34- ناحوم نبی
نویسنده: ناحوم
محل نگارش: یهودا
مربوط به تاریخ: ـــــــــــ
اتمام نگارش: 633 ق.د.م
ناحوم فصل 1
1 وَحی دربارة نینوا كتاب رویای ناحوم اَلقوشی.
2 یَهُوَه خدای غیور و انتقام گیرنده است. یَهُوَه انتقام گیرنده و صاحب غضب است. یَهُوَه از دشمنان خویش انتقام میگیرد و برای خصمان خود خشم را نگاه میدارد. 3 یَهُوَه دیر غضب و غظیمالقوّت است و گناه را هرگز بیسزا نمیگذارد. راه یَهُوَه در تند باد و طوفان است و ابرها خاك پای او میباشد. 4 دریا را عتاب میكند و آنرا میخشكاند و جمیع نهرها را خشك میسازد. باشان و كَرمل كاهیده میشوند و گُل لُبنان پژمرده میگردد. 5 كوهها از او متزلزل و تلّها گداخته میشوند و جهان از حضور وی متحرك میگردد و ربع مسكون و جمیع ساكنانش. 6 پیش خشم وی كه تواند ایستاد؟ و در حِدَّت غضب او كه تواند برخاست؟ غضب او مثل آتش ریخته میشود و صخرهها از او خرد میگردد. 7 یَهُوَه نیكو است و در روز تنگی ملجا میباشد و متوكّلان خود را میشناسد. 8 و به سیل سرشار مكان آنرا بالكّل خراب خواهد ساخت و تاریكی دشمنان او را تعاقب خواهد نمود. 9 كدام تدبیر را به ضدّ یَهُوَه توانید نمود؟ او دفعتاً هلاك خواهد كرد و مصیبت دفعة دیگر برپا نخواهد شد. 10 زیرا اگر چه مثل خارها به هم پیچیده و مانند میگساران مست بشوند لیكن چون كاهِ خشك بالّكل سوخته خواهند شد. 11 مشیرِ بلیعال كه به ضدّ یَهُوَه بد میاندیشد از تو بیرون آمده است.
12 یَهُوَه چنین میگوید: “اگر چه ایشان در قوّت سالم و در شماره نیز بسیار باشند لیكن منقطع شده درخواهند گذشت. و اگر چه تو را ذلیل ساختم لیكن بار دیگر تو را ذلیل نخواهم نمود. 13 و الآن یوغ او را از گردن تو خواهم شكست و بندهای تو را خواهم گسیخت.” 14 و یَهُوَه دربارة تو امر فرموده است كه بار دیگر ذریتی به نام تو نخواهد بود و از خانة خدایانت بتهای تراشیده و اصنام ریخته شده را منقطع خواهم نمود و قبر تو را خواهم ساخت زیرا خوار شدهای. 15 اینك بر كوهها پایهای مبشّر كه سلامتی را ندا میكند! ای یهودا عیدهای خود را نگاهدار و نذرهای خود را وفا كن زیرا كه مردِ بلیعال بار دیگر از تو نخواهد گذشت بلكه بالّكل منقطع خواهد شد.
ناحوم فصل 2
1 خراب كننده در مقابل تو برمیآید. حصار را حفظ كن راه را دیدهبانی نما كمر خود را قوّی گردان و قوّت خویش را بسیار زیاد كن. 2 زیرا یَهُوَه عظمت یعقوب را مثل عظمت اسرائیل بازمیآورد و تاراجكنندگان ایشانرا تاراج میكنند و شاخههای موهای ایشانرا تلف مینمایند. 3 سپر جباران او سرخ شده و مردان جنگی به قرمز ملبس و ارابهها در روز تهیة او از فولاد لامع است و نیزهها متحرك میباشد. 4 ارابهها را در كوچهها بتندی میرانند در چهارسوها بهم برمیخورند. نمایش آنها مثل مشعلها است و مانند برقها میدوند. 5 او بزرگان خود را به یاد میآورد و ایشان در راه رفتن لغزش میخورند. دوان دوان به حصار میآیند و منجنیق را حاضر میسازند. 6 دروازههای نهرها گشاده است و قصر گداخته میگردد. 7 و حصَّب برهنه شده (به اسیری) برده میشود و كنیزانش مثل نالة فاختهها سینهزنان ناله میكنند. 8 و نینوا از روزی كه بوجود آمد مانند بركة آب میبود. اما اهلش فرار میكنند (و اگر چه صدا میزنند) كه “بایستید! بایستید!” لیكن احدی ملتفت نمیشود.
