 

اشاره

- چنانچه دو نفر در قتل مردی شریک باشند و حکم به قصاص آنها صادر شده باشد و اولیاء دم خواستار اجرای قصاص در مورد یکی از قاتلان باشند و آن قاتل به جهت خسارتی که به اتومبیل مقتول وارده کرده به پرداخت مبلغی مساوی یا بیشتر از نصف دیه به وارث نیز محکوم شده باشد آیا اولیاء دم می‌توانند به ردّ نصف دیه به قاتل جهت اجرای قصاص ادعای تهاتر نمایند؟ در همین فرض برای پرداخت نصف دیه به قاتل، انتخاب نوع دیه با کیست؟

ج

- در مورد سؤال تعیین نوع دیه با ورثه مقتول است ولی اگر بعضی انواع آن که ارزانتر از همه است نایاب باشد نوع دیگر که ممکن است، به عنوان دیه معلوم می‌شود نه قیمت آنکه نایاب است، و چون خسارتی را که قاتل به مال مقتول رسانده مثلًا یا قیمةً ضامن است و غیر از نوع دیه‌ای است که ورثه مقتول باید به او بپردازند حصول تهاتر مشکل است. و اللّه العالم.

س 2141

 

اشاره

- شخصی زنش را به قتل رسانده و کسی هم از این ماجرا خبر ندارد آیا راهی وجود دارد؟

ج

- با فرض اینکه مرتکب قتل شده، چنانچه رضایت اولیاء مقتوله را تحصیل نماید انشاء اللَّه توبه‌اش مورد قبول واقع می‌شود. و اللَّه العالم.

س 2142

 

اشاره

- در مواردی که اولیای دم تقاضای عفو قاتل را داشته باشند و یا مطالبه دیه نمایند، ولی با توجه به عوارض سیاسی اجتماعی، حکومت بخواهد قاتل را قصاص نماید آیا امکان این کار وجود دارد و در صورت عدم رضایت اولیای دم آیا باید مبلغ دیه از بیت المال به آنان پرداخت گردد؟ آیا ولی امر مسلمین با ولایتی که بر خود «ولی دم» دارد می‌تواند بر خلاف وی تقاضای 
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 365
قصاص نماید؟

ج

- در صورتی که ولیّ دم عفو کند و یا راضی به دیه باشد اعدام به عنوان قصاص جایز نیست. بلی اگر جهت دیگری در بین باشد که حکم آن شرعاً اعدام باشد مسأله دیگری است. و اللَّه العالم.

س 2143

 

اشاره

- اجرای قصاص نفس از ناحیه مادر مشروط به ردّ نصف دیه یک مرد مسلمان به قاتل و تأمین و تضمین سهم صغیره می‌باشد، اگر مادر مقتوله ضمن تقاضای اجرای قصاص اظهار عجز از ردّ نصف دیه به قاتل و نیز سهم صغیره نماید، آیا قصاص قهراً به دیه تبدیل می‌گردد و یا باید رد و تأمین دیه از طریق بیت المال شود و قصاص اجرا گردد؟ و یا حق قصاص تا زمان یسار ولی دم باقی و قاتل رها گردد؟

ج

- در فرض سؤال اگر چه فتوای بعض اکابر از معاصرین رحمه اللَّه عدم حق قصاص و عفو برای زنها است ولی اقرب بنظر ثبوت حق مذکور برای زنها است بنابراین اگر زن موسره نباشد و از اداء نصف دیه عاجز باشد تا زمان یسار او اجراء حکم قصاص موقوف و قاتل آزاد می‌شود. و اللَّه العالم.

س 2144

 

اشاره

- اگر قاتل اظهار نماید من حق خودم نسبت به نصف دیه گذشت می‌نمایم و قصاص اجرا شود آیا حق گذشت دارد و یا چون دیه در آتیه جزء ماترک محسوب می‌گردد حق گذشت ندارد؟

ج

- بر حسب روایات نصف دیه باید قبل از قصاص باولیاء قاتل ادا شود و قاتل حق عفو نصف دیه خود را ندارد. و اللَّه العالم.

س 2145

 

اشاره

- در همین فرض اگر قاتل نسبت به سهم خودش اعلام گذشت نماید در صورت عجز ولی دم از تأمین سهم صغیر تکلیف چیست؟

ج

- چنانچه گفته شد قاتل حق عفو نصف دیه را ندارد و تأمین سهم صغیر و عدم آن در حکم بجواز قصاص با اداء نصف دیه اثری ندارد. و اللَّه العالم.

