فوج

سپاس خداوندی را که به وعده اش با ما وفا کرد و زمین را به ارث به ما داد
امروز یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
تبليغات تبليغات

ولادت علی بن حسین (ع)


 


ولادت علی بن حسین علیهما السّلام


 

علی بن حسین علیهما السّلام در سال سی و هشتم به دنیا آمد. و در سال نود و پنجم که پنجاه و هفت ساله بود، وفات یافت. مادرش سلامه دختر یزدگرد بن شهریار بن شیرویه بن خسرو پرویز است. و یزدگرد واپسین پادشاه پارس بود.

[١٢6٢]١-جابر از حضرت باقر علیه السّلام روایت کرده که فرمودند: چون دختر یزدگرد را به نزد عمر آوردند دوشیزگان مدینه برای دیدنش گردن می افراشتند و چون اندر مسجد شد، آن مکان مقدّس از نورش روشن گشت و چون عمر به او نگریست، رویش را پوشاند و گفت: اف بیروج بادا هرمز.

عمر گفت: آیا او مرا دشنام می دهد. و آهنگ او کرد. امیر مؤمنان علیه السّلام به او فرمود: تو این حقّ را نداری. بگذار او مردی از مسلمانان را برگزیند.

و او را از سهم غنیمتش بشمار. او چنین کرد. آن زن آمد و دست بر سر حسین علیه السّلام نهاد. پس امیر مؤمنان علیه السّلام به او فرمود: نامت چیست؟ عرض کرد: جهان شاه. امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود: بلکه شهربانویه باشد. سپس به حسین فرمود: ای ابا عبد اللّه، از او برای تو بهترین مرد روی زمین متولّد می شود. او علی حسین علیهما السّلام را به دنیا آورد.

و به علی حسین علیهما السّلام می گفتند: ابن الخیرتین: پسر دو برگزیده، که برگزیدۀ خدا از عرب، هاشم است و از عجم، فارس. و روایت شده که ابو الاسود دئلی دربارۀ ایشان گفته است:

پسری میان خسرو و هاشم


گرامی ترین کسی که بر او حرز آویخته اند.

[١٢6٣]٢-زراره گفت: از حضرت باقر علیه السّلام شنیدم می فرماید: علی حسین علیهما السّلام ماده شتری داشت که با آن بیست و دو بار به حجّ رفته بود و هرگز یک تازیانه به او نزده بود. حضرت فرمود: پس از وفات ایشان ما از او خبر نداشتیم جز وقتی که یکی از خدمتگزاران یا یکی از بندگان آمد و گفت: آن ماده شتر خارج شده، به نزد قبر علی حسین [علیهما السّلام]رفته، روی آن نشسته، گردنش را بر قبر می مالد و می نالد.

من گفتم: او را دریابید پیش از آن که به او آگاه شوند یا ببینند. و فرمود: و او هرگز قبر را ندیده بود.

[١٢64]٣-حفص بختری به نقل از کسی که نامش را برده، از حضرت باقر علیه السّلام روایت کرده که فرمودند: چون پدرم علی حسین درگذشت، ماده شترش از چرا آمده، گردنش را به قبر زده، بر آن غلتید. آن گاه به او فرمان دادم تا به چراگاهش بازگردد. پدرم علیه السّلام با آن به حجّ و عمره می رفت و هرگز تازیانه ای به او نزده بود.

ابن بابویه. [یعنی حدیث بعدی از نسخۀ کافی صدوق رحمه الله است.]

[١٢65]4-ابو عماره به نقل از مردی از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمودند: چون شبی رسید که علی حسین علیهما السّلام وعده داده شده بود، او به محمّد فرمود: پسرم! برایم آب وضویی آماده ساز. او فرمود: من برخاستم و آب وضو آوردم.

فرمود: این را نمی خواهم. چیزی از مرده در آن است. من بیرون رفته، چراغی آوردم و ناگاه موشی مرده در آن دیدم. پس آب وضویی دیگر آوردم.

آن گاه فرمودند: پسرم این شبی است که به آن وعده داده شده ام. آن گاه ماده شترش را سفارش کرد که در اصطبلی گذاشته شود و علفش برپا باشد.

پس در آن گذاشته شد. حضرت فرمود: اندکی نماند و بیرون آمد و به نزد قبر رفت، گردن بر آن نهاد و نالید و چشمانش پر از اشک شد. به نزد محمّد علی [علیهما السّلام]آمده، گفتند: آن ماده شتر بیرون رفته است. حضرت به نزدش رفته، فرمودند: ای شتر، اینک خاموش شو و برخیز، خدا به تو برکت دهد. او برنخاست. و حضرت فرمود: وقتی با آن به سوی مکّه بیرون می رفت تازیانه را بر کجاوه می آویخت ولی تا بازگشت به مدینه او را نمی زد.

و فرمود: علی بن حسین علیهما السّلام در شب تاریک بیرون می رفت و انبانی از همیان های دینار و درهم برداشته، خانه به خانه رفته، در می زد و سپس به آن که بیرون می آمد، [از آن]می رساند. وقتی علی بن حسین علیهما السّلام درگذشت، او را نیافته، دانستند که امام سجّاد علیه السّلام آن کار را انجام می داده است.

[١٢66]5-حسن بن علی بنت الیاس گفت: از حضرت ابو الحسن کاظم شنیدم می فرمود: چون زمان وفات علی حسین علیهما السّلام رسید، بی هوش شد.

سپس دیدگانش را باز کرد واذا وقعت الواقعهوإنّا فتحنا لک را خوانده، فرمود: سپاس خداوندی را که به وعده اش با ما وفا کرد و زمین را به ارث به ما داد تا از بهشت هرکجا خواهیم فرود آییم. و چه نیکو است پاداش عمل کنندگان. [زمر (٣٩) :٧4]سپس همان ساعت وفات کرد و چیزی نفرمود.

[١٢6٧]6-ابو بصیر از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمودند: علی حسین علیهما السّلام در سال نود و پنجم، پنجاه و هفت ساله بود که وفات یافت. او پس از حسین [علیه السّلام]سی و پنج سال زیست.

اصول کافی ج2 ص....444



دسته بندي: کتاب انلاین,حدیث,
مطالب مرتبط :

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش

مطالب تصادفي

مطالب پربازديد