آن مسلمان ترک ابله کرد و تفت//زیر لب لاحول گویان باز رفت
گفت چون از جد و بندم وز جدال//در دل او پیش میزاید خیال
پس ره پند و نصیحت بسته شد//امر اعرض عنهم پیوسته شد
آن مسلمان ترک ابله کرد و تفت//زیر لب لاحول گویان باز رفت
گفت چون از جد و بندم وز جدال//در دل او پیش میزاید خیال
پس ره پند و نصیحت بسته شد//امر اعرض عنهم پیوسته شد