س 2146

 

اشاره

- اگر صغیره به سن کِبَر برسد و نسبت به حق خودش از پدر (که قاتل مادر اوست) اعلام گذشت نماید لیکن مادر مقتوله همچنان مصرّ به 
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 366
اجرای قصاص باشد حکم شرع انور چیست؟

ج

- مادر مقتوله می‌تواند با پرداخت نصف دیه به اضافه سهم دختر از دیه قصاص نماید. و اگر وارث مقتوله منحصر به مادر و دختر باشد در فرض سؤال مادر اگر بخواهد قصاص کند باید 78 دیه را بپردازد. و اللَّه العالم.

س 2147

 

اشاره

- هنگامی که خانواده مقتول می‌خواهند برای قصاص نصف دیه را به قاتل بدهند انتخاب نوع دیه با ولیّ است یا جانی، در صورت عدم تمکن اولیای دم از پرداخت این مبلغ و درخواست آنان از دستگاه قضایی آیا می‌توان آن را از بیت المال پرداخت؟ مواردی که عدم قصاص، عوارض سیاسی اجتماعی داشته باشد و به نوعی حکومت باید حضور یابد، در صورت عدم تمکن اولیای دم آیا آن را می‌توان از بیت المال پرداخت؟

ج

- اختیار با ولیّ دم است. پرداخت از بیت المال در مورد سؤال واجب نیست بلکه وجهی ندارد، بنابراین در فرض سؤال، خانواده، مقتول حق قصاص ندارند. و اللَّه العالم.
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 367
حدود
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 369

حدود 


 

اجرای حد 

 

س 2148

 

اشاره

- اگر قاضی در مجازات، صورت صلب را انتخاب کرد- با توجه به اینکه اگر بعد از سه روز زنده بماند حق حیات دارد- آیا اگر بخواهد قبل از اجرای حکم از داروها و غذاهای مقاوم کننده بدن استفاده نماید می‌توان او را نهی نمود یا خیر؟ و اگر کسی عصیاناً به او آب یا غذا رساند باید جلوگیری کرد یا نه؟

ج

- در فرض سؤال که مورد آن قبل از اجرای حکم است دلیلی بر منع نداریم و همچنین نسبت به غذا یا آب رساندن دیگری به او. و اللَّه العالم

س 2149

 

اشاره

- کسی که قرار است کشته شود (تیرباران- حلق آویز یا ...) آیا می‌تواند با هزینه خود از پزشکی بخواهد وی را قبل از قتل بی‌حسّ یا بیهوش نماید تا درد کمتری را متحمّل شود آیا در قصاص اطراف چگونه است؟

ج

- جواز آن محلّ تأمّل است و همچنین در قصاص اطراف. و اللَّه العالم 
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 370

س 2150

 

اشاره

- در مواردی که سارق مورد عفو مسروق منه قرار می‌گیرد، آیا حاکم شرع بنا به مصالحی می‌تواند حد را اجرا) نماید یا خیر؟

ج

- اگر قبل از رفع امر به حاکم مسروق منه سارق را عفو کند حدّ ندارد ولی بعد از رفع به حاکم و ثبوت سرقت، حاکم نمیتواند حدّ را اجرا نکند و لو مسروق منه عف بکند. و اللّه العالم

س 2151

 

اشاره

- در مورد سرقت مستوجب حد بفرمایید:
آیا پس از شکایت مسروق منه و قبل از ثبوت جرم، امکان عفو سارق توسط مسروق منه نسبت به اجرای حد وجود دارد یا خیر؟

ج

- بلی قبل از ثبوت حق، مسروق منه میتواند سارق را عفو کند و با عفو او موردی برای محاکمه و حدّ باقی نمی‌ماند چون قدر متیقن از وجوب اجراء حدّ بعد از رفع ام آن بحاکم شرعی ثبوت آن عند الحاکم است و قبل از ثبوت اصل عدم جواز و درء حدود بالشبهات است. و اللّه العالم

س 2152

 

اشاره

- توبه محارب در مجازات چه تأثیری دارد؟

ج

- اگر محارب قبل از آن که حاکم شرع به او دست پیدا کند، توبه کند حدّ از او ساقط است ولی چنانچه مال کسی را تلف کرده باشد و یا جنایتی وارد کرده باشد ضمان او به توبه ساقط نمی‌شود. و اللَّه العالم

س 2153

 

اشاره

- اینکه سرقت مستوجب حدّ در مرتبه اوّل موجب قطع ید سارق می‌شود آیا سارق می‌تواند در حین اجرای حکم از داروی بی‌حسّ‌کننده استفاده کند و یا خیر؟ و آیا می‌تواند بعد از قطع ید با استفاده از امکانات پزشکی به هزینه خود انگشتان دست را پیوند بزند یا خیر؟

ج

- در مورد سؤال جواز استفاده از داروی بی‌حسّ‌کننده محل تأمل است ولی پیوند زدن عضو قطع شده ظاهراً مانعی ندارد. و اللَّه العالم.