9 نقره را غارت كنید و طلا را به یغما برید زیرا كه اندوختههای او را و كثرت هرگونه متاع نفیسهاش را انتهایی نیست. 10 او خالی و ویران و خراب است و دلش گذاخته و زانوهایش لرزان و در همة كمرها درد شدید میباشد و رنگ رویهای همه پریده است. 11 بیشة شیران و مرتع شیران ژیان كجا است كه در آن شیر نر و شیر ماده و شیر بچه میخرامیدند و ترسانندهای نبود؟ 12 شیر نر برای حاجت بچههای خود میدرید و به جهت شیرهای ماده اش خفه میكرد و مغارههای خود را از شكار و بیشههای خویشرا از صید پر میساخت.
13 اما الآن یَهُوَه صبایوت میگوید: “من به ضدّ تو هستم و ارابههایش را به دود خواهم سوزانید و شمشیر شیران ژیان تو را هلاك خواهد ساخت و شكار تو را از زمین منقطع خواهم نمود و آواز ایلچیانت دیگر مسموع نخواهد شد.”
ناحوم فصل 3
1 وای بر شهر خونریز كه تمامش از دروغ و قتل مملّو است و غارت از آن دور نمیشود! 2 آواز تازیانهها و صدای غرغر چرخها و جهیدن اسبان و جستن ارابهها. 3 سواران هجوم میآورند و شمشیرها برّاق و نیزهها لامع میباشد و كثرت مجروحان و فراوانی مقتولان و لاشها را انتها نیست. بر لاشهای یكدیگر میافتند. 4 از كثرت زنای زانیة خوش منظر كه صاحب سحرها است و امتها را به زناهای خود و قبایل را به جادوگریهای خویش میفروشد. 5 اینك یَهُوَه صبایوت میگوید: “من به ضدّ تو هستم و دامنهایت را بر روی تو منكشف ساخته عورت تو را بر امتها و رسوایی تو را بر مملكتها ظاهر خواهم ساخت. 6 و نجاسات بر تو ریخته تو را ذلیل خواهم ساخت و تو را عبرت خواهم گردانید. 7 و واقع خواهد شد كه هركه تو را بیند از تو فرار كرده خواهد گفت: نینوا ویران شده است! كیست كه برای وی ماتم گیرد و از كجا برای تو تعزیهكنندگان بطلبم؟”
8 آیا تو از نُوآمون بهتر هستی كه در میان نهرها ساكن بوده آبها او را احاطه میداشت كه دریا حصار او و بحرها دیوار او میبود؟ 9 حبش و مصر قوّتش میبودند و آن انتها نداشت فُوط و لوبیم از معاونتكنندگان تو میبودند. 10 معهذا جلای وطن شده و به اسیری رفته است و اطفالش نیز بر سر هر كوچه كوبیده شدهاند و بر شُرَفایش قرعه انداختهاند و جمیع بزرگانش به زنجیرها بسته شدهاند. 11 پس تو نیز مست شده خویشتنرا پنهان خواهی كرد و ملجایی به سبب دشمن خواهی جست. 12 جمیع قلعههایت به درختان انجیر با نوبرها مشابه خواهد بود كه چون تكانیده شود به دهان خورنده میافتد. 13 اینك اهل تو در اندرونت زنان میباشند. دروازههای زمینت برای دشمنانت بالّكل گشاده شده آتش پشتبندهایت را میسوزاند.
14 برای محاصرهات آب بیاور. قلعههای خود را مستحكم ساز. به گِل داخل شو و ملاط را پا بزن و كورة آجرپزی را مرمت نما. 15 در آنجا آتش تو را خواهد سوزانید و شمشیر تو را منقطع ساخته تو را مثل كِرم خواهد خورد خویشتنرا مثل كِرم كثیر كن و مثل ملخ بیشمار گردان. 16 تاجرانت را از ستارگان آسمان زیادتر كردی. مثل كِرمها تاراج میكنند و میپرند. 17 تاجداران تو مانند ملخهایند و سردارانت مانند انبوه جراداند كه در روز سرد بر دیوارها فرود میآیند اما چون آفتاب گرم شود میپرند و جای ایشان معلوم نیست كه كجاست. 18 ای پادشاه آشور شبانانت بخواب رفته و شُرَفایت خوابیدهاند و قوم تو بر كوهها پراكنده شده كسی نیست كه ایشانرا جمع كند. 19 برای شكستگی تو التیامی نیست و جراحت تو علاج نمیپذیرد و هركه آوازة تو را میشنود بر تو دستك میزند زیرا كیست كه شرارت تو بر او علیالّدوام وارد نمیآمد؟
تورات