رساله تحقیق در حدیث عدم احتساب عمر زائران امام حسین علیه السلام
اشاره
تألیف علامه محمد باقر مجلسی قدس سره متوفای 1110 ه ق
تحقیق سید مهدی رجائی
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 103
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحمد للّه العلی الاعلی، و سلام علی عباده الذین اصطفی محمد و أهل بیته خیرة الوری.
و بعد: بدان که در کتب معتبره حدیث به سندهای معتبر بسیار از حضرت امام محمد باقر و امام جعفر صادق صلوات اللّه و سلامه علیهما روایت کردهاند که این دو امام عالی مقام فرمودند: به درستی که حق تعالی در عوض شهادت سید الشهداء حسین بن علی شهید کربلا علیه الصلاة و التحیة و الثناء به او چند چیز عطا فرمود: اینکه امامت پیوسته در فرزندان او باشد، و تربت مبارکه او شفای دردهای دردمندان باشد، و در نزد قبر شریف او دعای حاجتمندان مستجاب باشد، و ایام زائران او در هنگام رفتن و برگردیدن از اعمار ایشان حساب نشود «1».
و بر ظاهر این حدیث شریف اشکالی متوجه میشود، و آن اشکال این است که زائران آن حضرت گاهی در هنگام رفتن به زیارت و گاهی در حین مراجعت و برگردیدن از زیارت، و گاهی در ایام اشتغال به زیارت یعنی در کربلای معلا وفات مییابند.
و هر گاه حال بر این منوال باشد که ایام رفتن و برگشتن از
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 104
عمر زائر غیر محسوب و از جمله ایام عمر او نبوده باشد باید که در این سه صورت که ذکر نمودیم عمر زائد در ابتدای سفر و در هنگام انشای زیارت به اتمام رسیده باشد، و در آن وقت لاجرم وفات نماید.
و جواب از این اشکال به چند وجه میتوان گفت:
اول: آن که گوئیم: ممکن است که وقوع این ثمره چهارم که در این حدیث مذکور است در حق بعضی از زائران باشد، و همه ایشان این حالت نداشته باشند. و توضیح این جواب موقوف است بر بیان دو مقدمه:
مقدمه اول آن که حق تعالی در قرآن فرموده است «لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا الْحُسْنی وَ زِیادَةٌ» «1»
یعنی: از برای آن گروه که اعمال نیک میکنند جزای حسنا هست و زیاده.
و در حدیث وارد شده است که مراد از جزای حسنا بهشت است، و از زیاده آن چیزی که حق تعالی در دنیا به ایشان عطا میفرماید از خیرات و برکات دنیا «2».
و از اینجا است که علما حکم کلی کردهاند که هر عبادتی دو ثمره دارد.
اول: ثمره اخروی که غایت عمده آن عبادت است، و آن
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 105
درجه ایست از درجات بهشت که در بهشت به او میدهند، و آن را ثواب مینامند.
دوم: ثمره دنیوی که آن اکرامی است که حق تعالی در دنیا به او میکند، به سبب آن که عبادت و بندگی حق تعالی کرده است، و مانند نماز شب که در آخرت ثوابی دارد و در دنیا موجب غنا و توانگری میگردد، و مثل صله رحم که آن نیز در آخرت ثوابی دارد و در دنیا سبب طول عمر میشود
مقدمه دوم آن که ثمره اخروی که آن را ثواب میگویند مختلف میشود در عمل واحد به اعتبار اختلاف شرائط آن عمل،
زیرا که حق تعالی از برای اعمال صالحه و عبادات مفروضه و مسنونه شروطی چند قرار داده است، و این شروط بر دو قسم است:
قسم اول: شروط صحت آن عمل، که بدون آن شرط آن عمل صحیح نیست، مانند وضو از برای نماز.
قسم دوم: شروط کمال آن عمل که حصول آنها موجب کمال آن عمل میشود.
و شروطی که از قسم اول است هر گاه مفقود باشد و به عمل نیاید، آن عمل صحیح نخواهد بود، و مطلقا ثوابی نخواهد داشت، مانند نماز بیوضو.
و شروطی که از قسم دوم است هر چند بیشتر و زیاده به عمل آید آن عمل ثوابش بیشتر و کاملتر خواهد بود، و به این جهت است که از برای یک عمل مخصوص در اخبار و احادیث ثوابهای مختلف وارد شده است، مانند روزه روز مبعث مثلا که روز بیست
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 106
و هفتم ماه رجب است، زیرا که در حدیثی وارد شده است که ثواب روزه شصت ماه دارد.