س 2154

 

اشاره

- پس از اجرای حد سرقت عضو قطع شده ملک کیست؟ ملک حکومتی است که مجری حدّ است یا شخص محدود، که در صورت دوم ثمره 
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 371
آن واضح است- پیوند عضو با جراحی.

ج

- عضو قطع شده مال کسی نیست و جواز پیوند زدن در مفروض سؤال محل تأمل است و اگر منظور، پیوند زدن به غیر صاحب دست است اشکال ندارد و احتیاط این است که به اذن صاحب دست باشد. و اللَّه العالم.

حد زنا 


 

س 2155

 

اشاره

- شخصی نزد قاضی دادگاه 4 بار به زنای محصنه اقرار نموده که حکم صادره مورد تأیید قضات دیوان‌عالی کشور واقع شده لیکن اقرارکننده قبل از اجرای حکم کلیه اقاریر سابق خود را انکار نموده است. در کتب مبسوطه فقهی آمده است که اگر کسی به جرمی اقرار کند که مرتکبش باید رجم گردد سپس منکر شود حد از او ساقط می‌گردد. استدعا دارد آن مرجع عالیقدر نظر فقهی خود را در موضوع فوق بیان فرمائید.

ج

- بطور کلّی، چنانچه طریق اثبات زناء محصنه اقرار باشد و متهم پس از اقرار اگر چه چهار مرتبه اقرار کرده باشد انکار نماید رجم ساقط می‌شود. و اللّه العالم.

س 2156

 

اشاره

- با توجه به این که در زنای محصنه هنگام اثبات جرم با بیّنه، در صورت فرار مجرم از حفره می‌توان وی را برگرداند و حکم را اجراء نمود ولی در صورت اقرار این کار را نمی‌توان انجام داد بفرمائید: آیا حکم رجم را می‌توان به انواع دیگری از قتل تبدیل نمود یا خیر؟

ج

- ظاهراً تبدیل جایز نیست و باید رجم شود. و اللّه العالم

س 2157

 

اشاره

- اگر قاضی به علم خود حکم به رجم نماید در صورت فرار مجرم از حفره آیا می‌توان او را مجدداً به حفره برگرداند و حکم را اجراء نمود یا نمی‌توان و اگر علم قاضی را راه سومی بود و ملحق به بیّنه یا اقرار نباشد تکلیف

ج

- در فرض سؤال ظاهراً علم قاضی حکم بینه را دارد و ملحق به اقرار نیست. و اللّه العالم 
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 372

حد قذف

 

س 2158

 

اشاره

- اگر مردی به همسر خود نسبت رابطه نامشروع با شخص خاصی بدهد حکم شرعی چیست؟

ج

- در صورتی که نزد حاکم شرع ثابت شود که مرد به زنش چنین نسبتی داده در حالی که شاهدی بر این ادّعا ندارد باید حدّ قذف (هشتاد تازیانه) بر او جاری شود. و اللَّه العالم

س 2159

 

اشاره

- اگر مردی به همسر خود بگوید تو از یک زن هرزه خیابانی بدتری، حکم شرعی چیست؟

ج

- گفتار مذکور توهین و حرام است و اگر برای حاکم شرع ثابت شود گوینده آن تعزیر دارد. و اللَّه العالم

س 2160

 

اشاره

- آیا بصرف بکر نبودن زوجه می‌توان حکم زنا را نسبت به او ثابت کرد؟

ج

- باکره نبودن دلیل بر زنا نیست و به استناد به آن نسبت زنا دادن جایز نیست.

