در حضور مصطفای قندخو//چون ز حد برد آن عرب از گفت و گو
آن شه والنجم و سلطان عبس//لب گزید آن سرد دم را گفت بس
دست میزند بهر منعش بر دهان//چند گویی پیش دانای نهان
در حضور مصطفای قندخو//چون ز حد برد آن عرب از گفت و گو
آن شه والنجم و سلطان عبس//لب گزید آن سرد دم را گفت بس
دست میزند بهر منعش بر دهان//چند گویی پیش دانای نهان