ای چشم و چراغ اهل بینش****مقصود وجود آفرینش
صاحب دل لاینام قلبی****مهمان أبیت عند ربی
در وصف تو لانبی بعدی****خود وصف تو و زبان سعدی؟
ای چشم و چراغ اهل بینش****مقصود وجود آفرینش
صاحب دل لاینام قلبی****مهمان أبیت عند ربی
در وصف تو لانبی بعدی****خود وصف تو و زبان سعدی؟
دیوان اشعار سعدی(قطعات)
خداوندیست تدبیر جهان را****بری از شبه و مثل و جنس و همتا
اگر روزی مرادت بر نیارد****جزع سودی ندارد صبر کن تا
مظلوم دست بستهٔ مغلوب را بگوی****تا چشم بر قضا کند و صبر بر جفا
کاین دست بسته را بگشایند عاقبت****وان گشاده باز ببندند بر قفا
دیوان اشعار سعدی(قصاید)
ثنا و حمد بیپایان خدا را****که صنعش در وجود آورد ما را
الها قادرا پروردگارا****کریما منعما آمرزگارا
چه باشد پادشاه پادشاهان****اگر رحمت کنی مشتی گدا را
خداوندا تو ایمان و شهادت****عطا دادی به فضل خویش ما را
دیوان اشعار سعدی(گلستان)
پادشاهی را شنیدم به کشتن اسیری اشارت کرد بیچاره درآن حالت نومیدی ملک
را دشنام دادن گرفت و سقط گفتن که گفتهاند هر که دست از جان بشوید هر چه
در دل دارد بگوید. وقت ضرورت چو نماند گریز دست بگیرد سر شمشیر تیز
اذا یئسَ الانسانُ طالَ لِسانُهُ کَسنّورِ مغلوب یَصولُ عَلی الکلبِ ملک پرسید...
دیوان اشعار سعدی6(بوستان بخش 2)
پسر چون زده بر گذشتش سنین****ز نامحرمان گو فراتر نشین
بر پنبه آتش نشاید فروخت****که تا چشم بر هم زنی خانه سوخت
چو خواهی که نامت بماند به جای****پسر را خردمندی آموز و رای
که گر عقل و طبعش نباشد بسی****بمیری و از تو نماند کسی
تعداد صفحات : 3