س 2161

 

اشاره

- زیدی در دو الی سه مرتبه متوالی هر بار تکراراً به من نسبت ناروا داده و گفت تو العیاذ باللّه ولد الزنا هستی، و تو از بابا، خود نیستی و حرام‌زاده هستی، چون بار دوم تکرار کرد صدایش را ضبط کردم که نوارش موجود است صدای خودش ضبط شده حکم شرعی آن چیست؟

ج

- در مورد سؤال جملات مذکوره نسبت به مخاطب قذف نیست البته چون ایذاء مخاطب است حاکم شرع می‌تواند گوینده را تعزیر نماید ولی جمله (تو از بابای خودت نیستی) نسبت به مادر مخاطب قذف محسوب است و مادر می‌تواند طلب حدّ قذف کند و اما در مقام اثبات، صدای ضبط صوت کافی نیست.

ارتداد 


 

س 2162

 

اشاره

- اگر فرزندی که از پدر و مادر مسلمان متولد شده و بعد از رسیدن به سن بلوغ برای تحصیلات به کشورهای غربی رفته و آنجا یکی از ادیان آسمانی یهود یا مسیحیت را پذیرفته آیا از پدر و مادرش که در ایران هستند و وفات 
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 373
یافته‌اند ارث می‌برد یا نه؟ و اگر تنها وارث والدین باشد چه صورتی دارد؟

ج

- فرزند مذکور، مرتد فطری است و از پدر و مادرش ارث نمی‌برد هر چند تنها فرزند آنها باشد. و اللَّه العالم

س 2163

 

اشاره

- اگر کسی نعوذ باللَّه به ساحت یکی از 14 معصوم- علیهم السلام- دشنام دهد آیا مرتد میشود یا خیر؟

ج

- بلی مرتد می‌شود.

س 2164

 

اشاره

- در صورت ارتداد آیا کشتن او همانجا واجب است و یا اینکه به اجازه حاکم شرع هم نیاز است؟

ج

- در صورتی که مفسده بر قتل او مرتّب نشود (مانند این که نتواند در حضور حاکم شرع، ارتداد او را ثابت کند) واجب است شنونده او را بکشد و محتاج به اجازه حاکم شرع نیست.

س 2165

 

اشاره

- اگر کسی اقرار کند (چند مرتبه) که این عمل را مرتکب شده آیا واجب القتل است یا نه، باید در حضور حاکم شرع اقرار کند تا واجب القتل شود؟

ج

- حضور حاکم شرع شرط نیست.

س 2166

 

اشاره

- شخصی است که بارها این عمل را انجام داده و خودش هم اقرار کرده ولی می‌گوید در هر دفعه عصبانی بوده‌ام آیا این عذر از او در حالی که این عمل را مکرراً بجا آورده پذیرفته است یا خیر؟ تکلیف ما در مقابل چنین شخصی چیست؟

ج

- اگر عصبانیت بحدی باشد که از حال اختیار خارج شود موجب ارتداد نیست و به هر حال اگر توبه کند توبه‌اش قبول است.

س 2167

 

اشاره

- شخصی عصبانی شده و بر اثر خشم و غضب قرآن کریم را پاره پاره نموده و بعداً پشیمان شده در حال حاضر چنین شخصی چه وظیفه و حکمی دارد؟

ج

- نعوذ باللَّه تعالی من الشیطان الرجیم. این مسأله به دو صورت ممکن است 
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 374
مورد سؤال واقع شود یکی از جهت حکم آن، اگر نزد حاکم شرعی ثابت شود، و یکی از جهت حکم فردی و شخصی فاعل این عمل، که فیما بینه و بین اللَّه عمل کند، اما حکم حدی که برای این عمل در صورت وقوع بعمد و اختیار و ثبوت آن نزد حاکم مترتب می‌شود قتل است که در صورت ثبوت حاکم (؟؟؟؟؟) و جواز آن از طرف غیر که مثل ساب اللَّه و سابّ النبی و الأئمة علیهم السلام باشد محلّ اشکال است بنابراین در این جهت امر با حاکم است و دائر مدار ثبوت آن عند الحاکم است و اما نسبت به تکلیف شخصی فاعل این اهانت بسیار عظیم اگر بنحوی بوده که میداند این اهانت از او در حال سلب اختیار واقع شده که شاید فرض آن بعید باشد ظاهراً چیزی بر او نیست مع ذلک چون نفس عمل بسیار مغضوب الهی است فاعل آن اگر چه بدون اختیار و بلکه سهو و اشتباه هم از او صادر شده باشد اگر مؤمن باشد صدور آن را از خودش موجب شرمندگی و سقوط مرتبه می‌شمارد و به درگاه خدا با تضرّع از آن معذرت می‌خواهد مثل بنده‌ای که فرزند مولایش را در خواب یا بگمان اینکه دشمن مولی است کشته باشد که مع ذلک در مقام عذرخواهی برمی‌آید و اگر العیاذ باللَّه با عمد و اختیار از او این گناه بزرگ صادر شده باشد اوّلًا عقد ازدواج او با زوجه‌اش منحل شده و زوجه‌اش با این عمل قبیح از زوجیّت او خارج می‌شود بنابراین اگر بخواهند با هم بمانند باید با رضایت زوجه دوباره او را عقد نماید و ثانیاً بمجرد صدور این عمل اموال او به ورثه او کما فرض اللَّه منتقل شده که باید یا به تصرف آنها بدهد و یا در تصرّف در آن اموال از ورثه اذن بگیرد ولی توبه او قبول است و اگر مسأله نزد حاکم شرع مطرح نشده اقرار نزد او لازم نیست بلکه اگر مطرح شده باشد نیز اقرار نزد او واجب نمی‌باشد.