و در حدیث دیگر آن که ثواب روزه هفتاد سال دارد.
و سید بن طاووس علیه الرحمه گفته است که این اختلاف به سبب اختلاف احوال روزهداران است، و ثواب اول اقل ثواب این عمل است، و ثواب دوم اکثر ثواب این عمل است، و ثواب روزهداران در ما بین اقل و اکثر مختلف میشود به حسب اختلاف احوال ایشان در مراعات شرائط کمال این عمل.
چون این دو مقدمه معلوم شد اکنون گوئیم: زیارت آن حضرت موافق روایات معتبره از اعظم عبادات است دو ثمره دارد:
اول: ثمره اخروی که ثواب این عبادت عظیمه است، و این ثواب در روایات و اخبار مختلف وارد شده است به اختلاف بسیار، زیرا که در روایتی وارد شده است که زیارت آن حضرت معادل و برابر است با ثواب یک حج و عمره. و به روایت دیگر دو حج و عمره.
و همچنین در روایات و اخبار این ثواب را زیاده کردهاند، و عدد حج و عمره را بیشتر فرمودهاند تا بحدی که در روایتی فرمودهاند: هر که به زیارت آن حضرت رود از روی شوق و اشتیاق تمام به زیارت آن حضرت، بنویسد حق تعالی از برای او ثواب هزار حج مقبول و هزار عمره مقبول و هزار شهید از شهیدان بدر، و ثواب هزار روزهدار، و ثواب هزار صدقه مقبول، و ثواب آزاد کردن هزار بنده «1».
و علما و محدثین گفتهاند که این اختلاف عظیم به اعتبار اختلاف مراتب اخلاص و نیات زائران، و اختلاف درجات معرفت و شناسائی ایشان به حق آن حضرت، و اختلاف مراتب تقوا و پرهیزگاری، و
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 107
دوری مسافت و نزدیکی، و شدت خوف از مخالفان و اعادی و خفت خوف از ایشان، و امثال این امور است.
مجملا این ثمره اخروی نسبت به زائران مختلف میشود به اختلاف احوال ایشان، و هر گاه اختلاف احوال زائران سبب اختلاف اخروی شود چرا نتواند بود که سبب اختلاف ثمره دنیوی نیز شود.
و جمعی که در این عبادت یعنی زیارت آن حضرت شروط صحت را ترک کرده باشند این ثمره در حق ایشان اصلا واقع نشود.
و جماعتی که شروط کمال را ترک نموده باشند به حسب اختلاف احوال ایشان در اتیان به کم و زیاد آن شرائط این ثمره نیز درباره ایشان مختلف باشد.
و مؤید این تحقیق است آن که در بعضی اخبار و احادیث منقوله در باب این ثمره به این عبارت وارد شده است که ایام زیارت را به حساب عمر او نمیشمارند، زیرا که در این حدیث خصوص ایام زیارت به تنهائی مذکور است.
و در حدیث سابق ایام رفتن و ایام برگشتن و ایام زیارت، اگر چه در آن حدیث صریحا مذکور نیست، لیکن ظاهر این است که آن نیز مراد است، چه هرگاه به برکت زیارت ایام رفتن و برگشتن را از عمر او حساب نکنند به طریق اولی ایام زیارت را که مقصد اصلی است نیز حساب نخواهند نمود.
پس معلوم شد که مفاد حدیث اول ایام رفتن و ایام برگشتن و ایام زیارت همه است، و مفاد حدیث دوم همین ایام زیارت است، و این اختلاف مؤید آن است که این ثمره نیز مختلف باشد نظر به اختلاف احوال زائران. این است تنقیح این جواب، و اللّه أعلم بالصواب.
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 108
و بدان که نظیر این تخلف در موارد بسیار و مواقع بیشمار واقع میشود، مانند آن که در حدیث است: هر که بعد از نماز صبح هر روز ده نوبت دعای سبحان اللّه العظیم را تا آخر بخواند، حق تعالی او را از کوری ایمن گرداند.
و در حدیث دیگر آن که هر که دعای اللهم ان رسولک الصادق المصدق را تا آخر بعد از نماز بخواند آن قدر عمر کند که از طول عمر ملول شود.
و در حدیث دیگر آن که بیماری که این دعا را بخواند البته شفا یابد.
و در حدیث دیگر آن که هر که این دعا را بخواند عقرب و هیچ گزنده او را نگزد.
و در حدیث دیگر آن که هر در وقت خواب این دعا بخواند محتلم نشود. و امثال اینها در اخبار و احادیث صحیحه بسیار است، و مکرر مشاهده میشود که این ثمرات تخلف مینماید.
