بدزدگردن بیمغز برفراخته را ****به وهم تیغ مفرسا نیام آخته را
در این بساط ندامت چو شمع نتوان کرد****قمارخانهٔ امید رنگ باخته را
بهگردن دل فرصثشمار باید بست**** ستم ترانهٔ گریال نانواخته را
جهان پسث مقام عروج فطرت نیست**** نگونکنید علمهای سرفراخته را

درباره
شعر , دیوان بیدل دهلوی ,