س 2168

 

اشاره

- وظیفه مردی که همسرش به قرآن اهانت نموده و مقدسات دین را منکر شود چیست؟

ج

- در فرض سؤال، چنانچه زن درحالی‌که ادراک و شعور و اختیار او بجا باشد و منکر خدا شود مرتد است پس اگر مدخوله باشد محتاج به طلاق نیست، ولی باید عدّه طلاق نگهدارد و چنانچه در بین عده توبه کند، زوجیت بر میگردد و اگر
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 375
توبه نکند تا عدّه تمام شود از شوهر جدا است و اگر مدخوله نباشد در همان لحظه ارتداد از شوهر جدا است و محتاج به طلاق نیست و عدّه ندارد و نسبت به فرزندی که بعد از ارتداد به وجود آید اگر بعد از ارتداد شوهر بداند که زن مرتد شده و بداند که بر شوهر حرام است و با این حال با او نزدیکی کند، فرزند، حرام زاده است و اگر نداند محکوم به حلال زاده است.

محارب 


 

س 2169

 

اشاره

- آیا در صدق محاربه تجرید سلاح شرط است یا حمل سلاح هم از مصادیق محاربه است؟

ج

- در صدق محارب تجرید سلاح به نحوی که بالفعل موجب اخافه مردم باشد معتبر است. و اللَّه العالم

س 2170

 

اشاره

- شخصی نقشه ربودن فردی را به منظور اخّاذی کشیده و شخص دوم سلاح و اتومبیل برای این عمل تهیه نموده و شخص سوم مسلحانه اقدام به ربودن مرد مزبور نموده است، آیا بر هر سه محاربه صدق می‌کند؟

ج

- شخص اول و دوم هر چند گناهکارند اما صدق محاربه بر آنها مشکل است بلکه بر شخص سوم نیز اگر عملش اخافه شخص خاص شمرده می‌شود، صدق آن مشکل است.

س 2171

 

اشاره

- در حدّ محارب تبدیل تبعید به حبس و بالعکس را جایز می‌دانید یا خیر؟

ج

- در هیچ یک از دو صورت تبدیل نمی‌شود. و اللَّه العالم

س 2172

 

اشاره

- حد اقل و حد اکثر تبعید در محاربه چند است؟

ج

- حدّ نفی بلد بنابر مشهور یک سال است. و اللَّه العالم

تعزیر


 

س 2173

 

اشاره

- فعل حرامی که مرتکب آن تعزیر می‌شود چه شرائطی باید
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 376
داشته باشد؟

ج

- اگر فعل حرام از معاصی کبیره‌ای باشد که در شرع برای آن حدّی معین نشده و ارتکاب آن برای مجتهد جامع الشرائط ثابت شود تعزیر دارد. و اللَّه العالم

س 2174

 

اشاره

- افرادی که اقدام به نگهداری فیلمهای ویدئویی مبتذل (که در آن بدن عریان یا نیمه عریان زن، مجالس لهو و لهب و رقص و ترانه و اختلاط، نشان داده می‌شود) برای تماشا می‌کنند آیا تعزیر می‌شوند؟

ج

- بلی مورد تعزیر است. و اللّه العالم

س 2175

 

اشاره

- افرادی که اقدام به تماشای فیلمهای مذکور را می‌نمایند به تنهایی، یا با خانواده یا با دوستانشان، آیا تعزیر می‌شوند؟