و جمعی از اهل علم که معرفت چندانی ندارند و حسب الواقع تحقیق و تنقیح آداب و وظائف اعمال و ترتب غایات و ثمرات بر مراعات شروط افعال ننموده، تخلف را در این موارد قرینه قدح در آن اخبار و احادیث دانستهاند، و آن احادیث را مناط اعتبار نمیدانند.
و حق این است که این قدح بیوجه و بیصورت است، و میتواند بود که تخلف در همه این موارد به اعتبار ترک مراعات شروط باشد، چنانچه بیان نمودیم و اللّه تعالی یعلم.
جواب دوم: آن که گوئیم: وقوع این ثمره عام است، و چنانچه
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 109
در ظاهر حدیث تخصیص به احدی داده نشده است زیارت هر زائری البته سبب وقوع این ثمره است، لیکن تخلف در حق بعضی به اعتبار این است که فعلی و عملی از او صادر شده است، که معارض زیارت و سبب حصول ضد ثمره آن است.
و بعد از تعادل ترجیح در جانب معارض یعنی سبب ضد است، به این جهت مقتضای آن به عمل نیامده است، و آن ثمره واقع نشده است.
و از این تحقیق مفهوم و مستفاد میگردد سر آنچه از احادیث بدا معلوم میشود که بسیار است که کسی عمر او دراز است، و به سبب عملی مانند قطع رحم یا قتل نفس به غیر حق و امثال آنها کوتاه میشود. و بسیار است که عمر شخصی کوتاه است، و به سبب صله رحم یا تصدقی و اشباه اینها دراز میگردد.
و بر متأمل خبیر مخفی و مستور نیست که این جواب نزدیک است به جواب اول، و فرق میان جوابین که تخلف در اول به اعتبار مفقود بودن شرط، و در ثانی به سبب موجود بودن مانع است.
و ایضا پوشیده نیست که چنانچه جواب اول در نظائر جاری است، همچنین این جواب نیز در آنها جاری است، چه میتواند بود که نابینائی یا کوتاهی عمر در صورت مداومت بر آن اعمال و مواظبت بر ادعیه به جهت این باشد که اسباب کوری یا کوتاهی عمر از او به ظهور رسیده باشد، و بر این قیاس ثمرات دیگر که در آن نظائر مذکور گردید.
جواب سوم: آن که گوئیم: شاید که زائر در این صور ثلاث عمر او بسر آمده باشد، و قبل از انشاء این سفر خیر اثر اجل تعلیقی او که به لوح محو و اثبات است رسیده باشد، و لیکن به برکت آن که
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 110
اراده زیارت آن حضرت کرده است و عازم بر چنین عبادت عظیمه شده است حق تعالی در اجل او تأخیر نماید، زیرا که از احادیث معتبره دو امر ظاهر میشود:
اول: آن که زیارت آن حضرت سبب طول عمر، و ترک زیارت آن حضرت موجب نقص عمر میگردد.
چنانچه به سند صحیح از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که فرمود: هر که یک سال بر او بگذرد و به زیارت قبر آن حضرت نرود حق تعالی یک سال از عمر او کم کند، پس آن حضرت فرمود: اگر گوئیم بعضی از شما سی سال پیش از اجل خود میمیرد، هر آینه راست گفتهام به سبب آن که ترک زیارت آن حضرت کرده است، پس ترک مکنید زیارت آن حضرت را تا عمرهای شما زیاد شود و روزی شما فراخ گردد، و اگر ترک زیارت آن حضرت کنید کم میکند خدا از عمر و روزی شما «1».
دوم: آن که قصد فعل خیر و عازم شدن بر اتیان به طاعت و عبادت به منزله آن فعل خیر است و ثواب آن را دارد، چنانچه هر گاه احدی عازم نماید که هرگاه صاحب هزار تومان شود رباطی و سرائی از برای زائران بسازد.
چه از این صورت هرگاه عزم او صادق باشد البته حق تعالی ثواب آن صدقه جاریه را به او عطا میفرماید، کو صاحب آن مال نشود و آن امر خیر از او واقع نشود.
و بعد از وضوح این دو امر که بیان نمودیم معلوم میگردد که قصد زیارت آن حضرت و عزم بر این عبادت لازم دارد ثواب آن را، و هرگاه ثواب عبادت را حق تعالی به مجرد قصد آن عبادت عطا
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 111
کند بعید نیست که ثمره دنیوی آن را مانند طول عمر در ما نحن فیه نیز عطا فرماید، چه این منفعت عاجل دنیوی قلیل و فانی، و ثواب آجل اخروی کثیر و باقی است. و هر گاه خداوند کریم مهربان آن را عطا فرماید این را نیز کرامت میتواند فرمود.
