ای صبا لطفی بکن حالم بجانان عرضه دار//قصه درد دلم بشنو بدان جان عرضه دار
گرچه باهم نسبتی بود نیازوناز را//رو نیاز من بپیش ناز جانان عرضه دار
ذکر قطره نزد آن دریای پر در تازه کن//حال ذره پیش آن خورشید تابان عرضه دار
ای صبا لطفی بکن حالم بجانان عرضه دار//قصه درد دلم بشنو بدان جان عرضه دار
گرچه باهم نسبتی بود نیازوناز را//رو نیاز من بپیش ناز جانان عرضه دار
ذکر قطره نزد آن دریای پر در تازه کن//حال ذره پیش آن خورشید تابان عرضه دار
یدن روی تو را محرم نباشد چشم ما//دیده از جان ساخت باید دیدن روی ترا
از رخ و روی تو رنگی تابناک آمد بچشم//وز سر زلف تو بویی سر بمهر آمد بما
گر بیاد روی گلرنگ تو درخاکم نهند//تا بحشر از تربت من لاله گون روید گیا
سیف الدین ابوالمحامد محمد الفرغانی از شاعران عالیقدر نیمهٔ دوم قرن هفتم
و اوایل قرن هشتم هجری است. وی بعد از خروج از زادگاه خود (فرغانه) مدتی
در آذربایجان و بلاد روم و آسیای صغیر به سر برده است. به طوری که از آثار او
استنباط میشود وی اهل تصوف و عرفان بوده و سالها به کسب کمالات ...