ج

- بلی افراد مذکور تعزیر دارند. و اللَّه العالم

س 2176

 

اشاره

- آیا در حین نزاع تعرّض به حجاب یک زن مسلمان به طور عمد (برداشتن چادر و فحاشی در ملاء عام) مجازات شرعی دارد؟ تا چه حدّ؟

ج

- تعزیر مورد سؤال لازم است و مقدار و کیفیت آن منوط به نظر حاکم شرع است.
و اللَّه العالم

س 2177

 

اشاره

- مردی یا زنی برای انجام عمل نامشروع زنا در منزلی اجتماع کرده‌اند، قبل از این که مرتکب عمل شوند دستگیر شده‌اند آیا تعزیر می‌شوند؟

ج

- بلی تعزیر می‌شوند. و اللَّه العالم

س 2178

 

اشاره

- اگر پسری که هنوز بالغ نشده کم تر از پانزده سال دارد بکارت دختری را بردارد آیا حدّ شرعی زنا بر آن پسر جاری می‌شود یا خیر و اگر هر دو بالغ شرعی نباشد اما زنا انجام داده باشند چه صورت دارد حدّ شرعی جاری است یا خیر؟

ج

- در فرض سؤال اوّل پسری که بالغ نشده حدّ شرعی ندارد و مورد سؤال دوم هیچ یک از پسر و دختر حدّ شرعی ندارند لکن هر دو فرض امر تعزیر آنها با حاکم شرع جامع الشرائط است. و اللَّه العالم.
جامع الاحکام، ج‌2، ص: 377

س 2179

 

اشاره

- آیا در نگهداری متهم در حبس تعزیری (با قرار بازداشت) حد اقل و اکثری معیار هست یا مدت زمان به نظر حاکم است؟

ج

- بنظر حقیر حبس، تعزیر شرعی نیست ولی تبدیل ضرب به سوط، به حبس در زمان معین یا جزاء نقدی اگر مجرم هم قبول کند با نظر حاکم نه طبق قانون معین، جائز است.
توضیحاً اگر مقصود از کلمه متهم در سؤال شخصی باشد که باتهام جرمی تحت تعقیب واقع شده و جرم او ثابت نشده است چنین شخصی حبس تعزیری ندارد و بازداشت موقت او اگر برای مثلًا منع از امحاء دلائل جرم باشد در بعض موارد فی الجمله جائز است ولی برای پیدا شدن دلیل بر ارتکاب جرم جز در مورد اتهام قتل که تا 6 روز تجویز شده جایز نیست.
و اللّه العالم.

س 2180

 

اشاره

- چنانچه تعزیر علاوه بر تازیانه مصادیق دیگری داشته باشد؛ (مانند:
حبس، جزای نقدی، تراشیدن سر، چرخاندن در شهر، لغو جواز کسب، ابطال گواهینامه رانندگی، محرومیت از مشاغل دولتی، ثبت سوء سابقه و ...) بفرمائید:
الف) آیا تعبیر «التعزیر دون الحد» فقط در خصوص تازیانه رعایت می‌شود یا شامل دیگر موارد مذکور نیز می‌شود؟
ب- در صورت شمول به موارد دیگر، ملاک «دون الحد» چه می‌باشد؟

ج

 

- مصداق تعزیر شرعی خصوص تازیانه است و (دون الحد) یعنی بحسب عدد، کمتر از حد باشد چنانچه همه فقهاء، فهیمده‌اند، و این خود قرینه است بر اینکه تعزیر شامل مذکورات در سؤال نمیشود در رساله (التعزیر احکامه و حدوده) حقیر، وجه این نظر بیان شده است. و اللّه العالم 
________________________________________
[1] ( 1) خوانندگان محترم برای مطالعه بیشتر در موضوع لقاح، جلوگیری و سقط می‌توانند به کتاب« استفتائات پزشکی» آیة الله صافی مراجعه نمایند

 

احکام محارم و ازدواج‌های حرام


 


برچسب ها حدود , ارتداد , محارب ,
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2473
  • کل نظرات : 40
  • افراد آنلاین : 15
  • تعداد اعضا : 22
  • آی پی امروز : 570
  • آی پی دیروز : 250
  • بازدید امروز : 7,233
  • باردید دیروز : 1,878
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 15
  • بازدید هفته : 9,111
  • بازدید ماه : 17,322
  • بازدید سال : 257,198
  • بازدید کلی : 5,870,755