و بالجمله قصد زیارتی که زائر نموده است در این سه صورت ممکن است که سبب طول عمر او شود، و به این جهت در خانه خود وفات ننماید.
و پوشیده نماند که به این جواب اگر چه آن اشکال مندفع میشود، لیکن خدشه هنوز باقی است، و خدشه آن است که تأخیر اجل در صورت اول با وجود آن که توفیق زیارت نمییابد بیفایده مینماید.
و جواب این است که هر چند ادراک زیارت نمینماید، لیکن بعد از خروج از منزل حکم زائر بهم میرساند، و ثوابهای عظیمی را که از برای زائر آن حضرت از حین بیرون آمدن از خانه و طی نمودن منازل است در مییابد.
چه در احادیث بسیار وارد شده است که چون زائر آن حضرت به عزم زیارت از خانه خود بیرون میرود به گام اول که بر میدارد گناهانش آمرزیده میشود.
آن که گوئیم: مفاد این حدیث شریف نه آن معنا است که به اذهان متبادر میشود که این ایام داخل عمر زائر نیست، بلکه مراد این است که در روز قیامت که حساب عمرها را میکنند و میپرسند که در چه چیز آن را فانی کردهاند، حساب این ایام را از زائر آن حضرت نمیخواهند و نمیطلبند.
و این ترک حساب اکرامی است که حق تعالی نسبت به زائر آن
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 112
حضرت میکند تا وقوف او در موقف قیامت به جهت حساب که از جمله اهوال عظیمه قیامت است- اعاذنا اللّه و سائر المؤمنین عنها- کمتر باشد.
چنانچه در روایات دیگر نیز وارد شده است که زیارت کنندگان آن حضرت چهل سال پیش از مردم دیگر داخل بهشت میشوند، و سایر مردم در موقف قیامت مشغول حساب خواهند بود.
و به روایت دیگر ایمناند ایشان از بیم عظیم روز قیامت.
و به روایت دیگر حق تعالی ایشان را در موقف قیامت از ایمنان از اهوال آن روز مینویسند.
و به روایت دیگر نمیپرسند در قیامت از ایشان هیچ گناهی را که کردهاند در دنیا هر چند آن گناهان بعدد ریگ بیابان عالج و کوههای تهامه و کف دریا باشد.
و مخفی نماند که ظاهر بعضی از این روایات و روایات دیگر آن است که ترک مطالبه حساب از زائر آن حضرت مخصوص به ایام رفتن و برگشتن و ایام زیارت، چنانچه مقتضای این حدیث است، یا خصوص ایام زیارت چنانچه صریح روایت دیگر است، نبوده باشد بلکه ظاهر بعضی از روایات این است که مطلقا او را حساب نکنند و بیحساب داخل بهشت شود.
و حق آن است که این اختلافات نیز بنا بر اختلاف احوال زائران است، چنانچه بیشتر اشاره نمودیم. این است آنچه در این مقام میتوان گفت.
و گمان این قاصر آن است که جواب اخیر نظر به ضوابط علما و محدثین اظهر و اولا است، زیرا که در حدیث وارد شده است که چنانچه آیات کریمه قرآنی بعضی مفسر بعضی دیگر است،
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 113
همچنین احادیث ما اهل بیت نیز بعضی بعضی دیگر را تفسیر و تبیین مینماید.
و لهذا فحول علما و محدثین معنی حدیث مجمل و مشکل را به قوت فضیلت و به زور ملائی میگفتهاند، بلکه تتبع کتب حدیث میکردهاند، و اگر حدیث مفسری به نظر ایشان نمیرسیده است به خدمت مشایخ و محدثین دیگر که تتبع ایشان بیشتر و کتب حدیث بیشتر داشتهاند میرسیدهاند، و از ایشان معنی حدیث را سؤال مینمودهاند که بسا باشد که مفسر این حدیث مجمل به نظر ایشان رسیده باشد.
و لهذا رئیس المحدثین شیخ محمد بن بابویه قمی با وجود آن که احادیث را از پدر بزرگوار خود علی بن بابویه، و همچنین از شیخ عالی مقدار محمد بن الحسن الولید رضی اللّه عنهما که هر دو از اکابر محدثین بودهاند اخذ نموده بود، و به خدمت اکثر محدثین اهل قم که در آن عصر بودهاند نیز رسیده بود، و احادیث مشکل را از ایشان پرسیده بود، و از اکثر ایشان اجازه گرفته بود.
باز اختیار مسافرت بلخ نمود و به خدمت مشایخ و محدثین آنجا رسید، و از آن مشایخ نیز احادیث غریبه و معانی احادیث مشکله را اخذ نمود، و بعد از رسیدن به خدمت مشایخ و فرا گرفتن از ایشان کتابی تألیف نمود مسما به معانی الاخبار.
و در آن کتاب معانی اخبار و احادیثی را که از مشایخ شنیده است یا خود به تتبع از احادیث دیگر استنباط نموده است همه را ذکر نموده است.
چون دانستی که طریقه محدثین در فهم احادیث ائمه طاهرین سلام اللّه علیهم أجمعین به چه دستور بوده است، موافق این ضابطه
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 114
و دستور معنی ثانی اصوب و به اعتماد اقرب است، زیرا که نظیر این حدیث در کتب معتبره حدیث مذکور است.
چه در حدیث معتبر از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که فرمود: طول دهید جلوس بر سه سفره را در وقت طعام خوردن، زیرا که این ساعتی است که از عمر شما حساب نمیشود.
و از این حدیث نیز همان معنا متبادر میشود، و نظیر همان اشکال وارد میآید، زیرا که گاه میشود که در اثنای طعام خوردن با وجود آن که هنوز سفره گسترده است طعام خورنده وفات میکند.
و در جواب این اشکال جواب چهارم متعین است، زیرا که آن حضرت که این حدیث را فرموده است، در حدیث دیگر فرموده است که سه چیز است که حق تعالی مؤمن را در قیامت بر آنها حساب نمیکند، طعامی که بخورد، و جامهای که به پوشد، و زن صالحهای که یاور او باشد و عورت او را از حرام نگاه دارد «1».
و در حدیث دیگر وارد شده است که ابو خالد کابلی گفت: رفتم به خدمت حضرت امام محمد باقر علیه السلام، پس آن حضرت چاشت «2» طلبیدند، و من نیز از آن چاشت تناول نمودم، و هرگز در مدت عمر خود طعامی از آن طعام نیکوتر و پاکیزهتر تناول ننموده بودم.
پس آن حضرت پرسید که چگونه دیدی طعام ما را؟ گفتم: فدای تو شوم هرگز طعامی به این خوبی نخورده بودم، و لیکن چون نفاست این طعام و لذت آن را دیدم بیادم آمد آیه کریمه که در کتاب
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 115
خدا است که فرموده است «لتسألن یومئذ عن النعیم» «1» که معنی آن این است که البته سؤال کرده خواهی شد در روز قیامت از نعیم و نعمتهای لذیذ.
حضرت فرمود: مراد از نعیم در این آیه مذهب تشیع است و ولایت ما اهل البیت علیهم السلام که در قیامت از شما سؤال خواهند نمود نه نعمتهای لذیذ دنیا که حق تعالی عطا فرموده است «2».
و در حدیث صحیح دیگر از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که فرمود: حق تعالی از آن کریمتر است که سؤال کند مؤمن را از خوردنی و آشامیدنی که در دنیا بر او حلال کرده است «3».
و بر هر منصفی که بهره از فطانت و ذکا داشته باشد واضح و معلوم است که این سه حدیث مفسر آن حدیث و مبین معنی مراد از آن حدیث است.
و هر گاه آن حدیث این معنی داشته باشد، پس حدیث زیارت نیز که مانند این حدیث است به حسب لفظ و عبارت نیز همین معنا خواهد داشت، کو این معنا نظر به سیاق لفظ و عبارت فی الجمله خفائی داشته باشد و معنی اول اظهر نماید.
زیرا که روایان اخبار و احادیث گاهی نقل بالمعنی میکردهاند، و مضمونی را که از امام علیه السلام میشنیدهاند و به الفاظ و عبارات خود تغییر مینمودهاند.
و به این جهت نیز مانند جهت اول محدثین و مشایخ معانی
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 116
متبادر از عبارات منقوله حدیث و مخالف معنی مستنبط از احادیث دیگر بوده باشد مناط اعتماد نمیدانستهاند، و معتمد معنی را میدانستهاند که شاهدی و قرینهای بر آن معنا در احادیث دیگر یافته باشند.
و اللّه تعالی اعلم بحقیقة الحال و حقیقة المعانی و بما یزیل عن احادیث نبیه و اهل بیت نبیه سلام اللّه علیهم الشبهة و الاشکال.
بیست و پنج رساله فارسی، متن، ص: 117
سلسله آثار علامه مجلسی قدس سره